Body & Mind Training Center

پاسخ به همراه گرامي اقاي محمد-2
با درود
در ادامه مطلب فرموده ايد :
(تفاوت سبک های رزمی با اصالت و در واقع رمز ماندگاری این سبکها ) مثل کاراته، کونگ فو و ... با سایر سبکهای جدید در همین است :تکنیک کاتا و.....
البته اين نظر شماست و من به عقيده شما احترام مي گذارم. اما بايدتوجه داشته باشيد كه خيلي چيزها در ماندگاري يك سبك رزمي دخيلند. گاهي جذابيتهاي عرفاني، شكل تكنيكها، خود بنيانگذار و بسياري از مسائل ديگر مي توانند براي ساليان زياد يك سبك را ماندگار سازند.مثلا الان يك سبك من در آوردي به نام ( سمبكلاه ) سالهاست كه فعاليت دارد). اما فقط تكنيك نه، البته شما بعد از اين مطلب چند تا نقطه گذاشته ايد و مطمئنا منظورتان عوامل ديگر هم بود. بهر حال نظر شما محترم است.
و اما باز فرموده ايد :
(نکته این است که هدف در خود راه هست جناب آریا)
اين نكته هم قابل احترام است، اما توجه داشته باشيد كه هدف در آغاز و پايان راه است.زيرا ابتدا يك بنيانگذار هدفي از قبل در ذهن خود دارد و آن را مي پروراند و سپس نتيجه آن مي شود يك مكتب يا يك ورزش رزمي يا هر چيزديگري، و سپس در پايان راه است كه خواهد ديد آيا به هدفي كه مي خواسته رسيده يا خير؟طي طريق خود يك چيز است و هدف چيز ديگر، اما نظرات شما خيلي خوب است و من به مباحثه با شما افتخار مي كنم.
باز فرموده ايد :
(شما میفرمایید که تمام پیامبران در ابتدا برای اصلاح اندیشه قیام کردند. درسته ولی این ربطی به توا نداره. اون یه راه دیگه است . اصلا یه بحث کاملا جداست ).
اينجا با شما مخالفم. اولا بايد بدانيد كه بنده مثال زدم، در مثل مناقشه نيست. بله بنده هم مي پذيرم كه كار پيامبران رسالت الهي است. اما شما بفرماييد كه هدف در توا چيست؟ هيچ تفاوتي با هم در اصل ندارند.
تفاوتي اگر باشد درنوع راه است و طي طريق. وگرنه كانگ فوتوآ اگر يك ورزش است پس بحث فلسفي در آن چه مي كند؟ همراه گرامي، كانگ فوتوآ چه بخواهيم و چه نخواهيم يك مكتب ذن است، يك مكتب شناختي است و اين مطلب از زبان راهبر اين راه بطور واضح و مشخصي بيان شده است. طريقت دانايي كه بدون راه نمي شود و راه هم بدون توشه راه و راهنما معني ندارد.
بالاخره توا يا هر فلسفه ديگري كه براي سازندگي بشر آمده باشد حتما ازاصولي برخوردار است و اين اصول شباهتها و تفاوتهايي با چيزهايي كه پيامبران آورده اند دارد.
اما من در اينجا مي خواهم نكته اي را با شما عزيز در ميان بگذارم.
از نظر حقير اگر كسي كونگ فوتوا را فقط بخاطر تكنيك كار مي كند، واقعا اشتباه مي كند( اين عقيده بنده است ).زيرا تكنيك بدون انديشه هيچ فايده اي ندارد.تأييد حرف بنده فرمايشات يارومه است كه در اجراي هر تكنيكي نامي قرار داده و فلسفه اي، شما به همان فلسفه ذات ما توجه كنيد، چقدر مطلب در آن بيان شده، يارومه مي گويد: پير از گفتن اين اسرار لبانش لرزان است. پس موضوع فقط مشت و لگد نيست، اگر اينگونه بود لازم نبود اينهمه فرم كار كنيم، مثل سبكهاي رينگي مستقيم به سراغ مشت و لگد مي رفتيم.
