Body & Mind Training Center

متشكرم استاد.هر آدم با انصافي دراين عكس صداقت باطني شما را كه در چشمانتان موج مي زند مي بيند. همينطور افتخاري كه به كانگ فوكار بودن خود مي كنيد. انشاء الله ساليان سال سايه شما بر سرخانواده و جامعه كونگ فوتو آ مستدام باشد.با آرزوي سلامتي كامل و بهروزي براي شما و خانواده محترم. پاينده باشيد. توآ

با سلام
خدمت همراه عزیز جناب آریا
شما ماشاالله بسیار باریک بین و بسیار با حوصله اید و گویا وقت آزادی زیادی هم دارید کاملا برعکس بنده. دوست عزیز من دیگه جرات نمیکنم زیاد بنویسم چون ممکن شما از درونش کلی سوال برای خود بنده مطرح کنید و چندین صفحه هم آن بحث را ادامه ندهید البته اگر چند بحث دیگر از درونش بیرون نیاد. ولی در کل خسته نباشید.
در مورد جوابیه ای که به این آقای حمید دادید به نمایندگی از همه همراهان راستین راه دانایی از شما تشکر ویژه میکنم و فکر میکنم اگر در بحث اندیشه (که بحث میان من وشما بود) ودر مورد آگاهی بخشی به همراهان در مورد این اشخاص ، شما میتوانید بسیار موثر واقع شوید و همراهان میتوانند با به اشتراک گذاشتن این مطالب در سایت های مختلف به شناساندن چهره ی حقیقی این افراد به سرعت همراهان و مخصوصا هنر جویان تازه وارد را کاملا آگاه کرد.

و اما در مورد بحث خودمان ( اینکه هدف یکی است فقط راه متفاوت است)
بنده هم همین رو میگم . توجه کنید لطفا ، زمانی که عالما و پیمبران میخواهند افراد را به یک راه و مسلکی هدایت کنند ابتدا روی ذهن آنها کار میکنند ولی در کانگ فو توا این طور نیست چرا که توا اندیشه تجربه شده است یعنی شما با توضیح دادن درباره اندیشه توا نمیتوانید یک شخص را به توا علاقه مند کنید افراد معمولی ابتدا ظاهر کار ما را میبینند مثل مبارزه لباس تکنیک مراسم ها اخلاق. بعد مشتاق شده به این جمع میپیوندند وبعد با اندیشه توا آشنا میشوند.
باقی موارد در کامنت های بعدی
درود

با درود همراه گرامی آریا،

ان جوابیه شما به بروجنی در فیس بوک است یا سایت همراهان؟
داستان بروجنی بسیار طولانی است، وی شخصی است فریب خورده که بجای کار درست دست به تخریب برداشته، چون پایه اعتقاد وی به عمق نیست اینجا مسله اعتقاد نیست، بروجنی با همایون خوشگوی در تماس بوده، خود خوشگوی در کجای کونگ فو جا داشته؟، بروجنی معجونی است از هنرجو، معصومی، و خوش گویی؟...........
آیا صرفا به گفته های همایون وی در وب سایت ها باید کفا کرد چرا وی مورد سوال قرار نگرفته؟
جناب ارایه زیبا گفتید عکس یارومه سر سفره هفت سین، بله از ایشان سوال شده بود؟
از چه میترسم چرا اینها مورد سوال قرار نگرفته و نمیگیرند؟
با محمد عزیز موافقم فقط یک جوابیه کافی نیست، باید گفت.

