واقعيت سبكهاي من در آوردي
به نام خالق هستي
يارومه، پروفسورابراهيم ميرزايي بنيانگذار طريقت دانايي بود كه در حال حاضر و پس از فراز و نشيبهاي فراوان « كونگ فوتوآ » نام گرفت.
همانگونه كه همگان در جريان هستيد بعد از حوادثي كه براي ايشان رخ داد تعليم تكنيكهاي توآ يا مايگاه تن، براي هميشه متوقف گرديد و تنها عده اي توانستند با كسب شال سبز به مقام راهداني نايل گردند.مقامي كه ابتداي راه بود و اگر توآ ادامه مي يافت شال بند سبزان هنوز راه درازي تا انتها بايد مي پيمودند. اما ناگاه در اين مياه اتفاق عجيبي روي داد و آن اين بود كه عده اي از شال بند سبزان و شاگردان مستقيم يا غير مستقيم استاد، با اطمينان از اينكه ديگر ايشان به صحنه توا باز نخواهند گشت، در اقدامي كه به نحو شك برانگيزي هماهنگ بود،هر كدام با افزودن يا كاستن تكنيكها يا تغيير و جابجايي آنها و انتخاب يك نام جديد كه معمولا از فلسفه توآ الهام گرفته شده بود ادعا كردند كه سبكهاي جديدي را خلق كرده اندكه ازسبك مادر ( يعني توآ ) بهتر و كاربردي تر است.
سبكهايي مانند: رزم آوران – كونگ فو پرتوآ- كونگ فو توتاي ما- كونگ فو توا 21 و از همه مسخره تر كونگ فوتوآي سنتي و باز هم نامهاي ديگر ........ !!!! كه همينطو رادامه دارد.
حال ممكن است براي همراهان جواني كه اين مقاله را مي خوانند اين سؤال پيش بيايد كه : مگر ابداع و نوآوري چيز بدي است؟ چراشما با نوآوري مخالفت مي كنيد؟ و سؤالات ديگر.
حال به حكم وظيفه و بعنوان قطره اي كوچك از باران انديشه ها در كونگ فوتوآ،ما برآن شديم تا در اين مكتوب به صورت كلي اين مسئله را مورد بحث وبررسي قرار داده و علت اين كار و نتايج حاصل از آن را باز خواني كنيم.
اما مطلبي كه بايد در آغاز اين گفتار خدمت عزيزان عرض كنم اين است كه :
به هيچ وجه كسي مخالف نوآوري و ابداع نيست و اصولا هركس كه مخالف نوآوري باشد فردي دگم است. همانطوركه مي دانيد خود كونگ فوتوآ هم يك ابداع و نوآوري بود كه توسط يارومه صورت گرفت. بنابراين اشكال كاردرنوآوري نيست، در جاي ديگري است كه به آن مي پردازيم.
ابداع يك سبك محتاج مقدمات خيلي زيادي است و بنده قسم مي خورم هيچيك از اين آقايان هيچ اطلاعي از اين مقدمات ندارند و من از آنجايي كه مطمئنم خود اين اقايان و شاگردان اينها مرتبا به اين سايت سرك مي كشند تا ببينند ايا مطلب جديدي در باره كونگ فو بيان شده تا از آن به نفع سبك من در آوردي خود استفاده كنند،بهمين دليل مطالب اساسي را كه به ساخت يك سبك رزمي مربوط مي شود را دراينجا بازگو نمي كنم تا مورد سوء استفاده قرار نگيرد. اما به صورت كلي عرض مي كنم كه:
اوّل
در هر كاري اعم از يك كار هنري يا صنعتي هم كسي موفق به ابداع و نوآوري مي شود كه درآن كار به مقام استادي رسيده باشد و مقام وي مورد تأئيد بزرگان آن راه قرار گيرد.حال با عنايت به اينكه نقطه رهايي در كونگ فوتوا شال مشكي بوده و هيچ يك از اين افراد هرگز به ان مقام نرسيدند كه بتوانند تزي ارائه دهند، پس چگونه به خود اجازه مي دهند كه با سوء استفاده از نام و فلسفه كونگ فوتوا چرنديات و خزعبلات خود را به نام توا زده و حتي برخي پا را از ان هم فراتر گذاشته و د ركمال پر رويي ادعا مي كنند كه از راهبر به صورت خصوصي تكنيك شال قهوه اي و مشكي را گرفته اند و مدرك هم دارند.( فردي مانند ياشا پارسا كه در كمال وقاحت اعلام مي دارد كه وي تنها كسي است كه تكنيكهاي شال بند قهوه اي و مشكي را دارد و لباسي همانند راهبرمي پوشد).
