Body & Mind Training Center

همراهان گرامي درود بر شما
نكته خيلي مهمي را چند روزاست كه مي خواهم با شما در ميان بگذارم متاسفانه بخاطر پيري و بيماريهاي مختلف فراموش مي كنم. عرض بنده اين است كه تكنولوژي پيشرفت كرده كه ما مي توانيم هر كدام از هر نقطه دنيا در عرض چند ثانيه با هم ارتباط داشته باشيم. استاد جليل زاده و همكارانشان زحمت كشيده اند و اين سايت را پايه گذاري كرده اند كه به اطلاعات تخصصي شما در زمينه كونگ فوتوآ افزوده بشه، فكر مي كنم ما استفاده درستي از اين امكانات نمي كنيم.چه در بحث تكنيك و چه در بحث فلسفه، نكته مهمتر اين است كه من خواهش مي كنم دوستان فقط نظاره گر نباشيد، هر كس كه پيشنهادي در باره بهتر شدن سايت داره ارائه كنه تا روز به رواز هر نظر غني بشه.بنده چند كامنتي كه در باره جهاني شدن سايت و كانون نوشتم اعتقاد دروني منه و اميدورام كه شما هم به فكر باشيد تا هر كس هر كاري كه از دستش برمياد كوتاهي نكنه. من اميد ورام اين سايت ماني بشه براي تبادل اطلاعات واقعا مفيد، الان وقت دوستان زياد هدر ميره.حقيقتش بنده برنامه هاي زيادي داشتم اما ديدم هيچكس استقبالي نميكه ما هم تخته كرديم.الان به نظرمن اين سايت جاي كار زياد داره. مثلا مي توان تمرنيات تمركزي و فكري را با اجازه استاد جليل زاده در بحث آموزش دخيل كرد كه فرضا كسي كه ميخاد خط يك رو كار كنه چه تمريناتي را هم از نظر ذن و تمركز و تنفس و يوگاه در يافت كنه.اينطوري اين سايت مي تركونه، هر چقدر كه آموزش در سطح بالايي ارائه بشه مطمئنا علاقمندان زيادي را بخود جلب خواهد كرد.
حقيقتا اگر ما دوستدار استاد جليل زاده و كونگ فوتوا و بالاتر ازهمه يارومه هستيم بايد دست به دست هم بديم. بنده خودم بجز بحث تكنيك، چون كار نمي كنم در هر مورد ديگري آماده خدمتم.مباحثي كه ما با هم داريم به صورتي پيش نميره كه براي ديگران مفيد باشه. ان شاء الله در يك فرصت مقتضي دوست دارم همه با هم دست به دست بديم يه كار درست و حسابي انجام بديم. پاينده باشيد توآ

استاد گرامي شما به گردن اين مرز و بوم حق داريد.جوانان ما كه سختي هايي را كه شما و حقير و بقيه همراهان كشدند را تجربه نكردند. در دوراني كه توا ممنوع بود ما با چه بدبختي هايي همراهان خود را آموزش مي داديم. شما انسان بزرگي هستيد و مردم بايد قدر شما را بدانند.شما د باره خودتان شسكته نفسي مي كنيد و اجازه نمي دهيد تا ما حق مطلب را ادا كنيم. دوستان جوان ما بايد بدانند با چه كسي طرف صحبت هستند. كجاي دنيا استادي در حد و مرتبه شما اينهمه براي مردم وقت مي گذارد و در نيمه هاي شب كامنتهاي همراهان را مي خواند و در سايت قرار مي دهد.ما هرگز نمي توانيم زحمات شما را جبران كنيم. بنده به نوع خودم فقط مي توانم بگويم : استاد ما مخلص شماييم .

بله ما تعبیر میکنیم به معنویت اطمئنان نفسانی ارتباط الهی همان حضور دانستن خدا در هر حالی البته این انرژی را شخص باید بخواهد تا خدا توفیق دهد در ورزش هم همینه ما باید بخواهیم با تمرکز باید به دست بیاریم باید زحمت کشید تا به دست آورد

اگر واضح نشده باز هم برایتان توضیح می دهم

پاینده باشید

من میخماهم بدانم توسل و ازاد شدن انرژی یک فرایند طبیعیست یا یک شعور بالاتر خودش تصمیم میگیرد که انرژی را بدهد یا نه.کثال بزنم
فرض کنید به من میگویید بخاری را روشن کن.من تصمیم میگیرم که به حرف شما گوش کنم یا خیر
ولی یک نوع دیگر داریم و دکمه ریموت بخاریست که میزنی.و د ر این مورد یک فرایند کاملا منطقی صورت گرفته یعنی زدن دکمه و روشن شدن بخاری