باز فرموده ايد:
(ما میدانیم و شنیدیم و خواندیم که حضرت علی چقدر قدرتمند بودند هیچ حریفی نداشتند در نبرد تن به تن هرگز شکست نخورد و در تاریخ هم مثالش را نمیبینیم. به نظر شما آیا زور بازوش از بقیه بیشتر بود)؟
البته من در اينجا منظور شما را درست متوجه نشدم، اما درست مثل اين است كه در اينجا شما با بنده هم عقيده ايد، جانا سخن از زبان ما مي گويي، بنده هم كه همين را عرض مي كنم. خود حضرت علي ( ع ) فرمودند زور بازوي من از جسم من نيست، بلكه قدرت خدايي است. اما در حال متوجه اين قسمت از فرمايش شما نشدم.
و اما باز فرموده ايد :
(آریا جان در این نوع مسایل هرکس نظری دارد. بستگی دارد به نوع نگرش و اعتقادات طرف. در مورد فیلم ماتریکس باید عرض کنم همانطور که میدانید این فیلم 100% برگرفته از اندیشه فراماسونریست).
محمد جان نفرماييد. اين مسائل چيزهاي ساده اي نيستند كه به نظر افراد بستگي داشته باشد، مسائل شناختي اگر درست فهم نشود كل زندگي فرد بر باد فنا مي رود.
در باره اين فيلم بايد عرض كنم هيچ عيبي ندارد كه اين فيلم را چه كسي ساخته است، مهم اين است كه 90 در صد اين فيلم دقيقا با واقعيت مطابقت مي كند.واگر شما مطالعه خود را در زمينه ذن وسعت دهيد خواهيد ديد همين طوراست.حتي برخي از سخنان يارومه به نحو عجيبي اين فيلم را در ذهن انسان تداوي مي كند.
(و درجواب سوال آخر "آیا زمانی که دنیا کاملا درست شد وجود انسان در جهان فلسفه ای دارد؟"
باید عرض کنم که قرار نیست دنیا درست شود( آفرين بر شما محمد گرامي) در واقع دنیا درست هست این انسان است که باید خودش را کامل کند اگر خوب و درست بنگریم میبینیم که دنیا هم برای انسان خلق شده است تا وسیله ای باشد برای اینکه ما خود را محک بزنیم و ببینیم در این مبارزه با خود چند مرده حلاجیم).
بايد بگويم : احسنت، شما فرد باهوشي هستيد وبه طرزعجيبي به جواب نزديك شده ايد.
اما من درتعجبم اگر اينقدر به پاسخ اين سؤال نزديك هستيد چرا وحشت نكرديد.زيرا پاسخ اين سؤال حقيقت تلخي را به دنبال دارد كه از فهم آن وحشت عجيبي براي با راول به دنبال دارد.زيرا تمام راز خلقت در پاسخ همين سؤال قرار داده شده است.
محمد عزيز از مباحثه با شما لذت بردم.به قول استاد بزرگ جليل زاده دنيا با گوناگوني زيباست،اختلاف نظر بين بنده و شما هم زياد مهم نيست، البته اگر اختلاف نظر در امري باشد كه اشتباه درآن به نتايج مهلكي بيانجامد، بله مهم است. اما اختلاف نظر بين بنده و شما هيچ ضرري به كسي نمي رساند. با وجود اينكه از تصويرتان مشخص نيست كه چند سال داريد، اما با اين طرز تفكر انشاء الله اينده روشني خواهيد داشت.