با درود براستاد گرامي جناب عصار
بنده متن وي را در سايت همراهان ديدم و بعد متوجه شدم تاريخش مال دو سال قبله، استاد گرامي داستان حقيرنيز طولاني است، سالها و به جبر زمانه از همه چيز دور بودم و حالا بيرون از قفسي كه برايمان ساخته بودند و مي سازند فرصتي شد تا دوباره به زندگي برگرديم، متاسفانه در اين سالهاي طولاني بنده از همه چيزو همه كس دور بودم و به قولي خبرها دير به ما مي رسد.از تكنولوژي پيشرفته همين اينترنت لاك پشتي نصيب حقير است و از فيس بوك و بقيه امكانات به دورم. همايون را خوب مي شناسم چون عرض كردم تمام اين اتشها از گور صراف نيا بيرون مي ايد.قبلا هم خدمت دوستان عرض كرده ام كه هدف حقير فقط روشن گري بوده و حال چه همايون و چه بروجني تفاوتي نمي كند، اگر درجايي مطلبي ببينم كه به نادرستي آن يقين داشته باشم حتما در برابرش خواهم ايستاد چون مبارزه را وظيفه خود مي دانم.من بروجني را دقيق نمي شناسم اما با مطالعه مطالبش متوجه شدم كه حق با شماست، اين بنده خدا خوب توجيه نشده و نتيجه گيري حقير ان بود كه ميان برزخ گرفتار است و اگر كسي به دادش برسد احتمال بيرون آمدنش زياد است، چون خودش مي گويد شك دارد. در باره همايون هم حرف زياد است، استاد گرامي بنده به نوبه و سهم خويش در اين مبارزه در كنار شما و استاد بزرگ جليل زاده گرامي هستم، شما امر كنيد و هدف را مشخص سازيد ما در هر موردي هر كاري كه در توانمان باشد دريغ نداريم. بنده كسي نيستم اما كوهي از پيشنهاات دارم كه مسلما اگر مورد توجه حضرتعالي و استاد بزرگ قرار گيرد حتما خوشحال مي شوم آنها را ارائه كنم.شايد قدم كوچك ما به نتايج بزرگي ختم شود. بنظر حقيراين سايت خيلي بايدبهتر و بيشتر از اين و مي تواند فعال باشد. با يك برنامه ريزي اصولي مي توان ميليونها نفر را آگاهي دادو به راه درست جذب كرد . در اين ميان مطمئنا به همراهي همه دوستان نيازمنديم. پاينده باشيد توآ

با درود برهمراه محمد عزيز
برادرگرامي و همراه من ، به دلايلي بنده الان از وقت ازاد زيادي برخوردارم، اما بخاطر آن نيست كه پاسخ شما يا ديگران طولاني مي شود، يك مسائلي وجود دارد كه اگر بخواهيم درست و دقيق به انها بپردازيم نيازمند ساعتها وقت و صدها صفحه براي نوشتن است.حال ممكن است شما از حوصله كمي برخوردار باشيد يا ميزان گيرايي شما بالا تر از ديگران باشد بنابراين حوصله اين را نداشته باشيد تا يك متن به اصطلاح طولاني را بخوانيد. اما روش بنده اين است و براين باورم كه اگر مسائل در ابتدا با حوصله شرح داده مي شد مطمئنا الان وضعيت به اين شكل نبود. مسائل فلسفي و يا سؤالات اين چنيني را با يك پاسخ كوتاه نه مي توان جواب داد و نه اگر هم جواب دهيم كسي آن مطلب را درست خواهد فهميد. با توجه به سن و سال بنده ، من اگر هم بخواهم دروادي تكنيك و مبارزه تن، ديگر نمي توانم يا ركسي باشم. به دليل مسائل و مشكلات زياد و سالها تحمل فشار هاي مختلف الان با دهها بيماري سروكله مي زنم اما ذهن ازادي دارم و اگر نتوانم از طريق جسم شما و يا دوستان ديگر را همراهي كنم مطمئن باشيد از راه انديشه به ياري خدا كم نخواهم آورد.
در باره مسائلي كه مطرح كرديد چون همراه و هم عقيده ايم بحثي نيست، در حال حاضر هم به اين عقيده شما هم باور دارم كه مطمئنا بايد از نظر مايگاه تن هم بايد فعال بود، اما همانگونه كه مي بينيد مسئله امثال بروجني فقط به تن مربوط نمي شود، بلكه انديشه قوي اي مي خواهد تا وقتي اينها ايجاد تشكيك مي كنند قاطع و برنده پاسخشان را داد.حيف همراهان حوصله ندارند وگرنه حرف براي گفتن زياد است. سالها محروم بوديم از همه چيز و حال مي بينم كه دير رسيده ايم. اما باز هم تلاش خود را مي كنيم.همانطو ركه در پاسخ استاد گرامي عصار عرض كردم برنامه ها دارم كه اگر خداي متعال فرصت و عمر دادحضور بزگران عرضه خواهم كرد. پاينده باشيد توآ

سخني با همراهان در شناسايي گمراهان
( 1)
كونگ فو توآ = طريقت دانايي و انشاء تن و روان
درود مي فرستم ابتدا بر يارومه، پروفسور ابراهيم ميرزايي بنيانگذار و راهبر اين راه كه راه دانايي را پيش روي ما گشود و ما را رهنما بود.
