به کانون ورزشی و پرورشی تن و روان خوش آمدید
   KUNG FU TO'A   -   کونگ فو توآ 
قوی شو به برترین نیروها و تواناترین اندیشه ها
 برای رسیدن به معشوق بایستی عاشق بود
آموزش کونگ فو توآ بوسیله استاد مصطفی جلیل زاده

 

You are here شما اینجا هستید: Forum (3)
میهمانِ, گرامی، خوش آمدید!
نامِ کاربری گذرواژه: به‌خاطر داشته باش

گفتگوی همراهان
(1 ، بازدید کننده) (1) میهمان

نامِ بحث: گفتگوی همراهان

باسخ‌به: گفتگوی همراهان 9 سال, 10 ماه قبل، #10154

  • مهدی
  • غایب
  • Junior Boarder
  • تعدادِ ارسال‌ها: 39
  • کارما (امتیازِ ویژه): 0
با سلام به استاد عزیر و همه اساتید و همراهان.
استاد حالتون بهتر شده ان شاالله؟ در همه حال دعا گو و آرزومند بهبودی هر چه سریعتر سلامتی شما هستیم.

حقیر پیشنهادی دارم، ابتدا مطالبی را نقل می کنم:

قسمتی از مقاله ای که توسط بروس لی نوشته شده است؛
« برای چینی ها، کونگ فو هنر ظریف هماهنگ ساختن گوهر اندیشه با تکنیک هایی است که اندیشه برای انجام آنها بکار گرفته می شود. اصل کونگ فو چیزی نیست که مانند دانش، یه یاری کشف معلومات و آموزش واقعیتها آموختنی باشد، بلکه باید مانند گلی، خود به خود در مغزی به دور از عواطف و امیال رشد می کند، هسته ی این اصل کونگ فو تائو(خود به خودی جهان) است.
این واژه معادل دقیقی در زبان انگلیسی ندارد. اما واژه ی «حقیقت» را می توان پیشنهاد داد و می توان اینگونه حقیقت را تشریح کرد که هر کونگ فو کاری باید از آن پیروی کند:
تائو در یین و یانگ یک زوج نیروی مکمل یکدیگر که در همه ی پدیده ها و فراتر از آنها در کارند، عمل می کند. این اصل «یین-یانگ» که به آن « تای چی» نیز گفته می شود، ساختار بنیادی کونگ فو است. تای چی یا خط پایان بزرگ نخستین بار بیش از سه هزار سال پیش بوسیله ی «چو چون» کشیده شد.
اصل یانگ(سفیدی) نمایشگر مثبت، سختی، مردی، پایداری، روشنی، روز و گرما است. اصل یین(سیاهی) ضد آن است، و نمایشگر منفی، زنی، نرمی، ناپایداری، تاریکی، شب و سردی.
دیدگاه بنیادی در تای چی این است که هیچ چیزی دارای چنان ثباتی نیست که هرگز تغییر نیابد. به عبارت دیگر، آنگاه که فعالیت به نقطه نهایی برسد به فقدان فعالیت بدل می شود، و فقدان فعالیت یین را تشکیل می دهد. نیز فقدان فعالیت در نهایت خود بار دیگر به فعالیت بدل می شود که همان یانگ است. فعالیت موجب عدم فعالیت است و بر عکس. این سیستم افزایش و کاهش مکمل در این اصل همچنان ادامه دارد. از اینجا می توان دید که این نیروها، با اینکه در ستیز با یکدیگر می نمایند به راستی به یکدیگر همبسته اند، و بجای تضاد، همکاری و تناوب در کار است.
بکار بستن اصول یین و یانگ در کونگ فو «قانون هماهنگی» نامیده می شود.این قانون می گوید که شخص باید با نیروی مخالف در هماهنگی باشد، نه در شورش بر ضد آن، و این می رساند که شخص نباید دست به کاری بزند که طبیعی یا خودبه خود نباشد. بالاتر از همه اینکه به هیچ روی نباید به خود فشار آورد.
هنگامی که حریف A در برابر B نیروی یانگ را بکار می برد، B نباید در برابر او با بکار گرفتن نیرو ایستادگی کند، به عبارت دیگر: مثبت(یانگ) را در برابر مثبت(یانگ) بکار نگیرد، بلکه با نرمی به او تسلیم شود و او را در راستای نیروی خود براند: منفی(یین) در برابر مثبت(یانگ).
هنگامی که نیرویA به اوج خود برسد، مثبی (یانگ) به منفی(یین) بدل می شود. آنگاه است که B، او (A) را در لحظه ای دفاعی می یابد و با نیروی یانگ (مثبت) به او حمله می کند.
بدینسان همه ی فرایند بی آنکه غیر طبیعی باشد و فشاری وارد آید، پیموده می شود، و B بدون کوششش و ایستادگی حرکت خود را با هماهنگی و پیوستگی با حرکت A همنوا می سازد.

