پاسخ به سوالات آقاي حسين –12
حسين عزيز سلام.
براي اينكه اين بحث به نحو مطلوبي ادامه يابد،( چون هدف اين است كه بالاخره براي همراهان فايده اي داشته باشد) من از شما سه خواهش دارم.
1- نوشته هاي ديگران را به نفع خود تغيير ندهيد. اين كار اگر توسط يك فرد معمولي صورت بگيرد زشت است چه برسد به كسي كه به قول خودش 20 سال است كه در حوزه است.وقتي اصل گفتگوها موجود است چه نيازي به اين كار داريد؟
2- حرفهاي خود را از دهان ديگران نزنيد و به يارومه يا ديگر اساتيد نسبت ندهيد،من اين مطلب را همان اول از شما درخواست كردم.
3- شما را به خدامطالبي را كه حقير بعنوان جوابيه مي فرستم به دقت مطالعه كنيد.در باره ذن من مفصل توضيح دادم باز شما دوباره كلمات را در يك لفافه ديگري به صورت ديگري مطرح مي كنيد.بهمين دليل من مجبور مي شوم اصلاً بحث را از اولين سؤالات شما آغاز كنم.پرسشهايي كه شما آنها را اولين بار در تاپيك شماره 8414 در بحث ذن كونگ فو مطرح كرديد، آخه مرتبا بنده را ارجاع به اين بخش داده ايد، پس من از گفتار خود شما آغاز مي كنم.
اما يك خواهش ديگر هم از شما دارم، چرا شما به هيچيك از پرسشهاي بنده جواب نمي دهيد و از آقاي پدرام مي خواهيد كه به سؤالات من جواب بدهد، مگر طرف بحث من جناب پدرام است.
در بحث خود شناسي بنده خيلي صريح مي گويم امكان ندارد شما مي گوييد دارد،پس به قول خودتان حتما عارف به اين كار هستيد، اگر هستيد من خوشحال مي شوم از معلومات خود ما و ديگرهمراهان را بهره مند سازيد.چرا وقتي از شما مي خواهم يك برگه مكتوب ارائه دهيد كه اگر خود شناسي امكان دارد پاسخش چيست حتي يك كلمه هم عنوان نمي كنيد، چرا چون نمي دانيد كه امكان دارد يا خير، پس لج و لجبازي نكنيد. بقول استاد جليل زاده اين يك سايتي است كه بناشده تا به پرسشهاي بدون پاسخ جواب داده شود، بسيار خوب شما به همان شعر گر به خود آيي بخدايي رسي كه معتقدي پاسخ بنده را بده كه منظور از خود چيست و چگونه مي توان آن را شناخت.
در باره عرفان و ذن توآ هم بنده با شما حرف دارم.
وقتي بنده عرض مي كنم زماني كه انسان قصد دارد بحثي را آغاز كندبا يك پيش زمينه فكري جلو مي آيد و بايد قبل از شروع بحث از درستي آن پيش زمينه مطمئن باشد همين است كه الآن عرض مي كنم.
