Body & Mind Training Center

با درود همراهان گرامی،

لطفا از حوزه برخورد های شخصی اجتناب کنید، اگر گله از گفتاری است و مطرح شده، تکرار ان گله تیرگی اندیشه میآورد.
موضوع دیگر زمانی که از مطالب منابع دیگر استفاده میکنید ذکر منبع گفتاری احترام بنویسنده است.
گفتگو های شخصی را در صورت ادامه به مکان دیگر سایت منتقل خواهد شد و در نهایت بایگانی میشود.

با تشکر

با درود بر استاد گرامي جناب عصار
من ديروز در يكي از كامنتهاي قبلي حضرتعالي كه در باره ذن بود ديدم براي نخستين بار شما مسئله انديشه بيرنگ را مطرح كرديد، خدا را شكر كردم كه اين كامنت را ديدم، زيرا گاهي انسان در داشته هاي خود ممكن است شك كند.بنده در شناخت حضرتعالي اشتباه نكردم، حقيقتا كه ( عطار ) دورانيد.انشاء الله عمري باقي باشد از محضر شما فيض ببريم.حيف است شما با اين همه شناخت و آگاهي همراهان عزيز رابي نصيب بگذاريد. وقتي يك مطلب علمي از زبان شما بزرگواران بيان مي شود چون صاحب اعتبار هستيد به مقبو ليت آن بسي افزوده مي شود.همچنين كامنتهاي پر باري از استاد بزرگ جليل زاده و ديگر اساتيد ديدم و همراه محمد بخشي از آنها را جمع آوري كرده است. ايكاش در صورت مقبول قرار گرفتن عرض بنده امكان اين فراهم مي شد كه اساتيد بزرگوار يا همراهاني كه صاحب صلاحيت در بخشهاي مختلف علمي هستند مطالبي مربوط به يوگا يا هيپنوتيزم يا انرژي درماني و ذن ومانند اينها را به صورت دروس آموزشي بيان كنند، سپس مديريت سايت به نوعي كه باعث سوء استفاده دشمنان كانون نشود آنها را به شكلي پاكيزه در اختيار همراهان محتاج و علاقمند قرار مي دادند.پاينده باشيد توآ

آشنايي با مكتب ذن -3
ادامه از بخش دوّم
همراهان عزيز توجه داشته باشيدهمانگونه كه در بخش اوّل عرض شد، كليه مطالب از كتاب ( درسهايي از استادان ذن ) نوشته دكتر « رينالد هوراس بليث » نقل شده و هر كجا كه لازم بوده حقير نيز مطالبي را به آن براي روشن شدن هر چه بيشتر اضافه كرده ام.
در بخش دوم مطلبي بيان شد از يك افسانه هندو و پايان ان اينگونه بود كه :به ياد مي آورد، كسي كه هر گز نه زاده شده و نه مي ميرد. حال به ادامه مطلب توجه كنيد:
گرچه اين موضوع نوعي افسانه سنتي است، اما چيزي بيش از يك افسانه مي باشد.زيرا نشانگر يك تجربه جهاني يا عمومي است كه در هر مذهبي به شكلي نفوذ كرده و در قدرت هاي خلاقه بزرگ جهان ادبيات، فلسفه ، موسيقي و ساير هنرها ريشه دوانده است. اين افسانه يك نمايش هنري از تجربه اي است كه ما درغرب آن را « آگاهي به جهان هستي » مي ناميم. اين حس آگاهي در فرهنگهاي ديگر با نامهاي متفاوتي مانند : اشراق ، رهايي ، موكشا، نيروانه ، ساتوري ، و در فرهنگ عيسي مسيح به نام « پادشاهي بهشت » توضيح داده مي شود.
با استفاده از اين عقيده باستاني هندوها ما مي توانيم جامعه را نوعي نمايش يا درام ببينيم كه نقش اصلي به عهده ذات اصلي جهان مي باشد.او در نقش و شخصيت افراد پنهان مي شود تا زماني كه دوباره بيدار شده و طبيعت حقيقي خود را بخاطر آورد. در اينجا هدف از بيداري دقيقا نشان دادن روح و اصل ذن مي باشد.يعني تجربه اي همگاني كه ذات را در وراي تمام قسمتهاي تراژدي و كمدي زندگي بدون نقاب مي كند.
ذن نه يك مذهب است و نه يك فلسفه، بلكه راهي است به رهايي، راهي براي رها كردن خويش ازهمه نقابها و نقشهايي كه به اشتباه براي شخصيت واقعي خود در اجتماع پذيرفته ايم.هدف ذن گشودن يك چشم سوم است. چشم درون يا اشراقي كه قشر الفاظ را شكافته و يگانگي و تجزيه ناپذيري فرد و جهان را نمايان مي كند.
( در صورت تمايل همراهان و اجازه مديريت محترم سايت اين گفتار ادامه خواهد يافت). پاينده باشيد. توآ