از آنچه در بالا گفته شد قانون دیگری بدست می آید: «قانون عدم مداخله در طبیعت» که به کونگ فو کار می آموزد خود را به فراموشی بسپارد و به جای خود، حریف(نیرو) را دنبال کند. « به این معنی که هیچگاه به پیش نتازد، بلکه در برابر برتری ها از خود واکنش نشان دهد.
پندار بنیادی شکست دادن حریف با تسلیم شدن به او و سود جستن از نیروی اوست. از اینروی است که کونگ فو کار هیچگاه در برابر حریف خونمایی نمی کند و هیچ گاه خود را در خط اول مخالفت با راستای نیروی او قرار نمی دهد. هنگامی که مورد حمله قرار گیرد ایستادگی نمی کند، اما حمله را با چرخیدن با آن در کنترل خود می گیرد. این قانون نمایشگر دو اصل عدم مقاومت و عدم خشونت است، و پایه ی آنها این پندار بود که شاخه های درخت صنوبر در زیر سنگینی برف می شکست و ساقه نی که ناتوانتر اما خمش پذیرتر بود پیروز می شد...
لائو تسه ارزش ملایمت را به ما نشان می داد. بر عکس باور همگانی، همواره باید اصل یین یعنی نرمی و خمش پذیری را با زندگی و پایندگی پیوند داد زیرا برخلاف آن، اصل یانگ که سخت و خشن است، انسان را در زیر فشار خرد می کند.

« انسان زنده نرم وخمش پذیر است
پس از مرگ، سخت و خم نشدنی
همه موجودات، گیاه و درخت، تا زنده اند
متجسم و شکل پذیر و نرم
و پس از مرگ شکننده و خشک.
سختیِ ناخمیدنی یار مرگ است
و نرمیِ خمش پذیر، دمساز زندگی
سربازان ناخمیدنی به پیروزی نمی رسند.
سخترین درخت برای تبر خوردن آماده تر است
نیرومندان و پرتوانان سرنگون می شوند.
کسان نرم و خمش پذیر به پایه ی بالاتر از آنان می رسند.

لائو تسه »


در مورد احترامی که در سبکهای چینی مثل تای چی و ووشو و همینطور کونگ فو می گذارند به این صورت که کف(نرم) دست چپ را به روی مشت(سخت) دست راست می گذارند، (همانطور که در کونگ فو توآ هم داریم.) آقای کاتوزی (استاد تای چی) می گوید که: «نشان دهنده ی غلبه ی نرم بر سخت است.»
هم چنین بارها شاهد رفتار طبیعت بوده ایم مثلا همین سوراخ شدن سنگ سخت در زیر قطرات آب که طی سالیان دراز اتفاق افتاده است.
به نظر من همه این گفته ها را می شود در مورد کونگ فو توآ هم تصدیق کرد.

