آقاي حسين شما نمي توانيد بياييد به ديگران اهانت كنيد بعد به دروغ عنوان كنيد كه به خاطر احترام به استاد ديگر حرفي نمي زنيد.متاسفانه تجزيه و تحليل نوشته هاي شما نشان مي دهد كه از شخصيتي وسواسي و بسيار مظطرب و حسود برخورداريد.مشكل اصلي شما اين است كه خودتان را بخاطر تحصيلاتتان كه اگر صحت داشته باشد از ديگران بالاتر مي دانيد و هرگز تاب تحمل سخن مختلف را نداريد.در هيچ يك از كامنتهاي شما حتي يك جمله مشاهده نمي شود كه بنده و دوستان از آن استفاده علمي ببريم.شما فقط شعار مي دهيد آن هم شعار هايي كه به خدا اگر از معني آنها خبر داشته باشيد.حداقل تكليفتان را با خودتان مشخص كنيد. بالاخره شما مباحث ذن و عرفان را مي فهميد يا نمي فهميد.جناب عالم و با سواد، شما فكر كنيد بنده در اين سايت حضور ندارم، چرا ديگران را از فضل و دانش خود بهره مند نمي سازيد. واقعاً روحيه عجيبي داريد. با وجود اينكه به يك پرسش من جواب نداديد نمي دانم با چه رويي از ميدان بحث و مناظره عقب نمي كشيد و خود را برنده يكطرفه مي ناميد. شما براي هدايت بنده دعا كرديد و من از شما تشكر مي كنم و آمين مي گويم. اما شما چون براد رديني من هستي اجازه بدهيد بنده هم براي شما دعا كنم. خدايا به اين حسين اقا در باقي مانده عمر سلامت جسمي و روحي و رواني كامل عطا بفرما و ايشان را اصلاح نما. آمين يا رب العالمين