به کانون ورزشی و پرورشی تن و روان خوش آمدید
   KUNG FU TO'A   -   کونگ فو توآ 
قوی شو به برترین نیروها و تواناترین اندیشه ها
 برای رسیدن به معشوق بایستی عاشق بود
آموزش کونگ فو توآ بوسیله استاد مصطفی جلیل زاده

 

You are here شما اینجا هستید: Forum (3)
میهمانِ, گرامی، خوش آمدید!
نامِ کاربری گذرواژه: به‌خاطر داشته باش

گفتگوی همراهان
(1 ، بازدید کننده) (1) میهمان

نامِ بحث: گفتگوی همراهان

باسخ‌به: گفتگوی همراهان 10 سال, 3 ماه قبل، #9594

  • anattawa
  • غایب
  • Platinum Boarder
  • ازاد اندیش باش به هر قیمتی
  • تعدادِ ارسال‌ها: 409
  • کارما (امتیازِ ویژه): 2
تقدیم به استاد جلیل زاده ی عزیز
25.jpg
تازه کار
تشکر کننده گان: Mostafa Jalilzadeh, اکبر

باسخ‌به: گفتگوی همراهان 10 سال, 3 ماه قبل، #9595

  • حسین
  • غایب
  • Platinum Boarder
  • گر به خود آیی به خدایی رسی به خودآ
  • تعدادِ ارسال‌ها: 374
  • کارما (امتیازِ ویژه): 0
درود بر پدرام عزیز

پس حرف شما (من ناراحت نشدم .شوخی بود) این بود خوب با این تفاسیر بنده عجله کردم عذر خواهی بنده

اقا شما مگس نیستی شما برای ما زنبور عسلی که به اندازه فیله

حالابا چرتکده ببینم حساب کن در روز چقدر میتونی عسل بدی یه دونه از آن شیشه های نابش را برا ما کنار بزار البته خمس بقیه عسل را هم ازت میگیرم فک نکنی زرنگی در بری

میگم فقط با این اوصاف چطور میتونی برای خودت یه ملکه پیدا کنی آنهم به اندازه فیل از آقای آریا بپرس فک کنم برات سراغ داره

بدرود بابا مازوحونا مازوحونا لا دعواکومونا
تشکر کننده گان: anattawa

باسخ‌به: گفتگوی همراهان 10 سال, 3 ماه قبل، #9596

  • آريا
  • غایب
  • Platinum Boarder
  • ازاد زندگي كن ، سربلند بمير
  • تعدادِ ارسال‌ها: 512
  • کارما (امتیازِ ویژه): 5
آناتواي عزيز درود بر شما
فرموده ايد :
من یک کامنت گذاشتم مثل اینکه بدست ادمین نرسید
دوباره تکرار می کنم
بنده تا حالا در مورد اندیشه سفید به نتیجه ای نرسیدم و فعلا قابل قبول من نیست عزیزان پس نمی توانم در این مورد نظری بدهم
از نظر من ذن همان رسیدن به سکوت درونی است ( خارج شدن از حیطه و مورد تغذیه قرار نگرفتن توسط سایه های گلی است اریای عزیز )
تفکر در صورت معمولی به سه صورت است
1- بدبینی
2- نیک بینی افراط ان باعث ساده لوحی می شود
3- واقع بینی

مطمئن باشيد با شما در اين باره اختلاف نظري وجود ندارد. هر چه هست تفاوت در لفظ است.
انديشه سفيد يك درجه قبل از واقع بيني است.يعني انسان ابتدا بايد به شناخت درست برسد بعد وافع بين باشد.
مثال ساده انديشه بيرنگ اين است كه يك قاضي در مواجهه با دو متهم در باره هيچ يك پيشداروي نداشته باشد.همچنين با نظر شخصي قضاوت نكند بلكه خودش بايد بي طرف باشد.خالص خالص. اين انديشه بي ررنگ است.
بقول پدرام عزيز، رياضيات محض.
گنگ خواب ديده
تشکر کننده گان: anattawa

باسخ‌به: گفتگوی همراهان 10 سال, 3 ماه قبل، #9597

  • آريا
  • غایب
  • Platinum Boarder
  • ازاد زندگي كن ، سربلند بمير
  • تعدادِ ارسال‌ها: 512
  • کارما (امتیازِ ویژه): 5
با درود برهمراه حسين اقاي منصوري
حسين جان بقيه توضيحات هنوز ادامه دار.من بجهت اينكه حالم مساعد نبود فعلا مطلب را متوقف كردم. اما ان شاء الله آنقدر ادامه ميدهيم تا به يك نتيجه روشني برسد.پاينده باشيد.
گنگ خواب ديده
تشکر کننده گان: اکبر, anattawa

