آريا wrote:
پدرام عزيز با درود
من ابتدا از شما معذرت خواهي ميكنم چون ممكن است بعد از پاسخ به مطلب شما تا بعد از ظهر دسترسي به كامپيوتر نداشته باشم، بنابراين اگر ملبي بگذاريد شب خواهم ديد.
در باره علم، شايد بنده بد توضيح دادم. كلمه علم به معناي دانستن در مقابل جهل است، و يا بهتر است بگوييم ساده ترين تعريف علم اين است. اينكه بنده عرض كردم ذن علم نيست منظور علم به عناي آكادميك. مثلا شيمي يك علم است، فيزيك هم همينطور. اما ذن تعريف بسيار گسترده اي دارد و مشخص شد از اصلاح طعمه كه به كار برديد معلوم است كه شما خود ماشاء الله آگاه به مباحثي كه مطرح مي كنيد هستيد، بنابراين حقير برداشت خودم را از ذن يا هر مطلب ديگري بيان مي كنم حال ممكن است اشتباه يا درست باشد.
يك تعريف ساده ازذن براي من اين است، ذن راهي براي فهم ساختار هستي، براي درك چگونگي ها، براي فهم دگرگوني ها و طور كل راهي براي شناخت و يافتن پاسخ سؤالاتي است كه با علوم عقلي و نقلي به دست نمي آيد. مثلا شما هيچوقت نمي تواني وجود خدا و بود و نبودش را با علوم عقلي ثابت يا رد كني، اما كار ذن همين است. البته ذن بعنوان يك مكتب يا طريقتي براي شناخت. نه آن مفهومي كه ما از ذن بطو رمعمول در ذهن داريم كه چهار زانو بنشينيم و نفسهايمان را كنتر لكنيم. ذن نوعي زندگي است. درك شما از مسائل خيلي بالاست. اما قبول داري كه اين اصطلاح طعمه كه به كاربردي يك كمي كم سليقگي بود. ما ينجا هستيم كه از يكديگر ياد بگيريم. حاقل بنده تا بحال هيچ كسي را در زندگي خودم بعنوان طعمه قرار نداده ام. البته اميد وارم از اين حر ف من نرنجي دوست باهوش و همراه بسيار فهيم من. پاينده باشيد توآ
جناب آقای آریای عزیز
میخواهید همین کامنت را باتفاق همراهان بحث کنیم چون حقیقتا مطلب شما را بنده متوجه نمی شوم چطور است همین را برای بحث انتخاب کنیم یا اینکه سوال بفرماید بنده جواب دهم
بدرود