پاينده باشيد.توآ

پاسخ به همراه محمد-3
و اما نكته اي كه فراموش كردم عرض كنم اين است كه اگر مبارزه با امثال مصطفي دهقانيان بخاطر آموز شغلط تكنيكهاست، پس قاعدتا ما بايد مجموعه كاملي از تكنيكهاي انان را د راختيار داشته باشيم ( مثلا ده فيلم آموزشي دهقانيان را ) سپس هر روز يكي از تكنيكها را مورد بررسي قرار داده و درست آن را با ذكر دليل به همراهان نشان داده و درستي كار خود رااثبات كنيم،اما تا اينجا كه بنده مطالب اين سايت را دنبال كردم و تمام مطالب و سخنراني هاي استاد بزرگ جليل زاده را گوش كردم متوجه شدم استاد از انديشه ناپاك آنها مي نالند و با ان مبارزه مي كنند. مثلا در بحث معين الدين هم بحث آموز شغلط تكنيك وي مطرح است و هم انديشه دروغ پراكني وي . همينطوردر باره ديگران هم بهمين شكل. بهمين دليل حقير پيشنهاد دادم كه مي توان نادرستي تكنيكهاي انان را هم به چالش كشيد و اثبات كرد. اما باز هم تكرار مي كنم مبارزه با انديشه فاسد بر هر كاري اولويت دارد.اما بايد زمان و مكان را هم در نظر گرفت. وقتي يك جواني بخاطر تبليغات دروغين سلامي ، باور مي كند كه او توا را ساخته ، مبارزه شما با او از چه راهي است ؟ غيراز اين است كه با نشان دادن تصاويرو مدارك و سخنان يارومه به او خواهيد فهماند كه وي دروغ مي گويد.
و اما در بحث تكنيكها، بنده نه حرفي براي گفتن دارم و نه توصيه اي ( در جايي كه يارومه زمان، استاد بزرگ جليل زاده حضور دارند چه نياز به قطره آب است، اقيانوس اينجاست).
بهر حال بنده نوعي همانگونه كه خدمت استاد عرض كردم در هر زمينه اي كه ايشان بفرمايند آماده مبارزه با دشمنان توآ هستم.
نبرد پادافره آتش افروزاني است كه راه و رسم همبستگي را نخواهند و فروغ ( يا فروز ) انديشه را بگسلند. پاينده باشيد، توآ

با درود خدمت استاد بزرگ جليل زاده عزيز
عكسي از شما در يكي از سايتهاي كونگ فوتوآي خارج از كشور ديدم كه خيلي به نظرم زيبا آمد. چون بلد نبودم چگونه ضميمه مطلب كنم برايتان ايميل مي كنم. اگر صلاح دانستيد بگذاريد در سايت تا همراهان ببينند.خيلي حالت قشنگي داريد در اين عكس. پاينده باشيد توآ

استاد عکس شمارهwww.kungfutoa.ca/images/photos/old-photo...za%20o%20mostafa.jpg عصا بر دست دارید در مورد این عکس میشود توضیحی دهید؟

جناب اریا به اسرار نزدیک نشوید.خود خواندید و میدانید جرمش چیست.

با درود خدمت استاد بزرگوار، جناب جليل زاده عزيز ( يارومه زمان) و استادعصار ( عطار دوران)
در سايت همراهان مطالبي ديدم از شخصي به نام حميد رضا رضواني بروجني كه خودرا « حميد راهدان » مي خواند؛ بنده اطلاعي ندارم كه اين متن مال چه زماني است‌ وحضرتعالي يا اساتيد ديگر كانون نسبت به آن چه عكس العملي نشان داده اند،اما برخود فرض دانستم كه در مبارزه شما با دشمنان توآ از هر كجا كه شد شروع كنم. بنابراين با اجازه شما جوابيه اي براي ايشان آماده كرده ام و اگر حضرتعالي صلاح ديد جهت تنوير افكار همراهان در سايت قرار دهيد.
ايام به كام.
جناب اقاي رضواني بروجني، چون كلام خود را با سلام آغاز كرده ايد، بنده هم به شما سلام عرض مي كنم و به اين كلام يكي از اصحاب امام حسين در واقعه عاشورا استناد مي كنم كه فرمودند : اي جماعت بين ما و شما حق مسلماني است‌وتا شمشيرها كشيده نشده ما با شما برادريم. بنابراين بنده نيزبا شما برادروار سخن مي گويم.
درست است كه خطاب شما در اين مكتوب با استاد بزرگ جليل زاده است، اما به حكم برادري توآ، بنده به خود اجازه دادم تا پاسخ اين فقره از اعتراضيه شما را بدهم و از خداوند متعال براي شما و ديگر برادران ديني خير دنيا و آخرت را مسئلت دارم. آمين يا رب العالمين .
اما اجازه بدهيد تا پاسخ شما را از آخر به اوّل بدهم.