باسخ‌به: گفتگوی همراهان 10 سال, 3 ماه قبل، #9598

  • حسین
  • غایب
  • Platinum Boarder
  • گر به خود آیی به خدایی رسی به خودآ
  • تعدادِ ارسال‌ها: 374
  • کارما (امتیازِ ویژه): 0
جناب آریای عزیز استاد گرامی

پس با فرمایش شما:
هر آنچه را تاكنون يادگرفته اند بدور بياندازند و با انديشه بي طر ف و خالي سوالات خود را مطرح سازند

که من کیستم و سوالتی که خودم و خودم جوابشان را پیدا کنم عرض من همین است من به کجا متصل می شوم به خودم به درک از درکم جواب میگیرم که نتیجه این درک می شود شناخت حال میخواهد شناخت نفس باشد یا شناخت خدا و ...

عرض بنده اینه خمیر مایه بشر هدایت تکوینی است مانند حیوانات حیوانات در تکوین آنها غریزه قرار داده شده و خود بخود به طرف غرائز خودشان میروند اما بشر با آنها فرق میکند تفکر دارد اما در همین تفکرش هدایت تکوینی وجود دارد وقتی من چنین تفکر میکنم هدایت تکوینی من من را به اینجاها میرساند بشر در خلقتش اینگونه است وقتی در ذن می نشینم و فارق از هر چیز به تفکر میروم که من کی هستم جوابم را بر حسب هدایت تکوینی خواهم گرفت نه هدایت تشریعی چون فرض این است که در این تفکر اعتقادات وارد نباشد خوب هدایت تکوینی در تمام آدمها یکسان است پس واقاعا در این نوع تمرکز حد و مرزی نیست که چه بسا به جنون می انجامد و یا میگوییم به آرامش میرسد چون به ظن و حقیقت خودش در پندار ایمان آورده و به خود می قبولاند پس چنین است

پس ذن متکی به واقعیتی نیست تفکر آدمهاست و جوابی که خود از این تفکر خود میگیرند آنهم تفکری که فارق از همه چیز الا از خود آن متفکر اینکه چگونه پس به این جوابی که ذن رسیدم درست یا نه بماند ممکن است غلط باشد ممکن است صحیح باشد و نکته جالب اینجاست که انبیاء برای رهایی از چنین تفکری آمدند یعنی سوق دادن هدایت تکوینی به تشریعی در انسانها

بنظرم مفهوم ذن را یافتم ولی این آرامش را کاذب می بینم چگونه کاذب می بینم اگر از این آرامش (تفکر من در ذن) بخواهم به جنبه ورزشی بپردازم از چنان نیروی برخوردار خواهم شد که دیگران عاجز از آنند بله به این نیرو میرسم اما با چه مشقتی مرتاض هم کارش همین است یوگا کارش هم همین است فقط نوع ذن آنها فرق میکند ما در ذن خودمان که نتیجه آن خوشناسی است از چنان توان روحی و جسمی برخوردار خواهیم شد که اشخاص عادی درک آن را نتوانند از چنان تیزی چشم خواهیم بود که افراد عادی نتوانند


استاد تا اینجا مربوط به شناخت ذن بود

اما استاد عزیز این همان نایافته های قدرت روح است که( یسئلونک عن الروح قل الروح علمها عند ربی) که بشر میکوشد چگونه روح و نفس خود رابشناسد مرتاض به یه شکلی راهب به یک شکلی مسلمان به یک شکلی ذن در این وسط تفکر آدمی است که بی آلایش است بی واسطه است محض تفکر است حال خواه غلط یا درست

استاد حال بنده درست فهمیدم این دیگه نهایت زور بنده که از کلام شما فهمیدم ممنون می شوم که اگر اشتباه میکنم مرا راهنمایی بفرمایید

با درود

باسخ‌به: گفتگوی همراهان 10 سال, 3 ماه قبل، #9599

  • حسین
  • غایب
  • Platinum Boarder
  • گر به خود آیی به خدایی رسی به خودآ
  • تعدادِ ارسال‌ها: 374
  • کارما (امتیازِ ویژه): 0
اینکه گفتم این آرامش کاذب است شاید درست نباشد بالخره جهاد نفس است و به نوبه خود مقدس است


بدرود
این صفحه در: 0.36 ثانیه ایجاد شده است