استاد عزيزم درود بر شما.
شوق ديدار شما باعث مي شود كه گاهي اوقات ما چنان از خود بيخود شويم كه تعارفات معمول را فراموش مي كنيم. مي گويند عاشقي كه از معشوق خود دور بود وقتي كه فرصت دست مي داد و به او مي رسيد، چنان در وجود اوحل ميشد كه تازه موقع برگشتن به يادمي آورد كه چرا به او اداي احترام نكرده است.فكر گل همه آن است كه بلبل شد يارش. اما معشوق هر بار با نگاهي بزرگوارانه به او مي نگريست و مي گفت عيبي ندارد.
استاد بزرگ، كوتاهي هاي ما را به بزرگي روحتان ببخشيد.حال ببينيد اگر اينجا بوديد چه غوغايي مي شد.پاينده باشيد