و سپس به استاد بزرگ جليل زاده عزيز و ساير اساتيد اين مجموعه درود مي فرستم كه در اين اوضاع وانفسا كاري كردند كارستان و با افتتاح اين سايت اين فرصت را به نسل جوان كه عموما از حقايق كونگ فوتوا بي خبرند و چون دسترسي به منابع راستين نداشتند بناچاردر بند افرادي گرفتارمي شوند كه يا به اتكاء زماني كه در كنار راهبربودند و يا به اعتبار شال و مدرك و يا با سخنان پوچ اما داراي ظاهري زيبا ذهن همراهان جوان را تخريب كرده و كاري مي كنند كه ديگر آنها بعداز رهايي از بند اين شيادان علاقه اي به شنيدن حقايق نداشته باشند.
همراهان عزيز، يارومه فرمودند: كونگ فوتوا فرياد عقل است. پس اين سخن بايد چون مشعلي راهنماي شما باشد و ادعاي مدعيان را با اين ترازوي عقل بسنجيد.
بنده نيز روزگاري جوان بودم و مي دانم كه انرژي جوان براي يافتن حقيقت چقدر شديد است. و بهمين دليل است كه شيادان راه استفاده از اين انرژي را خوب ياد گرفته اند( با ادعاي داشتن تكنيكهاي ويژه و روش خشك كردن مار و لاك پشت با يك نگاه و خرافاتي از اين قبيل). بنابراين سخني دارم با شما جوانان عزيزي كه تازه در اين راه قدم گذاشته ايد يا كنون مي خواهيد راه و راهبرخود را انتخاب كنيد.سخنان حقير ممكن است كمي طولاني باشد اما باوركنيد به زحمت خواندنش مي ارزد چون به قول دوستان انديشه تجربه شده است و به زبان عاميانه و خودماني تجربه شخصي است و حتما به كار شما خواهد آمد.
بنده سعي مي كنم جهت مراعات شما عزيزان در چند كامنت مطلب را جمع وجور كنم. اما قبل از آن عرض مي كنم كه درحضور استاد جليل زاده عزيز و جناب عصار گرامي حقير درس پس مي دهم. لذا به راهنمايي گراميان هميشه محتاجم.
سخن اوّل
اولين مطلب ما در باره خود كانگ فو توا مي باشد.
يارومه ميرزايي فرمودند كانگ فوتوا طريقت دانايي و انشاء تن و روان است و كونگ فو فرياد عقل است.
عزيزان عنايت داشته باشيد كه در ادامه مطالب ما اصلا به اسم كار نداريم، يعني الان بحث اين نيست كه استاد جليل زاده عزيز درچه موقعيتي قرار دارند و ديگران كجا ايستاده اند. بحث اين است كه حقيرمي خواهم بعنوان يك برادر كوچك به شما ميزاني ارائه كنم وشماهمه را با آن ميزان بسنجيد. اين ميزان را يارومه به ما داده، لذا هر كس كه ادعاي دارد شما بايد مدعاي وي را با اين ميزانها بسنجيد، اگر ادعاي ايشان با ميزان موافق افتاد فبها، درغيراين صورت ايشان دروغ مي گويند حتي اگر از يارومه مكتوب و مدرك و فيلم و صوت داشته باشند.
دوستان توجه كنيد مطلب خيلي مهم است و حقيرهر چقدر كه بخواهم خلاصه نويسي كنم نمي شود. در اينجاناچارم بحث را نيمه تمام بگذارم و به مطلبي بپردازم كه اين روزها و در سال گذشته زياد برسر زبانها افتاد و خيلي ها بخاطر اين مطلب گريبان خود را چاك كردند. و آن مطلب مصاحبه استاد جليل زاده در باره بحث جانشيني بود.اين بحث ارتباط مستقيم دارد به آن ميزان كه عرض كردم .يعني راهبراين راه نمي تواند ميزاني را كه خود بنيانگذاري كرده رعايت نكند و اصول را زير پا بگذارد، چه از قديم گفته اند حرمت امامزاده با متولي است. پس اگر راهبر به هر دليلي بخواهد اصول را با هر توجيهي حتي درست زير پا بگذارد ديگر راهبرنيست و اين فرموده خود راهبراست كه وقتي راهبر به مبارزه به ايستد آن مبارزه تعيين كننده مرگ و زندگي است زيرا راهبرنمي تواند اشتباه كند. اين مطلب سخن يارومه در مصاحبه با روزنامه اطلاعات يا كيهان است زماني كه از ايشان در رابطه با مبارزه با وارسته سؤال شد.پس راهبري كه مي گويد راهبر نمي تواند اشتباه كند حتما به درجه اي از تكامل فكري رسيده است و گرنه انتشار چنين سخناني در فضاي جامعه درحالي كه شخص آگاه به عواقب و تبعات آن نباشدمي دانيد چه انعكاسي خواهد داشت؟ دوستان خواهش مي كنم تا اينجاي مطلب را چند بار مرور كنيد چون نكات بسيار مهم و ريزي در آن نهفته است و بنده اميد وارم بعداز اينكه اين مطالب تمام شد كليه راهدانان و استا دان و هر كسي كه ادعايي دارد اگر حقيقتا به سوگند راهداني خود معتقد است بيايد خود را با اين ميزان بسنجد و نتايج را در اختيار همگان بگذارد تا مردم قضاوت كنند. وقت تنگ است و بايد سريع حركت كرد. زيرا ممكن است همين فردا يك نفر ديگر از راه برسد و ادعاي جانشيني كند.