توسل و دعا اگر باعث ازاد شدن انرژی میشود از کدام نوع است؟
و ایا رسیدن به این انرژی از راه غیر توسل شدنیست؟

بهتر براتان توضیح میدم

این انرزی مذهبی برگرفته از فریاد فطرت ماست این فریاد را اول توضیح بدم امام سجاد به یه شخصی که در مورد درک خدا از او پرسید که آیا ما می توانیم خدا را ببینیم و درک کنیم امام در جوابش یه مثال بهشان گفت اگر شما در دریا باشید و امواج از هر طرف شما را احاطه کرده و راه نجاتی برای شما نیست در لحظه سخت و ترسناک به که متوجه میشوید ناگاه از درون فطرتت داد میزنی به یه کسی متوجه میشوی آن خداست
این مثال را به استناد مثال امام سجاد(ع) زدم که پدرام جان خدا را ما درک میکنیم این فریاد فطرت ماست یعنی ناخودگاه متوجه یه حقیقت میشویم که خداست این توجه ما دارای یک انرژی درونی است که ما اسمش را معنویت میگذاریم هرچند این توجه به خدا و آن حقیقت فطری زیا باسد از انرژی بالاتری برخوردار است انرژی ما همان درک ماست دقیقا همین تعابیر در ذن هست ذن ما همان درک ماست حقیقت ما همان درک ماست فریاد ما اندیشه ماست
اما قبلا به عرضتان رسانده بودم راههای این درک فرق میکند یکی با تهجد یکی با چله نشینی یکی با خودشناسی ورزشی که ماهیت همه اینها شناخت پروردگار است در حقیقت ما با این راهها داریم خدا را میشناسیم فقط فرق در نوع راه است و بالاترین درک و انرژی در حقیقت همین درک و انرژی معنوی که از ساده ترین و کوتاهترین و سریع ترین راهها یعنی درک مذهبی یعنی انرژی مذهبی است می باشد ما در مذهب انرژی میگیریم که نزدیکتر شویم هر چقدر تمرکز کنیم به همان اندازه انرژی کسب می کنیم لذا باید در نماز تمام حواسمان به نماز باشد نه چیز دیگر نه اینکه در نماز حساب و کتاب مغازه نوع کیتو زدن نوع سرش و غیره را فکر کنیم که در این صورت از انرژی خوبی برخوردار نخواهیم بود لذا در نماز میگوییم بکوش تا به خود آیی گر به خود آیی به خدایی رسی به خودآ

بله این دیگه حلقه وصال است بین من و خدا که هرچه من دعا کنم آنهم مصلحت ببینه مستجاب میکنه

فکر کنم مطلب واضح شد باز اگر مبهم باشد برایتان توضیح بدهم

سوالتان خیلی بجاست
بله در فرایند نظام طبیعی یعنی در طبیعت نظام احسن یعنی این نظامی که با آن داریم زندگی میکنیم دارای علت و معلولی است علت افاضه می بخشه معلول دریافت میکنه تا علتی نباشه معلولی نیست

در فرض مثال شما هردو درست است
یک بار خدا این انرژی را به کسی میدهد و او را صاحب این درک میکند حالا آنهم بخاطر اینکه یک کار خوبی از آن شخص سر زده ما به این میگوییم توفیق الهی مانند رجب علی خیاط که یک شبه حافظ قرآن شد در حالی آدم بی سوادی است خوب چگونه این انرژی معنوی این درک معنوی به او داده شد خوب این دیگه بر میگرده به خود رجب علی خیاط که چه کرده که مورد التفات خدا شده است

نوع دوم همان دکمه است یعنی از شما حرکت از او برکت یعنی تا شما دکمه را نزنی انرژی نیست این دیگه نظام عللی و معلولی است تا شما نخواهی خدا این توفیق را بهت نمیده خدا این انرژی را بهت نمیده کسی که تارک الصلات است نمی تواند این انرژی را کسب کند نمی تواند این را درک کند چون علت این انرژی تمرکز در صلات(نماز) پس اسباب راباید رعایت کرد در تمرکز ذن هم همینطور تا همراه نخواهد نمی تواند به این حالت ذن وارد شود و در خود تفکر کند
این چیز را از کلام شما فهمیدم باز اگر سوالی هست بپرسید تا مطلب کامل شود