Body & Mind Training Center

با درود براستاد بزرگ و يارومه دوران جناب جليل زاده گرامي
فرمايشات شما را با جان و دل مي پذيريم و بنده ناچيز در حد خود از هر گونه اقدامي در اين جهت حمايت مي كنم.شما فقط دستور صادر فرماييد.زيرا ناخدا شما هستيد. استاد گرامي الان در حقيقت شما يارومه ايد.زيرا اگر با نظريه وحدت بخواهيم جلو برويم پس بين شما و يارومه الان فرقي نيست. بنابراين فرمان از شما اطاعت از ما. پاينده باشيد توآ

پاسخ به سؤال اقا پدرام
پدرام عزيز، همراه گرامي من، درود بر شما،
چون شخص خاصي را براي پاسخ دادن به پرسش خود مد نظر نگرفتيد اينجانب به خود اجازه دادم تا سخني چند گفته باشم.( شما را به خدا بنده را مثل اقاي معين الدين در نظر نگيريد كه در پاسخ هر سؤالي يك كامنت مي گذارد تا به قول استاد بزرگ جليل زاده خود را مطرح كند. باور كنيد فقط قصد حقيردر درجه اول محك زدن آموخته ها ي خود و سپس روشنگري است. بنابراين اساتيد بزرگ كانون پيشدستي حقير را در دادن پاسخها عفو كنيد).
فرموده ايد : مبارزه با کی و چی؟ مگر در کاینات هر چیز سر جای خود نیست؟چرا من باید دنیا را عوض کنم؟ آیا زمانی که دنیا کاملا درست شد وجود انسان در جهان فلسفه ای دارد؟
ابتدا به پرسش اول مي پردازيم.
مبارزه با کی و چی؟
همراه گرامي، هستي از دو بخش تشكيل شده است، نيروي منفي و مثبت.( اين مطلب را به ثنويت نبايد تعبير كرد).
اين دو نيرو لازمه ي هستي و خلقت هستند. درست مثل اينكه از تركيب دو رنگ مي توانيد رنگهاي زيادي بسازيد.
بنابراين در اصل لازم است كه اين دو نيرو ذات متفاوتي داشته باشند.
حال اگر اين دو نيرو داراي حيات و شعور بوده و زنده باشند، بنابراين اهداف آنها در تضاد با يكديگر قرار مي گيرد.مثل روشنايي و تاريكي و هر قسمت سعي مي كند تا بر ديگري غلبه كند.و اين آغاز نبردي است كه بهتر است بگوييم ازلي است و در تمام جنبه هاي زندگي خود را شنان مي دهد.
بشر از روزي كه روي زمين ساكن شد مجبور به مبارزه شد، مبارزه با عوامل طبيعي و بيماريها و حيوانات و دشمنان و در نهايت مبارزه با خود، وآنگاه كه ازنيروي ذهني كم مي آورد به مبارزه با خدا برمي خيزد.
عمده مبارزه انسان با «شيطان» است.
حال سؤال‌اين است كه شيطان كيست؟
پاسخ به اين سؤال و پرسشهاي زياد ديگر در فيلم « ماتريكس » به وضوح داده مي شود. اما اگر انسان به ظاهر آن فيلم توجه كند چيزي در نمي يابد.بايد چندين و چند بار آن را ديد تا به عمق آن رسيد.
