Body & Mind Training Center

با درود خیر بنده ملارد را از کودکی می شناختم و با ناحیه صرفا به خاطر رفت و آمد به باغ میوه ای که عموی پدری داشتند آشنا بودم نه آدرس منزل یارومه در آنجا، سالهات که از ان منطقه دورم و متوجه اختلافات آدرس ها نیستم.

----------------
تفاوت ها در دیدگاه هست، و دیدگاه هر شخص بستگی به منش فکری وی دارد در بیرنگی تعصبی نیست تعصب کوری است، عاشق کور است و فارغ میشود پروانه وار به شمع نزدیک میشود و سرا انجام میسوزد، بدون آنکه به ماهیت آتش پی ببرد اما کسی که دانا (علاقه دارد) است با تلاش مستمر خود به مطالعه آتش میپردازد و از ان ابزار میسازد و گرمی ان را به دیگران هدیه میکند.

از علاقه به عشق رسیدن مستمر است می ماند چون در خود تلاش داشته ولی عشق کور میجنگد تا خود را اثبات کند، آنچه ثابت است در نهایت گنداب است ظرف فکر را باید نیمه پر نگه داشت و هر چند گاه نیمه پر را باید جایگزینی کرد که احوال متحرک فکر حفظ شود نیمه خالی فکر فضای نیازی برای تفکر و پویایی است.

التماس دعا

پدرام عزيز درود
داغ دل ما را تازه كردي، من از سال 66 به بعد به ملارد نرفته ام.ما هر وقت به آنجا مي رفتيم گروهي بود و منزل در اول جاده ملارد از سمت كرج قرار داشت.فكر كنم سمت چپ جاده بود ساختماني بود با شيرواني هاي سفيد. عكسش در اينتر نت هست. موفق باشيد

جناب اریا من نتوانستم ان را پیدا کنم.میتوانید لطف کنید ان را برای ما نشان دهید.(عکس را ضمیمه‌کنید)

با درود؛

همانطور که قبلا یادآور شدم در گفتگو ها اگر رعایت رفتار کلامی نباشد و هدف مطرح کنند صرفا یک جنجال باشد مطالبی که از ضابطه گفتگو خارج است به دید عموم نخواهد رسید، هدف کاری سآیت مشخص است،

یکی از دوستانی که اینجا نظر میدهند اینجانب را یاد شخصی میاندازند که فقط با کلمات بازی میکند که قبلا در سایت به نام دیگر بوده، همین.

پدرام گرامی تشکر.

استاد عصار عزيز با درود
بنده قبلا هم عرض كردم حضرت علي ( ع 9 مي فرمايد شخصيت هر كس زير زبانش نهفته است.بنابراين اين مطلب تازگي ندارد. هدف ما فقط و فقط روشنگري بود و بس. خدا كند كه در اين مسير بتوانيم كاري كنيم كه هم خدا و هم بنده خدا را خوش بيايد.اگر نتيجه بيست سال تحصيل در يك محيط عرفاني گذاشتن شكلك باشد تو خود حديث مفصل بخوان از اين مجمل. آيا بنده حقير از همان ابتدا عرض نكردم اين شخص هدف و منظوري ديگر دارد.
پدرام عزيز. اين عكس اگر جديد باشد مشخص است كه تغييراتي در ساختمان صورت گرفته. در آن زمان باغي بود كه ما و ديگر همراهان براي نظافت محوطه و هرس درختان مي رفتيم و همچنين گروهي هم مامور بوديم به خريد علوفه براي دام. يارومه اسبي داشتند كه سفيد رنگ بود و نام آن هم « سر لايت تونگا » متاسفانه به دليل حوادث ايام تمام مدارك و عكسها و هر چه كه حقيراز كونگ فوتوآ و عكسهاي يارومه و همراهان و معبد داشتم از بين رفت و من دوباره دارم آنها را جمع مي كنم. عكسهاي نايابي از يارومه داشتيم و همچنين كلي جزوه و منابعي كه واقعا امروز به كار همراهان مي آمد.اتفاقا من خودم بدجوري هوس كرده ام كه به آنجا سري بزنم. انشاء الله اگر عمري باقي باشد. البته نميدانم اصلاً آن ساختمان الان باقي مانده يا دست چه كسي است. پاينده باشيد