شما درپايان نامه خود نوشته ايد« حميد راهدان». بنده به عنوان يك همراه از شما سؤال مي كنم ، شما مدرك راهداني خود را از چه كسي گرفته ايد؟ و آيا ان مدرك داراي ارزش واقعي مي باشد يا خير؟
بنده نه به عنوان يك راهدان بلكه فقط به عنوان يك همراه اعتقادم براين است كه راهداناني مداركشان معتبر است كه يا از راهبر مدرك خود را اخذ كرده باشند يا از شاگرد ارشد ايشان كه استاد بزرگ جليل زاده هستند و يا از راهدانان ديگر كه مورد تأييد راهبر ويا راهدان ارشد باشند.ويا حداقل اينكه از طرف بايارومه هاي مورد تأييد راهدان ارشد براي مقام راهداني معرفي شده ومورد تأييد قرار گرفته باشند.
شما دوست گرامي از كدام دسته ايد؟
با توجه به سن و سالتان و مدارك موجود، مشخص است كه از راهدانان سه دوره شال بند سبزها نيستيد.زيرا
تعداد راهدانانيكه حكمشان به امضاء و تأييديه راهبراين راه رسيده كاملا مشخص و معلوم است.
پس شما جزو نسل پنجم و يا ششم به بعد محسوب مي شويد كه هرگز نه دانشكده و نه محضر يارومه را درك نكرده ايد، البته مانعي هم ندارد. حال پاسخ بدهيد كه مدرك راهداني خود را از چه كسي اخذ كرده ايد؟ آيا مدرك شما به تأييد استاد بزرگ سير راهبان مصطفي جليل زاده شاگرد ارشد يارومه رسيده است يا خير؟
اگر رسيده باشد كه واويلا، زيرا در اين صورت سؤال مطرح مي شود كه شما چگونه راهداني هستيد كه به روي استاد خود شمشير كشيده ايد؟
اگر هم مدرك راهداني خود را از فدراسيون گرفته ايد و يا خودتان به خودتان اين لقب را داده ايد كه هيچ، و اگر جزو كساني باشيد كه مدعي هستند مدرك راهداني خود را زماني كه يارومه درملارد بوده اند دريافت كرده اند، بنده تمام آنها را مي شناسم و ميدانم به واسطه چه كسي بوده و تازه آن هم فعلا درحالت ابهام است. با اين حال،شخصي با نام و نشان شما در بين آنها نيست.مگر اينكه نام و نشان شما بيشتر از يكي باشد.
پس در ابتدا صحت مدرك راهداني خود را مشخص سازيد تا بعد به ادامه بحث بپردازيم، اما چون اين بحث حضوري نيست بهمين دليل بنده به سراغ بخش بعدي مي روم.
مطلب دوم اين است كه شما كه به خودتان لقب راهدان داده ايد ايا مي دانيد كه راهدان چه راهي هستيد و يا قرار بود باشيد.
ايا مطلبي را كه يارومه به راهدانان پر درك از زمان نوشته اند خوانده ايد؟
دوست گرامي پاسخ شما دريك كامنت نمي گنجد زيرا بايد حقايقي دراين ميان فاش شود تا جامعه خواب زده كونگ فوكاران ما را بيدار كند. اما من سعي مي كنم تا جايي كه امكان داردمطلب را مختصر و مفيد بنويسم.
اقاي بروجني، در تمام سبكهاي رزمي بعد ازاينكه استاد اصلي و بنيانگذار ان سبك فوت مي كند، به دو روش راهبر بعدي انتخاب مي شود.1- استاد در زمان زنده بودن خود جانشين خويش را انتخاب كرده باشد.
2- شاگرد ارشد كه در زمان حيات استاد مورد تأييد وي بوده محل اعتماد قرار گرفته و او استاد و راهبر بعدي مي شود.
حال بنده از شما سؤال مي كنم: آيا استاد بزرگ جليل زاده در زماني كه يارومه هنوز تير نخورده بودند شاگرد ارشد ايشان بوده يا خير؟
مطمئنا پاسخ شما مثبت است، زيرا اين موردي است كه كسي نمي تواند رد كند.پس شما هم تأييد مي كنيد كه ايشان شاگرد ارشد و مورد اعتماد يارومه بوده و اين به معناي ديگر آن است كه بنيانگذار و راهبراين راه ايشان را از نظر جسمي و روحي و رواني و اخلاقي شايسته اين ديده كه وي را بعنوان شاگرد ارشد انتخاب كرده و ايشان را واسطه انتقال نه تنها تكنيكها بلكه انديشه خود به ديگر راهدانان و همراهان قرار دهد.