خداي متعال زماني كه هستي را مي آفريد در حكمت خود چون حكيم است و هيچ چيز را بدون حكمت خلق نمي كند. ديد كه وجود شيطان نيز لازم است.زيرا جهاني كه در آن فقط پاكي و درستي حاكم باشد خود رخوت و سستي را بهمراه آورده و در آن لذتي براي ادامه زندگي نيست.
بنابراين شيطان آفريده شد تا موتور حركت باشد.
مبارزه امر ذاتي است و خود بخود باعث پيشرفت مي شود زيرا انديشه ها را به حركت وا مي دارد.
دراين فرصت كم اين كوتاه ترين پاسخي است كه به نظرحقير مي رسد.
و اما سؤال دوم شما :
مگر در کاینات هر چیز سر جای خود نیست؟
در پاسخ عرض مي كنم چرا! اتفاقا چون همه چيز سرجاي خودش است مبارزه هم جزئي از اين كائنات و خلقت است، يعني امر يكباره و حادثي نبوده، بلكه با برنامه درنقشه هستي گنجانده شده است.
حال سؤال بعدي :
چرا من باید دنیا را عوض کنم؟
جواب اين سؤال در خودش است. انسان قرار نيست دنيا را عوض كند. انسان بايد خود را عوض كند. تغييرات به دنبال هم خواهند بود.
و پرسش آخر شما :
آیا زمانی که دنیا کاملا درست شد وجود انسان در جهان فلسفه ای دارد؟
اين يك سؤال را پاسخ نمي دهم. زيرا از قبل عرض كردم حقايق وحشتناكي وجود دارد كه نمي توان آن را در فضاي مجازي براي ديگران انتشار داد.
زيرا هر كس برداشت خاص خود را خواهد داشت و چون فهم همگي با هم يكسان نيست دردسر آور خواهد شد.
پدرام عزيز شما كه پاسخ سؤال خود را مي دانيد بنابراين باي شما فرقي نمي كند كه پاسخ داده شود يا خير.
بنده پيشنهادات زيادي براي اين بحثها داشتم، زيرا ديدم دوستان منفعل هستند در حالي كه بايد اين سايت دنيا را تكان بدهد. اما وقتي مي بينم استقبالي صورت نمي گيرد مجبورم خاموش بنشينم.
همراهان گرامي از اين فرصت استفاده كنيد و حال كه استاد بزرگ جليل زاده اين سايت را با اينهمه امكانات فراهم كرده اند از آنها بهره ببريد و با افزايش اطلاعات عمومي و تخصصي خود بر دايره شناخت خود بيافزاييد.
همانطوركه قبلا عرض شد، با نيروي جواني كه داريد بايد اين سايت را چنان ارتقاء يد كه دردنيا نمونه باشد. فعال باشيد تا انديشه يارومه را به گوش جهانيان برسانيد. بگذاريد دنيا صداي شما را بشنود. اما اين فقط در يك صورت امكان پذيرمي شود. كار خالصانه همراه با شناخت بي رنگ.
پاينده باشيد .توآ