از همه بزرگواران به خصوص استاد جلیل زاده عزیز خواهش می کنم که در مورد فلسفه هایی که در حتی کوچکترین حرکات کونگ فو توآ وجود دارد بحث کنند. و همچنین راجع به اینکه تاریخ ورزش کونگ فو؛ به طور مثال گفته می شود که اکثر سبکهای کونگفو و ووشو و به طور کل ورزشهای رزمی چینی، فلسفه دفاعی داشته اند آیا می شود علامت مشتی که در توآ بکار برده می شود را به همین فلسفه ربطش داد یعنی فلسفه توآ هم همانند آنها فلسفه دفاعی است؟ اینکه یک کونگ فو کار هیچ گاه حمله نمی کند بلکه در برابر حمله دفاع می کند؟
و باز می شود سوال پرسید که چرا اصلا چنین فلسفه ای باید وجود داشته باشد و چرا نباید حمله ای باشد؟ آیا این نوع نگاه و فلسفه به نوعی الهام گرفته از طبیعت است؟
و یا اینکه اساتید کونگفو می گویند که مثل آب باشید، این آب چه دارد که باید مانند او بود آیا به این دلیل که آب نمونه ای بارز از نیروی نرمی است که در طبیعت وجود دارد وهمواره توانسته با استمرار و حرکت خود بر سنگ سخت غلبه کند؟
همچنین می گویند که در چین سبکها به دو گروه شمالی و جنوبی تقسیم می شوند و سبکهای جنوبی حالت بسته تر و شمالی حالت باز تری دارند، کونگ فو توآ جزو کدام از این دوگروه است؟(اصلا درست است که توآ را جزو این دو دانست؟) و همینطور الی آخر می شود سوالات فراوانی پرسید.

همیشه پیروز وهمیشه پایدار باشید.
تشکر کننده گان: Mostafa Jalilzadeh, آريا , اکبر, anattawa

باسخ‌به: گفتگوی همراهان 9 سال, 10 ماه قبل، #10155

  • آريا
  • غایب
  • Platinum Boarder
  • ازاد زندگي كن ، سربلند بمير
  • تعدادِ ارسال‌ها: 512
  • کارما (امتیازِ ویژه): 5
همراه مهدي، درود بر شما
با تشكر از مطلب خوبتون و اينكه زحمت كشيديد و وقت گذاشتيد. از اونجايي كه مخاطب خود را ابتدا استاد گرامي، جناب جليل زاده عزيز قرار داده و سپس همه همراهان را هم دعوت به تفكر نموده ايد بنده هم با كسب اجازه از استاد گرامي و همچنين استاد عصار عزيز و به جهت محك زدن آموخته ها به سهم خودم در اين دعوت شركت نموده و به قسمتي از مطالب شما در حد توان پاسخ مي دهم و از استدان عزيزم خواهش مي كنم هر كجا اشتباهي درمطلب حقير ديدند حتما متذكر شوند.
فرموده ايد :
(از همه بزرگواران به خصوص استاد جلیل زاده عزیز خواهش می کنم که در مورد فلسفه هایی که در حتی کوچکترین حرکات کونگ فو توآ وجود دارد بحث کنند. و همچنین راجع به اینکه تاریخ ورزش کونگ فو؛ به طور مثال گفته می شود که اکثر سبکهای کونگفو و ووشو و به طور کل ورزشهای رزمی چینی، فلسفه دفاعی داشته اند آیا می شود علامت مشتی که در توآ بکار برده می شود را به همین فلسفه ربطش داد یعنی فلسفه توآ هم همانند آنها فلسفه دفاعی است؟ اینکه یک کونگ فو کار هیچ گاه حمله نمی کند بلکه در برابر حمله دفاع می کند؟
و باز می شود سوال پرسید که چرا اصلا چنین فلسفه ای باید وجود داشته باشد و چرا نباید حمله ای باشد؟ آیا این نوع نگاه و فلسفه به نوعی الهام گرفته از طبیعت است؟
و یا اینکه اساتید کونگفو می گویند که مثل آب باشید، این آب چه دارد که باید مانند او بود آیا به این دلیل که آب نمونه ای بارز از نیروی نرمی است که در طبیعت وجود دارد وهمواره توانسته با استمرار و حرکت خود بر سنگ سخت غلبه کند؟
همچنین می گویند که در چین سبکها به دو گروه شمالی و جنوبی تقسیم می شوند و سبکهای جنوبی حالت بسته تر و شمالی حالت باز تری دارند، کونگ فو توآ جزو کدام از این دوگروه است؟(اصلا درست است که توآ را جزو این دو دانست؟) و همینطور الی آخر می شود سوالات فراوانی پرسید.)