پروفسور ابراهيم ميرزايي تيرخورد و به ناچار ( البته ظاهرا) از عالم كونگ فو خود را كنار كشيد. خوب همينجا مكث كنيد و از خود بپرسيد در ان زمان چه كسي ارشد شاگردان استاد بود؟ پاسخ اين است:سير راهبان مصطفي جليل زاده ، وي چند سال داشت؟ 21 سال .پس اولين جرقه هاي خيانت و مخالفت زده شد فقط از روي حسادت.( اينجا راداشته باشيد).
خوب، در شرايطي كه راهبر مجروح شده وظيفه شاگرد ارشد است كه در باره ادامه كار سؤال طرح كند: يارومه چكار بايد بكنيم؟ پاسخ : هيچ ، ديگر فايده اي ندارد. اين سخن يارومه است و تا بحال هيچ يك از اين اقايان حتي نتوانسته اند كلمه اي در رد اين مطلب بيان كنند.
اين يعني آنكه در آن بيمارستان ، راهبر ختم جريان تكنيكي كونگ فوتوا را اعلام كردند، حال اين تصميم از نظر ما و شما چه درست باشد چه اشتباه امري است كه خارج از حيطه ماست و اگر مدعي هستيم پيرو راهبريم بايد به ان گردن بنهيم.پس نتيجه اين شد كه ديگر از تكنيك خبري نيست،
اين اولين ميزان، اقايي كه مدعي تكنيك ذات مايي و اسرار چكش آموزش مي دهي، دروغ مي گويي، اقاي سلامي دروغ مي گويي، همايون خوشگوي دروغ مي گويي، و اقايان فلان و بهمان همه شما دروغ مي گوييد، تكنيكي بغير از هفت خط و خط مار و آناتواي سبز وجود ندارد.پس همين الان اگر شرف كاري داريد ادعاهاي خود را پس بگيريد نردبانها را از روي سينه خود بكنيد. اقاي دهقانيان شما جلوتر، چون مدعي هستيد كونگ فوتواي سنتي كار مي كنيد و به يارومه وفا داريد.زيرا اگر تكنيك خاصي د ركار بود ابتدا به شاگرد ارشد آموزش داده مي شد و سپس او به ديگران منتقل مي كرد.
چطور تا زماني كه اقايان از عدم بازگشت يارومه مطمئن نبودند اين حرفها را نمي زدند، آقايان راهداني كه استاد جليل زاده براي شما شمرده و شما تكنيك را از ايشان فرا گرفته ايد ايا مگر غير از اين است كه ابتدا راهبرتكنيك را به ايشان مي داد وسپس ايشان به شما آموزش مي داد. پس اگر تكنيكها بخواهد ادامه داده شود بايد ابتدا يارومه به شاگرد ارشد آموزش بدهد و سپس او به ديگران منتقل كند.پس چرا يارومه اين كار را نمي كند. چطور شما يك شبه به اينهمه تكنيك دست يافتيد؟ از كجا؟ كي و كجا و براساس چه مدركي از يارومه تكنيك گرفته ايد؟ ايا سياست يارومه براين بود كه در بيغوله به شاگردانش تكنيك بدهد؟ ايا شما حقيقتا راهدانيد؟ راهدان كدام راهيد؟ راه حقه بازي، دروغ گفتن ، واژگون ساختن حقيقت، به چه قيمتي؟ آقاي كامران گرامي نژاد ، شما اين شال سرخ را كه مي بندي از چه كسي در يافت كرده اي، يا كدام تكنيك و با كدام اصول و در حضور چه كسي؟ ايا شما شال قهوه اي و مشكي را از سر گذرانده ايد و تز خود را در دانشكده و يا در حضور يارومه ارائه داده ايد؟ و ايا اصلا امكان دارد در زماني كه يارومه زنده است شما شال سرخ ببنديد؟ آيا اين يك جوك بي مزه نيست؟ يارومه زنده است شما شال سرخ بسته ايد؟ با چه دليلي؟ شما را حتي بزور مي شود در كنار بقه راهدانان از نظركاري قرار داد، حال شال سرخ؟ بقيه شما ها هم بهمين شكل. اگر ادعايي داريد در ميدان عمل ثابت كنيد.ميزان شما را رد مي كند. همان ميزاني كه همين الان هم ادعاي وفاداري به آن داريد.