ممنون جناب اریا.لطف کردید.
استاد جلیلزاده قبل از هر چیز سلامتی شما مهم است که تمرکز اصلی باید روی ان باشد.
جاوید و ارزنده باد مایگاه یکم و کونگ فو توا.

پدرام عزيز با درود
از فهم و درك بالاي شما سپاسگزارم.زيرا ما يادمان مي رود اما شما هميشه جوياي حال استاد هستيد. درود بر شما. مطمئنا استاد بزرگ جيليل زاده ( يارومه زمان) با دعاي خير شما و ديگر همراهان به سرعت دورا ن نقاهت را طي كرده و مانند هميشه پرتوان و خستگي ناپذير در امر آموزش همراهان را ياري خواهد كرد. از خداوند متعال سلامتي دائمي و بهروزي و خوشبختي و طول عمر با صحت و سلامت و با عزت براي استاد بزرگ و ديگراساتيد اين مجموعه خواهانم.انسان حقيقتا ازمشاهده اين همه غيرت و شجاعت و اراده خستگي ناپذير شگفت زده مي شود.استاد عزيز در پناه حق باشيد و پاينده ، توآ

با سلام
در جواب کامنت 8988
همراه گرامی آقا پدرام بنده در کل با شما موافقم ولی باید چند نکته را خدمتتان یادآور شوم اول اینکه تن پایگاه اندیشه میباشد و بدون پایگاهی سالم نمی توان اندیشه ای درست داشت( عقل سالم در بدن سالم ). نکته دوم اینکه اتفتقا اصلی ترین مشکل توا به نظر بنده همین بحث تن یا تکنیک های اشتباه و ناهماهنگ است. آقای آریا درسته که ما باید مسیر اندیشه توا رو بشناسیم ولی شما باید بدونید که بدون تکنیک های درست و هماهنگ کانگ فو توا میمیرید. تفاوت سبک های رزمی با اصالت (و در واقع رمز ماندگاری این سبکها )مثل کاراته، کونگ فو و ... با سایر سبکهای جدید در همین است :تکنیک . کاتا و.....
نکته این است که هدف در خود راه هست جناب آریا. شما میفرمایید که تمام پیامبران در ابتدا برای اصلاح اندیشه قیام کردند. درسته ولی این ربطی به توا نداره. اون یه راه دیگه است . اصلا یه بحث کاملا جداست . ما میدانیم و شنیدیم و خواندیم که حضرت علی چقدر قدرتمند بودند هیچ حریفی نداشتند در نبرد تن به تن هرگز شکست نخورد و در تاریخ هم مثالش را نمیبینیم. به نظر شما آیا زور بازوش از بقیه بیشتر بود؟

و اما در ادامه کامنت 8992
آریا جان در این نوع مسایل هرکس نظری دارد. بستگی دارد به نوع نگرش و اعتقادات طرف. در مورد فیلم ماتریکس باید عرض کنم همانطور که میدانید این فیلم 100% برگرفته از اندیشه فراماسونریست.
و در جواب سوال آخر
"آیا زمانی که دنیا کاملا درست شد وجود انسان در جهان فلسفه ای دارد؟"
باید عرض کنم که قرار نیست دنیا درست شود در واقع دنیا درست هست این انسان است که باید خودش را کامل کند اگر خوب و درست بنگریم میبینیم که دنیا هم برای انسان خلق شده است تا وسیله ای باشد برای اینکه ما خود را محک بزنیم و ببینیم در این مبارزه با خود چند مرده حلاجیم.