و اما نظر حقير در باره سؤالات شما
در مورد فلسفه مشت به ما اينگونه ياد داده اند كه مشت توا به نشانه دفاع است.زيرا مشت در حالت هجومي افقي مي شود.مثل مشت سمبوليك كاراته.
اينكه چرا يك رزمي كار حمله نمي كند بلكه دفاع مي كند؟ دليلش كاملا واضح است. حمله نشانه تهاجم است و يك متجاوز حمله مي كند. اما يك مدافع هميشه دفاع مي كند و اگر كار ساز نبود در مرحله آخر او هم دست به حمله متقابل مي زند.
در باره اب بايد عرض كنم فلسفه اب خيلي وسيع است. اما در اين مختصرميشود گفت: آب نشانه حركت وجاري بودن و ترمي است. اب نشان مي دهد كه يك عنصر ظاهرا ضعيف چگونه مي تواند بمرور زمان و با صبر و حوصله برهر مانعي غلبه كند. آب در مقابل هيچ مانعي از حركت نمي ايستد.
ورزش رزمي ملي چين ووشو است و حتي در آنجا هم به ووشو كونگ فو نمي گويند. كلمه كونگ فو را بيشتر غربيها باب كردند.
تقسيم بندي سبكها در چين بر اساس مكان زندگي و فرهنگ و اداب و رسوم و روحيه جنگجويي يا انزوا طلبي افراد صورت گرفته است.
مثلا در زمان قديم اشوريها چون جنگجو بودند از هر نظر با مادها كه كشاورز و صلح طلب بودند فرق داشتند، از آداب و رسوم گرفته تا نوع لباس و حتي سلاحها و غيره ....!؟
اگر ملتي جنگ طلب باشد بطور حتم نوع زندگي و حتي سبك جنگيدنش با مردمي كه فقط در موقع لزوم از خود دفاع مي كنند. مثلا ورزش جودو نشانه روحيه بنيان گذار آن است كه نمي ترسيده و مايل بوده با افراد از نزديك روبرو شود. درگير شود.
اما برخي سبكها هستند كه ديگر حتي نمي توان نام ورزش رزمي را روي آنها گذاشت.
پس روحيه و نوع زندگي و فرهنگ باعث اين تقسم بندي ها شده.
اما همراه گرامي من، كونگ فوتوا هيچ ارتباطي به ووشو ندارد.زيرا كونگ فوتوا فقط در نام با آنها مشابهت دارد. يارومه پروفسور ابراهيم ميرزايي در يك سير تكاملي تز علمي خود را كاراته ناميد و همينطوراسم عوض كرد تا رسيد به كونگ فوتوآ.و بطورحتم اگر كار متوقف نشده بود چه بسا در اينده اسمهاي ديگري را با توجه به زمان و موقعيتها روي ان مي گذاشت.
پاينده باشيد. توآ
گنگ خواب ديده
تشکر کننده گان: Assar, مهدی , اکبر, anattawa, اصغر خاوری

باسخ‌به: گفتگوی همراهان 9 سال, 10 ماه قبل، #10156

  • Mostafa Jalilzadeh
  • غایب
  • Administrator
  • تعدادِ ارسال‌ها: 1806
  • کارما (امتیازِ ویژه): 150
با درود ،
مشت یا نشان واره کونگ فو توآ نشان دهنده و بازگو کننده صلح و آرامش است ، صلحی با پشتوانه قدرت ، نیرویی که با توان بالا ایستاده و با مشت گره کرده آماده اعتراض و دفاع می باشد .
تشکر کننده گان: Assar, مهدی , اکبر, anattawa, اصغر خاوری

باسخ‌به: گفتگوی همراهان 9 سال, 10 ماه قبل، #10157

  • Assar
  • غایب
  • Administrator
  • تعدادِ ارسال‌ها: 414
  • کارما (امتیازِ ویژه): 27
با درود محمد عزیز با تشکر از متن شما،
یک نکته که لازم است گفته شود این است که "در مورد احترامی که در سبکهای چینی مثل تای چی و ووشو و همینطور کونگ فو می گذارند به این صورت که کف(نرم) دست چپ را به روی مشت(سخت) دست راست می گذارند، (همانطور که در کونگ فو توآ هم داریم).".