شما سؤالات خودت و كامنت خودت را كه قبول داري؟
شما در همان كامنت گفته اي :
(با سلام خدمت استاد عزیز
بنده یکی از طلاب سطح بالا حوزه علمیه که بیش از 20 سال مشغول به تحصیلم و نزدیک به 10 سال کونگ فو کار میکنم اگرچه وقفه هایی در این سالها داشتم لکن سوالهای زیادی در ذهن بنده است که حقیقتا نمیدانم آیا کونگ فو توا ریشه اش بودایی است یا برگرفته از اسلام است آیا این شعار گر به خود آیی به خدایی رسی را هم استاد پرفسور هم میگفتند خوب طبعا اسلام فرموده که من عرف نفسه فقد عرف ربه آیا استاد آموزه های این رشته را از اسلام گرفته و مطالعاتی در این باره داشته است یا نه - چرا استاد(یارومه) در عکسها رو به او سجده می شود آیا واقعا اعتقاد به الوهیت خویش داشت یا واقعا طرف را به تسخیر خود در می آورد تعبیر ذن واقعا در کونگ فو رسیدن به مرز دانایی و خود باوری یا عجب نفس و در آخر انحراف در اعتقادات حرفهای زیادی در باره ایشان زده می شود صحت و سقم اینها برای ما روشن نیست فقط آنچه از این حرفها در مجموع می شود فهمید این است که استاد خیلی پابند به اعتقادات نبودند واقعا همین است یا خیر آیا شما نماز خواندن ایشان را دیدید محافظ گارد شاه بودن شاید از روی ناچاری و به خاطر حفظ کونگ فو بوده است آیا ایشان هم خطاهایی هم داشته اند و از انقلابیون نبودند نامزد ریاست جمهوری بودن در اول انقلاب بودن ایشان محرز است یا خیر آیا ایشان رد صلاحیت شدند یا خیر آیا تکنیکهایی را که ابداع کردند الان هم قائل به این تکنیکها هستند و این تکنیکها را قبول دارند و از نظر فیزیک بدن این معادلات اشکال ندارد چرا اکثر کونگ فو کارا آخرش رعشه بدن میگیرند علت چیست عیب از رشته رزمی است یا خوب اجرا نکردن هنر رزم است و سوالهای زیاد دیگه ممنون می شوم اگه جوابی بدهید)
من از همين كامنت خودت اثبات مي كنم كه شما به قصد يافتن پاسخ براي پرسشهايت نبوده اي، هر چند استاد جليل زاده درهمان شروع كار به شما جوابهاي شايسته اي دادند اما چون شما به استاد دروغ مي بندي كه وي عرفان توآ را تأييد كرده من مجبورم تمام كامنتهاي شما را واو به واو در اينجا بياورم تا يكبار اين مسئله تمام شود.پس جمله به جمله نقل كرده و جواب مي دهم.
مطلب اوّل
گفته ايد :
(بنده یکی از طلاب سطح بالا حوزه علمیه که بیش از 20 سال مشغول به تحصیلم و نزدیک به 10 سال کونگ فو کار میکنم اگرچه وقفه هایی در این سالها داشتم لکن سوالهای زیادی در ذهن بنده است که حقیقتا نمیدانم آیا کونگ فو توا ریشه اش بودایی است یا برگرفته از اسلام است)
من وقتي عرض مي كنم پيش زمينه فكري شما اشتباه است درست اينجاست،
چگونه كسي كه مي گويد هيج اطلاعي ازعرفان توآ ندارد يا با اين قصد بحث را آغا زنكرده نرسيده مي گويد نميدانم كونگ فوتوا ريشه اش اسلامي است يا بودايي؟
من از شما سؤال مي كنم شما مگر چه برداشتي از كونگ فوتوآ در ذهن خود داشته اي كه اين سؤال را مطرح كرده اي؟
اگردر نظر شما دوست عزيز كونگ فوتوا يك ورزش است پس نقل بودايي واسلامي بودن نيست، اما شما با يك پيش زمينه اي كه معلوم نيست از كجا نشأت گرفته از همان ابتدا توآ را يك فرقه مذهبي تلقي كرده اي و براي همين است كه مدام دنبال اين هستي كه يارومه را يك عارف معرفي كني.
شايد يكي بپرسد مگر چه عيبي دارد كه يارومه عارف باشد؟
بنده عرض مي كنم عيبش اين است كه وقتي شخص كار كشته اي مثل حسين عزيز اين سؤال را مطرح مي كند و ما قبول كنيم كه يارومه عارف بوده است و كونگ فوتوآ يك مكتب عرفاني است، بلافاصله ايشان مي پرسد كه آيا اين مكتب بودايي است يا اسلامي، و چون از قبل حكم به اين داده كه يارومه اعتقادات ضعيفي داشته، پس نتيجه گيري مي كند كه كونگ فوتوا بودايي است و اينجاست كه بايد فاتحه اين سايت و زحماتي كه براي ايجاد آن كشيده شده را بايد خواند.