بعد از حادثه اي كه براي يارومه پيش آمد ايشان به ميل شخصي خود را از كانگ فوتوآ كنار كشيدند و اين موضوع مورد بحث ما نيست، بلكه نكته مهمي كه من مي خواهم در اينجا به آن بپردازم اين است كه ايا راهبر اين راه بعد از آن هرگز اطلاعيه اي در باره بركناري جناب جليل زاده صادر كرده و يا در جايي سخنراني عليه وي داشته اند يا خير؟ مطمئنا پاسخ منفي است. گذشته از ان و مهمترازهمه اينكه آيا بغيرازاستاد بزرگ جليل زاده چه كسي را مي شناسيد كه اصول كانگ فوتوآ را با سرسختي و غيرت بهمان شكل كه از يارومه فراگرفته حفظ كرده باشد؟ مطمئنا باز هيچ كس، زيرا عملكرد بقيه كاملا مشخص است.
حال من از شما سؤال مي كنم، اگر اصلا اين مورد در باره كونگ فوتوآ نبود و يك سبك ديگر را با هم مي خواستيم بررسي كنيم به حكم عقل و وجدان، شما چه كسي را لايق و شايسته ادامه راه راهبرمي ديديد؟
ايا مصطفي دهقانيان را كه من از نزديك اين شخص را ميشناسم و فعلا در اين رابطه سخني به ميان نمي آورم.
اما بنده از شما سؤال مي كنم شما مصطفي دهقانياني را كه سال 58 در عكس پوسترپرنده خود،شال‌ سبزكامل به كمر بسته و در كلاس آموزشي خود گيتگ ( شال سبزخط سفيد)مي بست و در مراسمي كه در كوهستان برگزارمي شد شال مشكي مي بست (آن هم در سال 61 ) آدم صادقي نسبت به راهبر و كونگ فوتوا مي دانيد؟
شما يكبار از اين اقا سؤال كنيد چه حادثه اي باعث شد كه يكدفعه به تركيه رفت و مدتها به ايران نيامد.
دوست ناديده من، شما از كساني اسم برده ايد مثل: معين الدين ، بالايي، ياشين، كامي گرامي نژاد، هنرجو و ديگران كه آنها را همراهان سختكوش مي ناميد.
اما اصلا به اين موضوع توجه نمي كنيد كه نيت اينها از ادامه اين راه چه بوده، و در ثاني اگر اينها وفاداران به يارومه بودند هر كدام براي خود دكان جديدي ايجاد نمي كردند.
هنجوتوآ – كونگ فوتوا سنتي ( انگار اش مي پزد كه سنتي و مدرن باشد ) – كونگ فوپرتوا – كونگ فو تو تاي ما- گونگ فوتوآ ، باز هم بگويم.
اگر اينها توا را ادامه دادند به خدا قسم و بطور حتم و يقين بنده در باره دهقانيان و سلامي و آن قديمي ها مي دانم كه تنها علت كارشان اين بود كه در برزخ گير كرده بودند و نمي دانستند كه به سراغ سبك ديگري بروند يا اينكه توآ را رها كنند. اينها هيچ كدام شجاعت استاد حسين داداشي را نداشتند كه علنا خود را از توا كنار كشيدند.