البته بنده منكر نبوغ نيستم و امكان اينكه كسي بتواند در سبكي فعاليت كند و خيلي زود به چنان درجه اي برسد كه دست به اين كار بزند را هم رد نمي كنم. اما متاسفانه چيزي كه در كار اين اقايان ديده نمي شود همان نبوغ است.
كلمه «ابداع» با خود يك بار معنايي داردكه به آن « نوآوري » هم گفته مي شود. در حالي كه هيچ كجاي كار اين اقايان شباهتي به ابداع ندارد. پايه كار تمام اين سبكها همان هفتخط تواست و نه تنها چيزجديدي دراين سبكها ديده نمي شودكه هيچ، متاسفانه كاريكاتور بسيار خنده داري است كه هر انسان آزاده و فرهيخته اي را به تعجب وا مي دارد.
بخصوص يكي ازاين اقايان ( حيدر بهرامي نژاد)همان هفت خط توا را اساس كار قرار داده و با تقليد از سبكهايي مثل شائولين كونگ فو و كاراته و مانند اينها فرمهاي مسخره اي را به قول خودش ابداع كرده و آن را يك سبك مستقل ناميده در حالي كه نام آن « كونگ فو تو تاي ما» مي باشد. يعني نامي كه به آفريدگاران فكر در توا اطلاق مي گردد.
به عبارت ديگر هيچ يك از اين اقايان مدعي ابداع و راهبري، كه تمامشان هم، ده دان بر روي شال مشكي خود بسته اند حتي استعداد اين را نداشته اند كه لغات و اصطلاحات مخصوص سبك خود را بسازند.
دوّم
گذشته از مسائل بالا بايد توجه داشت كه وقتي كسي سخن از ابداع يك سبك رزمي به ميان مي آوردگذشته از آنكه بايدخودابتدا به مراحل بالاي ان سبك برسد كه هيچ كدام از اينها نرسيده اند هرگز سبكي را كه مدعي ابداع آن هستند به تأييد هيچ استاد عالي رتبه اي نرسانيده اند تا مشخص شود كه اين يك ابداع است يا خير؟
منظور بنده اين است كه، بين يك هنر رزمي با ورزش رزمي و يك مكتب رزمي بايد تفاوت قائل شد.و من مطئنم كه هيچ يك از اينها حتي فرق بين اينها را نمي دانند چون با تني چند از اينها رودررويا تلفني صحبت كرده ام.هر سبكي براي خود پايه و اساسي دارد كه آن را از سبكهاي ديگر متمايز مي سازد. مثلا سبك رزمي جودو با تكواندو فرق مي كند.بنابراين وقتي يك نفر سبكي را تأسيس مي كند بايد بداند كه سبك وي درميان كدام گروه قرار مي گيرد و از چه پايه و اساسي برخوردار است. اگر سبك سبك دروني است چگونه سبكي است و از چه اصولي پيروي مي كند و اگر سبك بيروني است باز بهمين ترتيب و اگر پايه اين سبك درگيري نزديك باشد پس باز تكنيكهاي آن سبك با سبكي كه اساس مبارزه در آن بر مبناي پاي بلند يا دست بلند است متفاوت خواهد بود.بقول حافظ : هزار نكته باريكتر از مو اينجاست.
تمام اين اقايان بدون هيچ انديشه اي و رابطه منطقي، تعدادي حركت را كنار هم قرار داده و به خيال خود سبكي جديد ساخته اند. در حالي كه اگر فرمهاي تكنيكي تمام اين سبكها را كناربگذاريدخواهيد ديد كه در مبارزه و بقيه مسائل همگي هم شبيه به يكديگر هستند و هم اينكه هيچ حرف تازه اي براي گفتن ندارند.
