پدرام عزيز درود بر شما.
متن من اينبود :
(مثلا كسي از يارومه نقل مي كند كه ايشان كونگ فوتوآ را در چين ياد گرفتند و استناد به مصاحبه ايشان مي كند. درصورتي كه اساتيد بهتر مي دانند كه يارومه هرگز به چين نرفته و از كسي هم كونگ فوياد نگرفته، كونگ فوتوا حاصل تفكر و انديشه ايشان است. اما اگر در آن دوران مي گفتند من اين را ابداع كرده ام كسي باور نمي كرد و اگر هم باور مي كردند آنوقت استقبالي نشان نمي دادند.حتي در باره سفر ايشان به معبد ليانگ فو و فراگيري كون فو كاراتو بنده هنوز ابهام دارم ( البته اين نظرشخصي حقيراست و يقينا اساتيد سايت و بخصوص استاد جليل زاده از حقيقت اين امر بهتر از من اطلاع دارند). اين نوع صحبت كردن يارومه وابسته به جو زماني و مكاني و وضعيت اجتماعي ان دوران بود. وگرنه همه مي دانند كه منظور ايشان از كشور چين و سفر به آنجا ، چين و چروك مغز است.و يا وقتي از هيئت 11 نفره صحبت مي شود اشاره ايشان در درجه اول به يازدهمين روز تولد خود و مسائل ديگري است كه به نحو سمبليك مطرح مي شود.)
شما اصلا توجه نكردي.
من نوشته ام كه
كسي از طرف يارومه نقل مي كند. تا اينجاشو دقت كردي، بعد براي اثبات سخنش به مصاحبه يارومه استناد مي كند. يعني يارومه نگفته من در چين بودم.( منظور كشور جمهوري خلق چين) كه در آن زمان اصلا ايرانيها رابطه اي با چين نداشتند به دليل مسائل كمونيستي بودن چين) منظور من اين است كه يك نوع شيوه غلط بحث كردن را به شما نشان مي دهم كه وقتي از اينترنت مطلب نقل مي كنيم مي شود اينطوري هم سوء استفاه كرد.
بعد عرض كردم اين نظر شخصي من است، يعني مطلبي نيست كه از يارومه شنيده باشم يا مدركي برايش وجود داشته باشد. يك نظراست. دشمنان توآ دور از جان شما .... كي باشند كه بخواهند از نظر بنده حقير سوء استفاده كنند.در جايي كه تاريخ كونگ فوتوآ زنده است ( منظور استاد بزرگ جليل زاده است ). بنده و امثال حقير اگر چيزي مي گوييم براي همين از ايشان مي خواهيم بزرگوارانه اشتباهات ما را گوشزد كنند.
شما خيلي زود قضاوت مي كني و عصباني مي شوي و قهر مي كني. شكارچي بايد صبر و تحمل داشته باشد.

در باره مسئله چين مغز هم من ديگر هيچ نمي گويم. اما شما هم بهمين سرعت چيزي را رد نكن.
براي قضاوت در باره يارومه و سخنان و اعمال ايشان اگر ثابت شد سخني از ايشان بوده، بايد د رحد و اندازه يارومه بود. زيرا يك راهبري كه به شناخت رسيده اعمالش با ديگران تفاوت دارد. من برايت از قرآن مثال مي زنم.
حضرت ابراهيم بتها را در بتخانه شكست و تبر را به دو ش بت بزرگ گذاشت. وقتي از او سؤال كردند ايا تو بتها را شكستي؟ پاسخ داد بت بزرگ شكسته است. پس حضرت ابراهيم دروغ گفته است؟
پاينده باشيد