به کانون ورزشی و پرورشی تن و روان خوش آمدید
   KUNG FU TO'A   -   کونگ فو توآ 
قوی شو به برترین نیروها و تواناترین اندیشه ها
 برای رسیدن به معشوق بایستی عاشق بود
آموزش کونگ فو توآ بوسیله استاد مصطفی جلیل زاده

 

You are here شما اینجا هستید: سالن گفتگوی سوال از مصطفی جلیل زاده
میهمانِ, گرامی، خوش آمدید!
نامِ کاربری گذرواژه: به‌خاطر داشته باش

گفتگوی همراهان
(1 ، بازدید کننده) (1) میهمان

نامِ بحث: گفتگوی همراهان

گفتگوی همراهان 9 سال, 10 ماه قبل، #9115

  • pedram
  • غایب
  • Platinum Boarder
  • تعدادِ ارسال‌ها: 330
  • کارما (امتیازِ ویژه): -1
جناب اریا بحث جانشینی در دو مورد مطرح است
۱_حفظ دستاوردها(اموزش و انتقال تکنیک های دریافتی از یارومه و حفظ قوانین و مرامهایی که یارومه پایه ریزی کرده)
۲_ادامه راه(خلق تکنیک و درست کردن قواعد و چیزهای جدید)
در هر دو مورد یارومه باید نظر بدهند اما در مورد اول اگر نظر ندهند ما میتوانیم با عقل و مطالعه بفهمیم که جانشین مورد اول چه کسی است .از نظر من اقای جلیلزاده هستند چون هر انچه یادگرفته را میخواهد بدون تحریف انتقال دهد.و با تمام وجود به استادش احترام میگذارد و نه سفید پوش شده و نه سرخ شال.از شهرام و هادی مینایی و حسین مردی هم خبری نیست.
تو این مورد جانشین میتواند چند نفر باشند مثلا اگر اقای داداشی کناره گیری نمیکرد او هم میشد جانشین و یا کسان دیگر که شخص خودش باید تصمیم بگیرد به کجا برود.و کی را انتخاب کند.

اما مورد دوم که بسیار مهم است .
تو این مورد حتما و حتما نظر یارومه مهم است و باید خودش بگوید و تا نگوید این مورد منتفی است.چون مسیله خلق تکنیک برای شالهای بالاتر و ...است.

نکته دیگر این است که همه بحثها در مورد مایگاه یکم یا همان کونگ فو توا مطرح است و در مورد مایگاهای دیگر کلا قضیه جانشینی منتفیست.
این نظر من است.
با سپاس

گفتگوی همراهان 9 سال, 10 ماه قبل، #9116

  • آريا
  • غایب
  • Platinum Boarder
  • ازاد زندگي كن ، سربلند بمير
  • تعدادِ ارسال‌ها: 512
  • کارما (امتیازِ ویژه): 5
با درود بر همراهان پر درك
متاسفانه مشخص شد اين مطلبي كه كه بنده در باره مسئله جانشيني نوشته بودم ايجاد مشكل مي كند.حال يا بنده مطلب را بد بيان كردم و يا اينكه برداشتها بد بوده. دوستان اسم مهم نيست، استاد جليل زاده عزيز اصلا براي حقير فرقي نمي كند كه جانشين يارومه چه كسي باشند،( يعني از نظر اسمي چه فرقي به حال بنده دارد) مطلبي كه بنده مي خواستم بيان كنم اين بود كه شما سالها با خون دل خوردن اصول توا را حفظ كرده ايد، حال اگر بياييد و به حكم هان مسئوليت ارشدي كه داريد اين كار را در سطح جهاني انجام دهيد چه اشكالي دارد؟در ضمن پدرام عزيز منظورمن هم در همان سطح تكنيكها بود و نه بيشتر، در باره اين بحث ديگر ما هم كلمه اي نميگوييم چون استاد جليل زاده تكليف را مشخص كردند.در باره بحث با آقاي حسين هم من كامنت استاد جليل زاده را نديده بودم كه نوشته بودند با آقاي حسين در آن مورد خاص هم عقيده هستند وگرنه ديگر جواب نمي دادم. چون قبلا هم عرض كردم ما مهمانيم و بايد مقررات صاحب خانه را رعايت كنيم.
پدرام گرامي در باره كلمه طعمه هم اگر دقت كنيد متن بنده مقداري حالت مزاح داشت. من بيسار خوشحال مي شوم كه اگر مطالب بنده به درد شما بخورد. اتفاقا بنده هم مثل شما سايت را به صورت تصادفي پيدا كردم ومانند شما براي ما هم دعوت نامه اي نيامد.
من هم مانند استاد جليل زاده ترك زبان هستم. در زبان تركي مثلي داريم كه ترجمه اس به فارسي اين مي شود: اگر در جايي خواستند و راغب بودند كه شما برويد و بمانيد پس برويد و عذر و بهانه نياوريد. اما اگر جايي نخواستند شما برويد و باشيد پس جا را تنگ نكنيد و بي معطلي از آنجا برويد.پاينده باشيد.توآ
گنگ خواب ديده
تشکر کننده گان: Mostafa Jalilzadeh, حامدعدالتي