و بدتر از همه اينكه كار به جايي رسيده كه صداي اشپز( تربيت بدني) هم در آمده،موضوع از اين قرار است كه عده اي با پرداخت پول به صورت اينترنتي عضو سازمانهايي مي شوند كه به راحتي مي توانند از آنها مدارج بالا را دريافت كنند و يا سبك ابداعي خود را در آنها ثبت كرده و ادعاي جهاني بودن بكنند. مثل كونگ فوتوآ 21 كه مدعي هستند در فنلاند به ثبت رسيده است.آقاي سلامي گريبان خود را چاك مي دهد كه اين كونگ فوتوا ايراني است، آنوقت آن را در فنلاند به ثبت مي رساند. عجب داستان خنده داري .در اينجا يك خاطره از چند سال گذشته را بيان مي كنم كه خالي از لطف نيست.
روزي در دفتر رئيس اداره تربيت بدني شهرهشتگرد كه از دوستان حقير بودند نشسته بوديم و صحبت از همين سبكهاي من در آوردي شد، ايشان نكته اي را بيان كرد كه من تا چند لحظه به علت شوك وارده نمي دانستم چه بايد بگويم.آقاي شهبازي رييس وقت اداره تربيت بدني هشتگرد مي گفت : چند روز پيش يك دختر خانمي كه سنش بين هفده يا هجده سال بود با انبوهي از مدارك پيش من آمده و ميگفت من بنيانگذاريك سبك رزمي جهاني هستم و آمده ام افتخار ثبت آن را به اين شهرستان بدهم.
وي در ادامه افزود، من از اين خانم خواستم بگويد كه از چند سالگي آن سبك را كار كرده كه در اين سن و سال به مقام بنيانگذاري رسيده است؟ وي در پاسخ مي گويد مدت شش ماه است كه از طريق اينترنت عضو آن سبك شده و به مقام استادي نائل شده است.
متاسفانه چنين مواردي درحال حاضر به شدت رو به افزايش است و مطمئنا روزي مي رسد كه تعداد سبكهاي ابداعي درايران ازتمام دنيا بيشتر شود.
متاسفانه جوانان عزيزي كه وارد اين سبكها مي شوند بعلت عدم شناختي كه از بانيان انها دارند گول خورده و مدت زيادي از وقت و هزينه خود را در اين راه غلط صرف مي كنند و اگر شانس آورده و دچار صدمات بدني نشوند ممكن است بعد از چند سال از ماهيت اين افراد مطلع شده و كار در ان سبك را رهاكنند، اما در اينجا چه كسي جوابگوي اعتماد صدمه ديده آنها خواهد بود.
بنظر حقير در اين سايت بايد يك برنامه اطلاع رساني جامعي در باره اين سبكها و جاعلان آنها تدوين شود تا هر كس كه قصد ورود در انها را دارد با چهره حقيقي اين افراد اشنا شود.
مثلاً يكي ديگر از اين آقايان احمد سلامي است كه باز نشسته شهرباني است.
كار اين آقا بيشتر شبيه به يك جوك بي مزه است.اين شخص با تقليد كامل از استاد يارومه براي خود دم و دستگاهي بوجود آورده و انجمن يازده نفره شال بندسرخ تشكيل داده و خلاصه هر كاري كرده تا سبك خود را شبيه به يارومه نشان بدهد.
بنده در تماسي با دفتر ايشان پرسيدم شما اين 21 خط تكنيكي را از كجا آورديد؟ كسي كه پشت خط بود اظهار مي دارد كه اينها ابداع خود سلامي است، مي گويم پس چرا با خطوطي كه برسينه يارومه است مقايسه مي كنيد؟ در جواب تلفن را قطع مي كنند.
متاسفانه چون هيچ نظارتي روي كار اين افراد وجود ندارد اينها به خود اجازه مي دهند تا هر چرندي را به نام ابداع به خورد جوانان ما بدهند.