زماني كه يارومه در ملارد بودند سؤال شد چرا بقيه تكنيكها راادامه نمي‌دهيد؟ پاسخ آمد: شما همين هفت خط را درست اجرا كنيد كفايت مي كند.
اين سخن مربوط به سال 63 مي باشد.( راهبر كونگ فوتوا نمي تواند، توجه كنيد نمي تواند) تصميماتي خلق الساعه بگيرد، زيرا توا انديشه تجربه شده است.
حال سالها از اين مطلب گذشته و عده اي ادعاي جانشيني داشتند و دارند و يكي از آنها همايون خوشگوي است .( اينكه همايون كيست و از كجاست زياد مد نظر نيست بلكه كار و انديشه او مهم است). همايون جواني است مثل هزاران جوان ديگر كه كونگ فو كار مي كرد( چون الان به تعليم رقص مشغول است). قبل از همايون صراف نيا با راهبردر ارتباط بود اما هرگز ادعاي گرفتن تكنيكهاي ويژه و پايان كار نكرد. كار و ادعاي او چيزديگري بود كه اگر خدا بخواهد زماني به آن هم خواهيم پرداخت.
همايون مي گويد من جانشين راهبرم.
سؤال اوّل :
آيا كانگ فوتوآ مي تواند جانشين داشته باشد ؟
به اعتقادبنده بله. زيرا تمام سبكهاي رزمي دارند. حال ممكن است برخي از اساتيد اين مجموعه به بنده ايراد بگيرند كه مگر خلافت است كه جانشين بخواهد داشته باشد؟
بنده در پاسخ عرض مي كنم مقايسه خلافت با جانشيني در كونگ فوتوآ قياس مع الفارق است، اتفاقا بحث جانشيني بايد مطرح باشد تا هر كسي به خودش جرأت ندهد در اين باره ادعا كند.زيرا شرط ها دارد.
پس همايون مي گويد من جانشينم. اولين سؤال : شما چه مدركي در اين رابطه داريد كه يارومه شما را جانشين خود كرده است؟
پاسخ وي مشتي كاغذ است، نوشته هايي دوركتاب يارومه كه وي را فرا راهبان خطاب كرده، ( لغتي كه هرگزقبلا نشنيده ايم). هيچ مدركي وجود ندارد، چطور ممكن است يارومه مسئله به اين مهمي را اينگونه درسكوت وبه قول معروف سكرت برگزار كند. سرنوشت هزاران نفر و آينده كونگ فوتوا به اين مسئله وابسته است.
حال گذشته ازآن، آيا راهبرحق دارد همايون و يا هر كس ديگري را به اين شكل جانشين خود اعلام كند؟ پاسخ اين است : خير،حق ندارد. زيرا اين كار برخلاف موازيني است كه ايشان آن را بنيان گذارده اند.
به يادداشته باشيد، يارومه قبلا فرموده كه ، راهبر نمي تواند اشتباه كند. همچنين راهبر نمي تواند اصولي راكه خود پايه گذاري كرده زير پا بگذارد. پس اين مسئله را چگونه بايد حل كرد؟ شخصي ادعا مي كند شب و روز در آلمان با يارومه است و همسرو خواهر زن وي هم اين مطلب را تأييد مي كنند و عده اي هم به آنجا رفت و آمد دارند، پس حقيقت كدام است؟
در كامنت بعدي به اين موضوع مي پردازيم. اندكي صبور باشيد. مطالب جالبي برايتان دارم.
پاينده باشيد توآ