با درود و تشکر از همراهان.

همانطور که دوستان در گفتگو های همراهان مشاهده میکنند به تعداد صفحات گفتگو اضافه شده توصیه دارم که مطالب را مرور کنید، برداشت اینجانب این است که همه از یک موضوع میگویم ولی زبان گفتارمان متفاوت است، برای ما حسین آقا، آقا آریا، و پدرام و دیگر همراهان یکسان هستند، بنظر من نظرات فکری خود را با نظرات احساسی خود مخلوط نکنید، تمام گفتگو ها محترم هستند.

تشکر

جناب حسین با درود
شما با من مناقشه نکردید(کل کل).منظور من را بهتر متوجه میشوید.
من گفتم حواستان باشد که اشتباهی شکلکی که مفهوم زبان درازی را دارد نگذارید
من یک سوالی کردم که شما من را به مطالعه رجوع دادی .کلاه خود را قاضی کنید سوال من ربطی به مطالعه داشت؟
اگر منظورتان کس دیگر است خوب مستقیم بگویید اینجا که ما نه همدیگر را می شناسیم و نه منافعی خاصد داریم.

هیچ کس را نمیتوان اصلاح کرد نه جناب اریا میتواند شما را اصلاح کند و نه شما. ایشان را.دلیلشم مشخص .نه تنها شماها بلکه ۹۹ درصد انسانها.
شما بحث خود را ادامه بده دیگران میبینند وقضاوت میکنند .مشکل اینجاست که شما مخاطب خاص داری.شما باید نظریاتت را به صورت عام بگذاری.مگر شخصا سوالی داری که میدانی فقط شخص خاص ان را میداند.
حال من به شما به عنوان برادر کوچکتر نظری میدهم
شما اگر در حوزه درس میخوانید و یا میدهید کونگ فو توا را به عنوان ورزشی برای سلامتی و ارتقا جسم و روان (نه عرفان) و همچنین دفاع شخصی ادامه دهید و اگر دنبال کمال و عرفانید خوب در حوزه به این امر بپردازید
(یار در خانه و ما گرد جهان میگردیم)

زیاد هم ناراحت نشوید در جامعه ما همیشه بحث ها به این شکل تمام میشود علت ان هم این است که همه ما قبل از هر چیز جهان سومی هستیم.مردمانی پر از باورهاو فرهنگهای ضد نقیض .حال میخواهیم در النگو اباد زندگی کنیم یا در نیویورک.فرق نمیکند.منظورم باز با شخص خاصی نیست خودم هم شامل انها میشوم.
حال اگر نظری در مورد سوال جدید اقای عصار دارید به صورت مخاطب عام نظریاتت را بگویید که ما هم استفاده کنید و اگر بحث دیگری دارید سوال و بحثتان را در تاپیک جدید مطرح کنید که علاقه مندان در ان وارد شوند.
من از اینکه بخواهم دل کسی را بشکانم متنفرم پس اینها را به ما روا ندارید.
پاینده باشید.

با درود خدمت جناب اریا
بفرمایید فلسفه ذات ما چیست و تکنیک یا فرمی خاص دارد یا خیر و در کدام خط تعلیم داده میشود؟
سپاسگزارم