اگر من اشتباه مي كنم شما بگو حسين عزيز چون من دارم حرفهاي خود شما را تكرار مي كنم.
مگر شما نگفتي :
(آیا استاد آموزه های این رشته را از اسلام گرفته و مطالعاتی در این باره داشته است یا نه - چرا استاد(یارومه) در عکسها رو به او سجده می شود آیا واقعا اعتقاد به الوهیت خویش داشت یا واقعا طرف را به تسخیر خود در می آورد تعبیر ذن واقعا در کونگ فو رسیدن به مرز دانایی و خود باوری یا عجب نفس و در آخر انحراف در اعتقادات حرفهای زیادی در باره ایشان زده می شود صحت و سقم اینها برای ما روشن نیست فقط آنچه از این حرفها در مجموع می شود فهمید این است که استاد خیلی پابند به اعتقادات نبودند واقعا همین است یا خیر آیا شما نماز خواندن ایشان را دیدید)
حسين گرامي از شما بعيد است، شما از كجا به اين نتيجه رسيديد كه استاد دراعتقادات خودشان سست بودند.آيا اصلا اين مسئله به من يا شما ربطي دارد؟ مگر شما درحال محاكمه ايشان هستيد؟ وقتي بنده عرض مي كنم شما از ابتدا با يك تصوير غلط وارد شده ايد منظورم همين است. شما كه به قول خودتان 10 ساله كونگ فوتوا كار مي كنيد حتما برداشتتان از توا يك فرقه مذهبي است، وگرنه اين سؤالها در باره يك رشته رزمي كه صدق نمي كند. بروسلي كونگ فوي چيني كار مي كرد، ايا شاگردان او در باره دين و مذهب و مشروب خوردن يا نخوردن او ومسائل اعتقادي اش بايد سؤال مي كردند تا مطمئن مي شدند او استاد خوبي است. شما در آخرين كامنتي كه گذاشتي خودت گفته اي كه هر حركت يارومه عرفاني بوده از كياي تنفسي و يا كاميسماي ايستادن او و غيره، خوب اگر شما معتقد به عرفان توآ هستي پس چرا از ديگران مي پرسي. بنده كه عرض كردم تعاليم يارومه در هفت مايگاه و كتاب ذن كاراته خلاصه شده است.شما آن كتاب را بخوان تا همه چيز مشخص شود. اما اشتباه بزرگي كه بحث به اين سادگي را به اينجا كشانده فقط يك مطلب است و آن اين است كه زماني كه شما در باره ذن توآ سؤال كردي با اين نطر پرسيدي كه برداشتت از ذن توآ يك حالت مكتبي وارانه داشت.
البته من لازم است اين مطلب را توضيح بدهم كه بنده اگر لفظ مكتب را به كار بردم از بعد آموزشي بود. همانطور كه در قديم بجاي مدرسه مكتب مي گفتند اما شما اين يك كلمه را گرفتي و هياهو راه انداختي كه اگر توآ دين نيست پس چرا مي گوئيد مكتب و از اين صحبتها.
و اما در باره اين مطلب كه چرا صحبتهاي ديگران را عوض مي كني.بنده با مدرك صحبت مي كنم.
شما درابتدااز ذن توا پرسيدي و مقصود خودت را بيان نكردي كه منظورت چيست؟ استاد جليل زاده هم به همان روال معمول گفتند ذن فلان است و بهمان. يعني همان توضيحي كه در تمام كتابهاي كونگ فو در باره ذن آمده كه ذن : به معني درست نشستن نفس كشيدن ،در بحر تفكر غوطه ور شدن و به آرامش و روشن بيني رسيدن است.