همان شيطان كه از ان نام برديد بدجوري در جلد اين اقايان رفت و وادارشان كرد تا به فكر ابداع سبك بيافتند. شما لابد تكنيكهاي ابداعي اقاي معصومي و بهرامي نژاد و سلامي را ديده ايد، اين حركات مسخره را كدام استاد تأييد كرده است. اگر اينها تز اقايان است كه بايد گفت هيچكدام به شالبند مشكي نرسيدند كه تز ارائه بدهند و هيچ استادي هم سبكهاي ابداعي ايشان را تأييد نكرده است،
اقاي رضواني ، ايا شما در وبلاگ خودتان از قول يارومه ننوشته ايد كه دست به سرشاخه هاي توا نزنيد( منظور تكنيكها است ) كه عارف به نيك و بد آن نيستيد؟ معني اين حرف چيست؟
حاد لا چه اتفاقي افتاده كه شما خائنان به آرمان يارومه رامخدوم خطاب مي كنيد؟
استادجليل زاده هم يك انسان هستند مثل بقيه ما و علم غيب ندارند كه بدانند چه كسي دروغ مي گويد و چه كسي صادق است، بنابراين قضاوت ايشان از روي سخنان و افعال خود شما و ديگران است.
بنده هم همراهي هستم مثل شما و نه تا بحال ايشان را از نزديك ديده ام و نه ايشان حتي از نام و نشان حقيقي من با خبراست. اما انصاف حكم مي كند كه حقيقت را بگوييم، مگر يارومه نمي فرمايد : راست مي گويم ولو بيم جان باشد، دروغ نمي گويم ولو اميد نان باشد.
چطور شما كامي گرامي نژاد را كه به نعي شاگرد استاد جليل زاده بوده در كنار ايشان قرار مي دهيد و اين دو را با هم يكي مي دانيد؟ آيا استاد جليل زاده هم مثل كامران شال سرخ بسته، شما مثل اينكه خوابيد يا خودتان را به خواب زده ايد.
با گذاشتن عكس يارومه كنار سفره هفت سين كسي دوستدار يارومه نمي شود.
امثال شما با رواج خرافات يارومه را تا حد پيامبر بالا برديد و باعث شديد ضربه اي كه از اين طريق به كونگ فوتوآ خورد از تيري كه به پاي راهبر شليك شد اثرش به مراتب بدتر باشد.
استاد جليل زاده تا كنون چه چيزي براي خود خواسته است، شما اگر ريگي به كفش نداريد چرا به گونه اي عمل مي كنيد كه خود را در مظان اتهام قرار مي دهيد.
حضرت علي (ع ) مي فرمايد : اگر مي خواهي مردم به تو شك بد نبرند، اعمال و رفتاري از خودت نشان نده كه به تو شك كنند و از رفت وآمد در محلهايي كه شك برانگيز است خود داري كن.
شما فردي مثل معين الدين را كه حتي همپالكي هايش هم وي را مسخره مي كنند جزو خادمان به توا محسوب مي داريد؟ لابد روش لق لق زدن تكنيك وي خوشايند شماست؟
و عاقبت اينكه، اگر شما اين اقايان را قبول داريد چرا شما هم پيرو آنها نمي شويد و خود را قاطي يكي از سبكهاي آنها نمي كنيد؟
شما بالايي را چه گونه شخصي مي دانيد؟ كسي كه اينقدردركش از كونگ فوتوا پايين است كه مي ايد در سايت خودش عنوان مي كند كه چون يارومه گفته هر هفت سال بايد تكنيكها عوض شودپس من هم آنها را عوض مي كنم. يكي نيست به اين آدم بگويد: نادان ايا تويارومه اي؟ كامران گرامي نژادباچه مجوزي شال سرخ مي بندد؟ احمد سلامي با چه مجوزي دست در تكنيكهاي راهبرمي برد؟ سلامي ئ دهقانيان با چه مجوزي دست در لوگوي يارومه برده و آن را به نفع خود مصادره مي كنند؟ اگر شما اينها را خادمان به توآ مي دانيد پس استاد بزرگ جليل زاده حق دارد در باره شما مانند آنها قضاوت كند. آيا كار اينها خيانت به ارمان توا نيست؟
شما اول تكليف خودت را با خودت مشخص كن برادر. نمي شود كه زير علم يزيد براي امام حسين سينه بزني، زماني كه استاد جليل زاده و يك عده معدودي از همراهان با تعصب و غيرت از اصول توا دفاع مي كردند شما كجا بوديد؟ اگر خواب هستيد اميد وارم با اين تكان بيدار شويد، اما اگر خود را به خواب زده ايد پس دهها برابر اين تكانها هم نمي تواند شما و امثال شما را از خواب خود ساخته بيدار كند.
آريا رهنما