گفتگوی همراهان 9 سال, 10 ماه قبل، #9117

  • حسین
  • غایب
  • Platinum Boarder
  • گر به خود آیی به خدایی رسی به خودآ
  • تعدادِ ارسال‌ها: 374
  • کارما (امتیازِ ویژه): 0
anattawa نوشته است:
پس تکلیف حضرت مسیح چه می شود؟



آناتوای عزیز (این مطلب را از اینترنت برایتان نقل میکنم)
در خطبه 160 نهج البلاغه حضرت امیر از رهبانیت حضرت عیسی و نداشتن زن و فرزند برای ایشان تعریف میککند.آیا اگر انسان ازدواج نکند خوب است؟ما که میگوییم اسلام دین رهبانیت پس چرا ایشان از رهبانیت تمجید کردند؟
پاسخ:


حضرت امير در اين خطبه در صدد برحذر دادن از دنياگرايي است كه دنيا ارزش غايت و هدف واقع شدن ندارد و صرف همت و تلاش براي بهره مندي بيشتر از دنيا بدون اين كه دنيا را در راستاي آخرت و مقدمه رسيدن به آن قرار دهد، صحيح نيست.
امام به بي رغبتي پيامبران نسبت به دنيا و زهد آنان به مظاهر آن اشاره كرده و اين الگوهاي خدايي را به تصوير كشيده است تا بشر را از دنياگرايي و صرف همه همت و تلاش براي رسيدن به ظواهر فريبنده آن باز دارد و به عنوان يك الگو به حضرت عيسي بن مريم اشاره دارد و مي فرمايد:
لَقَدْ كَانَ يَتَوَسَّدُ الْحَجَرَ وَ يَلْبَسُ الْخَشِنَ وَ يَأْكُلُ الْجَشِبَ وَ كَانَ إِدَامُهُ الْجُوعَ وَ سِرَاجُهُ بِاللَّيْلِ الْقَمَرَ وَ ظِلَالُهُ فِي الشِّتَاءِ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبَهَا وَ فَاكِهَتُهُ وَ رَيْحَانُهُ مَا تُنْبِتُ الْأَرْضُ لِلْبَهَائِمِ وَ لَمْ تَكُنْ لَهُ زَوْجَةٌ تَفْتِنُهُ وَ لَا وَلَدٌ يَحْزُنُهُ وَ لَا مَالٌ يَلْفِتُهُ وَ لَا طَمَعٌ يُذِلُّهُ دَابَّتُهُ رِجْلَاهُ وَ خَادِمُهُ يَدَاه‏
عيسي بن مريم سنگ را بالش خود قرار داده و لباس خشن به تن مي كرد و نان خورش او گرسنگي بود و شب چراغش ماه و پوشش و گرم كننده اش در تابستان تابش خورشيد از طلوع تا غروب بود و ميوه و گلش روئيدني هاي زمين بوده كه موجودات از آن بهره مند مي شوند و همسر نداشت كه او را به فتنه بيندازد و فرزندي كه او را غمگين سازد و مالي كه او را مشغول كند و طمعي كه خوارش سازد و مركبش پاهايش بود و خدمتگزارش، دستهايش.
در اين عبارت در مورد زن و فرزند، دعوت به تجرد نيست بلكه بيان حال حضرت عيسي و حال زن و فرزند نداشتن اوست.
حضرت عيسي به خاطر شرايط زندگي اش فرصت و امكان ازدواج نداشت. زيرا در يك جا استقرار نداشت و هميشه در حال سير از اين نقطه به آن نقطه بود و زن و فرزند نداشت و زن هم از اسباب فتنه (و آزمايش) است و اولاد هم اسباب حزن و دلنگراني؛
ديگر اين كه حضرت عيسي تابع شريعت اسلام نبود و چه بسا در شريعت ايشان رهبانيت و ترك دنيا منع نشده بود و از آيه قرآن هم اين عدم منع بلكه امضاي شرعي و خدايي آن برداشت مي شود زيرا قرآن مي فرمايد:
وَ رَهْبانِيَّةً ابْتَدَعُوها ما كَتَبْناها عَلَيْهِمْ إِلاَّ ابْتِغاءَ رِضْوانِ اللَّهِ فَما رَعَوْها حَقَّ رِعايَتِها
و رهبانيّتى را كه ابداع كرده بودند، ما بر آنان مقرّر نداشته بوديم گرچه هدفشان جلب خشنودى خدا بود، ولى حقّ آن را رعايت نكردند.
از اين آيه برداشت مي شود كه رهبانيت گر چه از اصل اين دين نبوده، ولي آنان براي رسيدن به رضاي خدا آن را بر خود واجب كردند. ولي حق آن را آن چنان كه بايد، به جا نياوردند. پس اين آيه اين كار را براي آنان به كلي منع نكرده و اين بدعت را امضا كرده است و شايد بدعت آنان هم با توجه به همين رفتار حضرت مسيح باشد كه رهبانيت را بر خود واجب كرده و حق آن را ادا نموده است و آنان هم اگر حقش را ادا مي كردند، تاييد مي شدند ولي حقش را ادا نكردند و مذمت گرديدند.
اما در شريعت اسلام اين رهبانيت منع شد و بعد از منع شرعي، عمل به آن محكوم مي باشد.
اسلام ازدواج و بهره گيري حلال جنسي از جنس مخالف را سنت پيامبر شمرد و روگرداننده از اين سنت را از پيامبر ندانست. پس گرچه اين عمل در شريعت هاي سابق هم بوده باشد، ولي حالا جايز نيست.
آنچه هم حضرت تمجيد كرده، زهد و بي رغبتي به دنيا و آن را هدف و غايت قرار ندادن است

