Body & Mind Training Center

درود بر جناب اریا
فکر کنم سو تفاهم شده.
من وقتی میگویم طعمه منظورم علم طرف مقابل است که ان را به‌مغزم‌میدهم تا اتش یادگیری ان کم شود و به قولی سیر شود.
ما باید شکارچی علم های دیگران باشیم البته این با ایده دزدی فرق میکند.
مغز من علم میخواهد و من شکارچی علم که طعمه پیدا کنم و به خورد مغزم بدهد تا سیر شود.
حال اگر به نظرشما اصطلاح بدیست چشم.من از همه اساتید علی الخصوص جناب اژیرنیا عذر خواهی میکنم و تقاضا دارم من را به بزرگی خودشان ببخشند.

ضمنا در یک مورد هم سو‌تفاهم شده.من قصد امتحان کردن دیگران را ندارم که اگر جواب اشتباه داد بخواهم مچش رابگیرم.اگر شما به من پاسخ میدهی مطمین باشید کسان دیگر هم ان را میبینند و اگر ندانند از شما یاد میگیرند.
.حال من واقعا که هستم و اسم واقعی من چیست و تحصیلاتم چیست بنا به دلایلی نمیتوانم ان را بازگو کنم.امیدوارم که درک کنید.
پاینده باشید.

با درود و سلام ،
دوستان اجازه دهید موضوعی را اینجا مشخص کنم من به هیچ عنوان در پی جانشینی کسی نیستم و اصلا به این موضوع عقیده ای هم ندارم . تمام خواسته ام این است که در کونگ فو توآ به یک شناخت و هم آهنگی یک نواخت برسیم و به نظرم تنها راه هماهنگی و اتحاد، یکنواختی در تکنیکهای توآست ، در غیر اینصورت راه بجایی نخواهیم برد .
من همین جا اعلام میکنم که به هیچ عنوان طالب رهبریت ، ریاست و یا هر منصب و عنوانی نیستم و اگر روزی مرا در پی این مقام ها یافتید بدانید که ریاکار و شارلاتانی بیش نیستم . این تعهد من به شماست لطفا یادداشت کنید تا اگر چنین نکردم در آن روز بر سرم بکوبید .
توآ

anattawa wrote:


سلام بر آناتوای عزیز

رهبانیت یعنی گوشه نشینی که فرمایش پیامبر اکرم به اینکه لا رهبانیه فی الاسلام - لا رهبانیه فی الدین یعنی شخص فقط ره عبادت را بگیره نه کار به زن و بچه داشته باشه و نه هیچ دیگری فقط عبادت کنه خوب آیا این خلاف اسلام و انسانیت نیست خلاف کانوون گرم خانواده نیست که من زن و بچه را رها کنم هر عقلی می پذیره که این خلافه و دلایل عقلی و نقلی زیادی داریم که فقط به همین اکتفا می شود

اما ربطش به ورزش چیه راهبانیت در ورزش نیست به اینکه فرامین ورزش نباید مخالف فرامین اسلام باشد چون خود شناسی بر اساس رهبانیت باشد مردود است فرامین دههگانه شائولین را که نگاه میکردم نوشته بود نباید گوشت خورد نباید با زن همبستر شد و چه چه خوب اینها مبنایشان در رهبانگری را خلاف عقل قرار دادند خودشناسی که ما در کونگ فو داریم دقیقا خلاف اینهاست که خودشناسی را بر پایه کمال اندیش آزاد اندیشی نه بصورت مرتاض بودن و نه در دیر رهبانگری و نه عزلت از اجتماع بلکه خودشناسی را بر اساس پیشرفت علوم می دانیم خود شناسی را بر اساس کسب معرفت از طرق صحیح می دانیم
این است خود شناسی ما در کونگ فو توا نه رهبانیت در کونگ فو توا

بدرود

anattawa wrote:


جناب آناتوای عزیز
بنده هم در پی جواب و استفاده کردن از بقیه همراهان در آن کامنتها سوال میکنم و درپی جواب آنجا گفته بودم ما هر نوشته را می خوانیم میگویند روح و روان آدمی بنده خودم اطلاع ندارم به روان آدمی هم روح گفته می شود آنجا دلیل آوردم پس به همه کسانی که روان دارند باید گفت عارف بعد با سیر نزولی بحث در پی جوابها بودم الان هم می گویم عرفان هم اگر در توا وجود دارد من حقیر هم متوجه نمی شوم این چه نوع سلوکی بوده آیا گرایش دینی داشته یا نه نه اینکه برچسب رهبانیت به او بزنم خیر چون اصلا اطلاعی ندارم خوب وقتی عرفان را نمی توانم تشخیص دهم روان را هم نمی فهمم بنده دارم معلوماتم را با همراهان محک میزنم که آیا عرفان در توا هست چون بالای منوی سایت نوشته شده فلسفه و عرفان توا اگر هم هست مسیرش چیه طریقتش چیه همین لذا آن را با عرفان اسلامی مقایسه کردم و گفتم اگر این عرفان توا به عرفان اسلامی منجر بشه کار تمام است و ما مسیر را پیدا کردیم همین و بقیه مسائل دیگه که بنده که درباره روح ما نمی توانیم نظر بدیم چون علم ناشناخته ای هست حال آیا به دکتر روانشناس آیا روح شناس هم میگویند خوب این خود یک سوال است (اینکه امام علی (ع) با تشبیه پیامبر اسلام (ص) به طبیب و پزشکی که با طب خود سخت به دنبال نیازمندان به طبابت روحی می گردد، رسالت آن حضرت را در معالجه روح و جان انسان ها بیان می کند و می فرماید: "طبیب دوّار بطبّه"، او پزشک بیمارى جهل و طبیب اخلاق نکوهیده و پست است، و با طبّ خویش در سیر و گردش است، کنایه از این است که وى براى درمان جاهلان و گمراهان خود را عرضه مى‏کند و خویشتن را بر این امر منصوب و موظّف داشته است.

نکته ای که در این جا قابل دقت است؛ این است که پیامبر اسلام (ص) بر خلاف عرف طبیبان و پزشکانی که با جسم فیزیکی مردم در ارتباط اند و در مطب و محل کار خود به انتظار مریض می نشینند، تا بیماران به آنها مراجعه کنند، این پیامبر است که به سراغ بیماران می رود. به بیان دیگر، پیامبر برای رسالتش که درمان بیماری روح و جان مردم است، رسالت فراگیر دارد، و این رسالت اقتضای آن را دارد که او به سراغ مردم برود و به دنبال درمان آنها باشد.فقط من شنیدم عالمان طبیبان روحند)

فراز آخری به نقل از اینترنت است

anattawa wrote:


بله آقای آناتوای عزیز
بنده هم با شما موافقم نباید از اصطلاحات استفاده کرد بلکه در کمال آزاد اندیش باید بحث کرد
بدرود

پس تکلیف حضرت مسیح چه می شود؟