اما شما برادر گرامي به اين نكته توجه نكردي كه من توضيح دادم كه ذن از نظر يارومه در كتاب ذن كاراته تعريف شده و من نميدانم چرا شما اين كتاب را از همين سايت دانلود نمي كني بخواني،ديگر ازيارومه كه كسي نمي تواند بهتر ذن توا را تشريح كند.اين مطلبي كه استاد جليل زاده فرمودند در باره حالت ذن است كه به نشستن ذن يا ذاذن معروف است.نه خود مكتب ذن، اگر من اشتباه مي گويم ايشان تصحيح كنند. اگر اين حالت مي توانست به روشن بيني و ارامش منجر شود كه نبايد شاگردان استاد اينطور به جان هم بيافتند( دور از جان استاد جليل زاده )اگر آرامش و روشن بيني حاصل مي شد چطور كامي گرامي نژاد به خودش اجازه ميداد شال سرخ ببندد.
پس منظور از اين توضيحات، توصيف حالت تمركزي است كه شخص در اين حالت مي تواند روي موضوعات مهمي متمركز شود( همانطوركه دركتاب ذن نشان داده شده است). اصلا اسم كتاب كه، كاراته و ذن كاراته است خود نشان دهنده همه چيز است.
پس شما اين حالت را و شباهت آن با خود شناسي در اسلام را مطرح كردي و استاد به شما گفت چه خوب ذن ما را توضيح دادي، نگفت عرفان ما را.چرا مدام كلمات را به نفع خودت مصادره مي كني.
اگر استاد جليل زاده قائل به عرفان توا باشند اين باور با تمام نوشته و گفته هاي ايشان تناقض پيدا مي كند.زيرا در همان صفحه به شما پاسخ دادند كه ذن ربطي به اسلام يا دين ديگري ندارد. حالا شما هي ميخواهي افكار خودت را به توآ بچسباني.و من تعجب مي كنم كه استاد عصار كه در اينگونه مواقع مو را از ماست بيرون مي كشند براي چه تشكر كرده بودند؟
برادر من، بنده هم مسلمانم، ولي لازم نيست براي بزرگ نشان دادن دينم همه چيز را به آن بچسبانم،چرا شما باور نمي كنيد كه رسيدن به شناخت بدون اينكه اعتقاد به دين خاصي در بين باشد امكان پذير است؟ من براي شما دو مثال زدم، يكي حضرت محمد ( ص ) و يكي بودا.آيا بودا كه به روشن گري رسيد مسلمان بود يا از تفكرات غربي پيروي ميكرد؟ حضرت رسول چه؟
شما راحت ترين كاري كه مي كني انگ زدن است. به من انگ مي زني كه من از فلسفه غرب پيروي مي كنم. چطور به اين نتيجه رسيديد؟ چگونه به اين راحتي قضاوت كرديد؟ بنده سعي دارم به شما نشان بدهم كه خود مكتب ذن حتي در ژاپن و چين مستقل از دين بوداست. آنها از اصول خاص خودشان پيروي مي كنند. شما مي گويي از كجا معلوم است كه يافته هاي شان درست باشد؟ بله اين سؤال معقولي است. اما چون مكتب ذن توا پياده نشده من هم به اين سؤال شما جواب نمي دهم.زيرا در آن صورت بايد شروع به آموزش تعاليم آن كنم كه همچين اجازه اي ندارم. ولي بدانيد كه ذن يك مكتب فكري است ( مكتب نه به معناي دين). وقتي مي گوئيم ذن كونگ فوتوآ مكتب انسان سازي است، منظور بنده اين است كه در توآ روي اخلاقيات تكيه مي شود و شما كه 10 سال توآ كار كرده ايد آيا مي خواهيد بگوئيد از اين موضوع خبر نداريد؟ حال شما بگوئيد اينكه به شخصي بگويي دزدي نكن، راست بگو، لزوما بايد شخص مسلمان باشد؟
ياورمه پيش بيني يك چنين چيزهايي را مي كرد كه هرگز ودرهيچ كجا اسمي از عرفان و ارتباط توا با اسلام يا مذهب ديگري را بر زبان نياورد.