پاسخ به همراه گرامي اقاي محمد-1
همراه محمد عزيز با درود
بسيار خوشحالم كه شما همراه گرامي در اين بحثها شركت كرديد و قبل از اينكه پاسخ مطالب شا را بدهم عرض مي كنم كه همين اختلاف نظرهاست كه بحث را و در كل دنيا را زيباتر مي كند.
بحث علمي بالاخره در نهايت به جايي ختم مي شود كه يك طرف نظر طرف ديگر را مي پذيرد يا نمي پذيرد اما جار و جنجال ندارد. مثل بعضي ها كه وقتي از پاسخ يك سؤال درمي مانند بيخودي شلوغ مي كنند.
و اما در پاسخ مطلب اوّل شما كه فرموده ايد: ( تن پايگاه انديشه است)
بدون هيچ شك و ترديدي حرف شما درست است. يعني تن پايگاه انديشه است. اين را بنده قبول دارم.اما اينگونه هم نيست كه اگر كسي تن سالمي نداشت نمي تواند انديشه سالمي هم داشته باشد. نمونه اش همين استيون هاپكينگ فيزيكدان نابغه، اما در اصل فرمايش شما صحيح است.
و اما در باره مطلب دوّم شما،
بنده اين را قبول ندارم كه اصلي ترين مشكل توا فقط تكنيكهاي نادرست است. بالاخره هر كس براي حرف خود دليلي دارد.اما از موضوعاتي نيست كه بخواهيم بر سر آن با يكديگر بحث كنيم.
همراه گرامي من، الان اين افرادي كه سبكهاي من در آوردي توليد كرده اند، در نهايت تكنيك غلط پيروان آنها را اگر از آن راه برگردند مي توان اصلاح كرد، اما همانطو ركه مولوي مي فرمايد :
ماهي ازسر گَنده گردد ني زدُم.
يعني ماهي ازناحيه سرفاسد مي شود نه از دم.در حقيقت اهميت انديشه را مي خواهد برساند. در ثاني، در باره تكنيكها كه بنده عرض كردم استاد بزرگ جليل زاده كاري را كه بايد انجام داده، بنابراين همراهان جوان بايد بكوشند و تكنيكهاي خود را با آنها هماهنگ سازند.اما شما به من بگوييد وقتي مي خواهيد كسي را از راه غلط برگردانيد فقط با اجراي يته كيتو و متو كه امكان ندارد. بلكه دوستان بايد سعي كنند براطلاعات خودشان بيافزايند و شناخت خود را بالا ببرند. حال هركس به هر اندازه اي كه مي تواند. استاد بزرگ جليل زاده فرمودند كه يارومه ابتدا يك ورزش رزمي را شروع كرد، بله بنده هم مي پذيرم، اما يارومه هدف ديگري هم در پس اين كار داشت. چرا تمام مكاتب عرفاني يا شناختي و مذاهب شرقي به نوعي به ورزشهاي رزمي پيوند مي خورند؟ آن بحثش طولاني است. اما باز بنده با شما هم عقيده هستم كه اصلاح تكنيكها اولويت خاص خودش رادارد. اما يك مطلبي را من متوجه نشدم شما فرموديد: (آقای آریا درسته که ما باید مسیر اندیشه توا رو بشناسیم ولی شما باید بدونید که بدون تکنیک های درست و هماهنگ کانگ فو توا میمیرید )
اين مطلب را من متوجه نشدم،يعني با غلط زدن تكنيك مي ميريم!؟ پس ابتدا شما در باره اش توضيح بدهيد بعد من پاسخ مي دهم. اما در باره تكنيك مطلبي دارم وسعي مي كنم كوتاه عرض كنم.
تكنيك دو بحث دارد.
1- اگر حركتي براساس يك فلسفه خاصي ساخته مي شود. مثلا استادي مي گويد شما بايد اين حركت دست را در اين محور بزنيد و اگر اشتباه اجرا كنيد دچار بيماري و مرگ مي شويد! پس بايد جلوي اجراي اشتباه آن را گرفت.
2- اما اگر ابداع كننده يك سبك بر اساس هدف خاص رزمي اولين محور خود را به نوعي شروع مي كند كه انتخاب شخصي يا سليقه ايشان حكم مي كند، پس آن شخص مي تواند به مرور زمان آن تكنيكها را تغيير دهد و پيشرفته كند. مثل يارومه كه سعي داشت آناتواي سبز را جايگزين آناتواي معمولي كند.و يا از اول مدام تكنيكها را تغيير مي داد( مطابق فرموده استاد جليل زاده ) پس اين امرزياد مهمي نيست. بنابراين از نظرحقير كه سالها با اين مسئله سروكار داشته ام اين موضوع را در حال حاضر ( توجه كنيد در حال حاضر ) زياد مهم نمي دانم. بگذاريد مثالي برايتان بزنم.
سالها قبل كه من با مصطفي دهقانيان كار مي كردم و با يكي از شاگردانش به نام مرحوم حسين امير اعظمي ، اگر شما بدانيد كه اينها چند بار شروع خط يك را عوض كردند خنده تان مي گيرد. در آخر سر هايما را با يك گارد مسخره آموزش داده بودند كه وقتي من عكس يارومه را كه گارد هايما گرفته بود به آنها نشان دادم تنها توجيحشان اين بود كه اين يك حالت براي عكس انداختن است، حال كه دهقانيان تكنيكهايش را عوض كرده دوست دارم اگر اين مطلب را مي خواند به من پاسخ دهد كه پس چرا تكنيكهايش را تغيير داد.
اما مطلب من اين بود كه بنده بلافاصله بعد از اينكه باشگاه ايشان را ترك كردم تكنيكهايم را با كمي زحمت دوباره اصلاح كردم.
بهر حال همراه عزيز نظرحقيراين است كه حداقل، كار روي انديشه همراهان بايد همزمان با كار روي تكنيكها انجام بگيرد. تن و روان دو بال پرواز هستند.
همانگونه كه استاد بزرگ جليل زاده فرمودند: يارومه به اجبار مايگاه هاي ديگر را فداي مايگاه يكم كرد. باقي مطلب در كامنت بعدي . پاينده باشيد. توآ