سوّم
اگر اين اقايان ادعا دارند كه سبك جديدي را بوجود آورده اند سؤال اين است: پس چرا اين سبك همان تكنيكهاي توا با همان لباس و نامها و نشانهاست. ايا اين نوابغ دوران ،عاجز از انتخاب نامي ديگرو لباسي ديگر و نشاني ديگرند.
حال ممكن است يك نفر سوال كند كه در كاراته هم دهها سبك وجوددارد كه همان لباس و نامها را دارند و فقط تكنيكهايشان با هم متفاوت است.
پاسخ اين است كه، بله تمام آن سبكها زير نظر يك سازمان جهاني قرار داشته و هر سبكي تز بنيان گذارآن سبك است كه به تأئيد استادان آنها رسيده است. در حالي كه اين اقايان خودشان حتي شال سبز كامل را هم كسب نكرده اند.
بيشتر اينها ارتشياني بوده اند كه به قول استاد جليل زاده در عرض چند ماه شال سبز را گرفته اند و اين بزرگترين انتقادي است كه مي توان به راهبر وارد كرد.
هيچ عقل سليمي اين را نمي پذيرد كه يك نفرمبتدي درعرض دو ماه بتواند به حد و اندازه يك شال سبز واقعي برسد.اما متاسفانه اين اتفاقي است كه روي داده است.
چهارّم
و آخرين نكته اي كه مي توان در اين فرصت كم به ان اشاره كرد اين است كه :
ابداع تكنيك در هر سبك رزمي بر اساس موازين دقيق وخاصي صورت مي گيرد و اين كار در گذشته آن چنان سخت بوده كه اگر شما تعداد سبكهاي رزمي پنجاه سال قبل را با امروز مقايسه كنيد خواهيد ديد كه تفاوت از كجا تا به كجاست.زيرا ساخت هر محور تكنيكي از اصول خاصي بايد پيروي كند كه بنده به همان علتي كه در ابتداي اين مقاله متذكر شدم به ان نمي پردازم. در حالي كه اين اشخاص از هيچيك از اصول گفته شده اطلاعي ندارند و فقط مشتي حركت را كنارهم قرار داده اند و حتي بنده مطلعم كه افراديبا تماشاي چند فيلم و كپي برداري از روي فرمهاي تكنيكي چند سبك رزمي، يك سبكي را ساخته و با پرداخت هزينه درفدراسيون به ثبت مي رسانند. اين نه تنها يك جعل آشكار بلكه يك خيانت بزرگ است و همگان بايد مقابل اين مسائل بايستند.
ودر پايان به حقيقت تلخي هم بايد اشاره كنم و آن اين است كه ايا شما تاكنون از خودتان سؤال كرده ايد كه چرا شال بند سبزهاي قديمي اقدام به چنين كاري كردند؟
درجايي استادجليل زاده علت اين كار را فراموش كردن تكنيكها بيان كردند، اما بنده با احترام به نظراستاد عرض مي كنم در ارتباطي كه با تني چند از اين اقايان داشته ام به اين نتيجه رسيده ام كه علت اين كاردردو چيز خلاصه مي شود.
1- زماني كه كونگ فوتوا نيمه تمام رها شد،اين افراد در يك برزخي گرفتار شدند و ازآن جايي كه غرور آنها اجازه نمي داد كه در يك سبك ديگر فعاليت كنند و از طرفي سبك خود را هم ناقص مي ديدند لذا تنها فكري كه به نظر شان رسيداين بود كه دست به ابداع سبك بزنند تاهم شخصيت خود را حفظ كنند و هم اينكه براي خروج از بن بست هفت خط فكري كرده باشندو هم از استاد يارومه انتقام بگيرند.
2- و عامل بعدي كه در بيشتر آنها بوضوح ديده مي شود عشق به شهرت است.اينها مثل مصطفي دهقانيانعاشق شهرتند و حاضرند براي رسيدن به آن هر بهايي را بپردازند و در اين بين از ننگ و عار بيمي ندارند.
از همگان خواهش مي كنم كه در اين باره اطلاع رساني كنند تا جوانان ما در دام اين شيادان كهنه كار گرفتار نشوند. موفق باشيد. بدرود توآ