اما شما از همان اول چون پايه فكري ات اسلام عزيز است مي خواهي توا را با اين ترازو وزن كني.
من هرگز نگفتم كه توآ عرفان دارد.شما پرسيدي من جواب دادم در باره عرفان توا هرگز يارومه چيزي نگفت.آيا اين بدان معناست كه توا عرفان داشته است؟
كلام آخر، اگر كسي در اين سايت عقيده دارد كه كونگ فوتوآ عرفان خاص خود را دارد، پس بايد اين را هم بپذيرد كه كونگ فوتوا يك فرقه مذهبي است و آنوقت تمام مسائلي را كه به يارومه نسبت مي دهند را بايد باور كرد. در اين صورت چه فرقي بين شما با بروجني و امثال وي مي باشد؟
يارومه به شناخت خاص توآ ايمان داشته و دارد. اين شناخت به هيچ ديني تعلق ندارد. اما در پايان به يكتا پرستي پايان مي پذيرد اما هرگز اين مطلب را جزو اجبارات اين راه قرار نمي دهند.زيرا قرار نيست از همان ابتدا كسي را به قبول فكري يا عقيده اي مجبور كرد.
دوست ما آقاي پدرام چه خوب همان اول از شما خواست توا را از هم جدا كنيد، توا به عنوان يك ورزش و تواي دانشكده و غيره. پس بنده به سوالاتي كه شما از همان ابتدا مطرح كردي پاسخ دادم.
ذن توا بودايي نيست و به هيچ ديني هم تعلق ندارد.
توا عرفان ندارد به عنوان يك فرقه مذهبي و يارومه هم يك پيشواي مذهبي نيست.اما شناخت خاص خود را دارد.
فرق است بين حالت ذن و تمرينات تمركزي با ذن به عنوان يك مكتب فكري.
كونگ فوتوا راهي است به سوي خوشبختي و سالم زيستن با قواعد و اصول خاص خود كه متاسفانه جبر زمانه اجازه نداده تا به امروز تمام اصول آن بيان شود. فقط تعاليم تن در حد مختصري كار شده، اين تمام چيزي است كه يارومه بيان كرده و ما مي دانيم، اگر كسي مدعي الوهيت براي ايشان است و يا هر ادعاي ديگري كه درهيچ يك از سخنراني هاي يارومه نيامده واصلا جزو اساس دانشكده نيست اين اعتقاد شخصي وي مي باشد. اما مجاز نيست اين باور خود را به راهبراين راه بچسباند.
و بالاخره اينكه ، از من پرسيده ايد كه شما از كجا مطمئن هستيد كه يارومه آگاهانه عنوان نكرده كه مسلمان مي باشد و با هوشياري خود را عقب كشيده ؟ من فكر مي كنم هيچكس بهتر از خود استاد جليل زاده كه سالها با يارومه زندگي كرده نمي تواند درستي يا نادرستي سخن بنده را تأييد كند.
يارومه چرا هيچ كجا حرفي از اعتقادات مذهبي خودش بر زبان نياورد؟ به اين پرسش شما هم خوب فكر كن برادرمن.
اگر قانع نشده ايد من مجبورم آنگاه كلمه به كلمه حرفهاي خودتان را بياورم و از روي ان با شما بحث كنم.آنوقت خواهيد ديد كه با اين سخنان ابتدايي خود چه ظلمي درحق كسي روا داشته ايد كه اينجا نيست از خودش دفاع كند.
20 سال در حوزه درس بخواني و با يك كلمه حرف، اعتقادات شخصي كسي را زير سؤال ببري و به او انگ بزني كه خدا در كتاب خودش به رعايت آبروي او فرمان داده.

بدرود