در کونگ فو توا دست راست باز است چون ما به چیزی غلبه نمیکنیم بلکه خود آگاهی و شناخت از نیروهای تن و روان است. ممکن است که شباهت های باشد ولی ریشه فکر یکی نیست بین ووشو و آنچه ما به عنوان توا میشناسیم.
دگر مرد رهي ميان خون بايد رفت
از پاي فتاده سرنگون بايد رفت
تو پاي به ره بنه دگر هيچ مپرس
خود راه بگويدت كه چون بايد رفت
تشکر کننده گان: آريا , مهدی , اکبر, anattawa

باسخ‌به: گفتگوی همراهان 9 سال, 10 ماه قبل، #10158

  • Assar
  • غایب
  • Administrator
  • تعدادِ ارسال‌ها: 414
  • کارما (امتیازِ ویژه): 27
با درود،

امروز در یک فضای مجازی دیگر صحبتی در مورد تفکر و اندیشه تصویری را به اشتراک گذاشتم، دوستان نظراتی دادند چون امکان دارد که دوستانی که در سایت هستند در ان مکان نباشند، سعی میکنیم که پل ارتباطی نامریی بین دو مکان ایجاد کنیم.

تصویر ضمیمه است دولیوان چه تفاوتی دارند
ضمیمه ها:
دگر مرد رهي ميان خون بايد رفت
از پاي فتاده سرنگون بايد رفت
تو پاي به ره بنه دگر هيچ مپرس
خود راه بگويدت كه چون بايد رفت
آخرین ویرایش: 9 سال, 10 ماه قبل، نویسنده : Assar.
تشکر کننده گان: آريا , مهدی , اکبر

باسخ‌به: گفتگوی همراهان 9 سال, 10 ماه قبل، #10159

  • حسین
  • غایب
  • Platinum Boarder
  • گر به خود آیی به خدایی رسی به خودآ
  • تعدادِ ارسال‌ها: 374
  • کارما (امتیازِ ویژه): 0
استاد گرامی جناب اقای جلیل زاده عزیز

استاد گرامی جناب آقای عصار عزیز


با تشکر و ابراز محبت که محبت کردید و به حقیر جواب دادید بعد از چندماه دیشب به دو کامنت صوتی بنده متوجه شدم استاد ببینید حرف زدن و به اشتراک گذاشتن فایل صوتی چقد می تونه موثر باشه حالا هی ما کامنت می گذاشتیم که فلان ذن اینطور است و ان طور است بنده تازه تازه متوجه شدم معیار و همان خودآگاهی ماست نسبت به ذنی که درایم نه اینکه خودآگاهی که از قبل طراحی شده باشد و این یعنی آزاد اندیشی و سپاس از استاد عصار گرامی که حوصله به خرج دادند اگرچه دیشب معنای آن شن و ماسه را فهمیدم

آخه استاد استاد عصار اینجا یک کامیون شن و ماسه ریخت بعد آمد دایره دایره درست کرد بعد یه مورچه گذاشت آن وسط بعد گفت منصوری تو آن مورچه ای حالا خودت بیار بیرون آخه من چطوری بیارم بیرون که هیچ دری نداشته باشه دیشب استاد یک دری را به ما نشان دادید خداوند درهای بهشتی را بر روی شما باز کند و و درهای جهنمی را یه استاد عصار ببند(جهت مزاح بود )
تشکر کننده گان: Mostafa Jalilzadeh, Assar
این صفحه در: 0.43 ثانیه ایجاد شده است