این مطلب را هم خدمت شما اضافه کنم که ادیان پیشین به نوعی نقص داشتند ولی با اسلام کمال یافتند و دین در نزد خدا دین اسلام است اگرچه ادیان دیگر مورد احترام هستند لکن ان الدین عند الله الاسلام- الاسلام یعلو و لا یعلی علیه

فکر کنم مطلب روشن شد

ولی آناتوای عزیز مطالب را به اینجاها سوق ندهید سایت ورزشی است مطالب را مربوط به سایت را مورد بحث قرار دهیم

با تشکر
تشکر کننده گان: اکبر, anattawa

گفتگوی همراهان 9 سال, 10 ماه قبل، #9118

  • anattawa
  • غایب
  • Platinum Boarder
  • ازاد اندیش باش به هر قیمتی
  • تعدادِ ارسال‌ها: 409
  • کارما (امتیازِ ویژه): 2
دوست گرامی جناب اریا
این جنگ نعمتی ، حیدری شما با جناب حسین اقا به قدری داغ بود که پرسش های شما پنهان باقی ماند
لطفا پرسش ها را بدون پیرایش دوباره مطرح کنید
در ضمن لطفا از شما دوستان درخواست دارم کامنت ها را مختصر بنویسد اگر ممکن نیست دو یا سه قسمت کنید من پیرم عزیز تا کامنت راشروع به خواندن میکنم و به اخر میرسم اولش را فراموش می کنم و قاطی می کنم عزیزان به فکر پیرمرد ها هم باشید
تازه کار

گفتگوی همراهان 9 سال, 10 ماه قبل، #9119

  • anattawa
  • غایب
  • Platinum Boarder
  • ازاد اندیش باش به هر قیمتی
  • تعدادِ ارسال‌ها: 409
  • کارما (امتیازِ ویژه): 2
پدرام گرامی سلام دوست عزیز
جسارتا با توجه به کامنت 9909 جناب استاد جلیل زاده آیا بهتر نیست بحث را تمام یافته تلقی فرمایید
تازه کار

گفتگوی همراهان 9 سال, 10 ماه قبل، #9120

  • anattawa
  • غایب
  • Platinum Boarder
  • ازاد اندیش باش به هر قیمتی
  • تعدادِ ارسال‌ها: 409
  • کارما (امتیازِ ویژه): 2
استاد عزیز و گرامی جناب عصار
بادرود اگر اغراق نکرده باشم نزدیک ده بار جواب کوتاه شما را خواندم
فرمودید :[b]برای اینجانب ذن یعنی خالی بودن برای دریافت، سپس سنجش و باز گردان یافته، چرا به گفته یارومه فکر میکنم که گفتند من کوچک ترینم، من هیچم!، این همان خود شناسی پس از خودایی است.[/b
چند پرسش از کلمات قصار جناب عالی
1- چگونه باید خالی شد برای دریافت همان گونه که در جریان هستید انسان از نوزادی که سعی در زبان باز کردن است در تهاجم قضاوت شدن و قضاوت کردن است چگونه از پیش داوری بدور باشیم
2- سنجش و بازگردانی یافته چگونه انجام می شود ؟
3- با توجه به جمله اخر ( این همان خود شناسی پس از خود ایی است ) ایا شما این مراحل کلاسه و دسته بندی کردید ؟
4- اگر بخواهیم آنرا را معیار شنجش درک خود قرار دهیم کار درستی کرده ایم؟ جواب این پرسش شما چیست
تازه کار
این صفحه در: 0.40 ثانیه ایجاد شده است