• Create Account
Welcome To Body & Mind Training Institute Inc
   KUNG FU TO'A 
Learn Kung Fu TO'A from Master Mostafa Jalilzadeh
We Invite You to Participate in Our Weekly Talk Show
If you really WANT it, you have to LOVE it

 

You are here You are here: Forum
Guestِ, Welcome
Username Password: Remember me

گفتگوی همراهان
(1 viewing) (1) Guest

TOPIC: گفتگوی همراهان

گفتگوی همراهان 9 years, 8 months ago #8779

  • حسین
  • OFFLINE
  • Platinum Boarder
  • گر به خود آیی به خدایی رسی به خودآ
  • Posts: 374
  • Karma: 0
با سلام بر استاد عزیز و همراهان گرامی

سعی کنید وقتی وارد بحثی می شوید به شکلی وارد بحث شوید که مایه استفاده سایر همراهان فراهم گردد و الا مبتور گذاشتن یک بحث دردی را دوا نمی کند با منطق و از جهت علمی وارد شوید ما هم از نظرات شما استفاده می کنیم


جامعه ما(کونگ فو) جامعه باسوادی است سزاوار است علمی برخورد شود


در پناه حق

گفتگوی همراهان 9 years, 8 months ago #8780

  • آريا
  • OFFLINE
  • Platinum Boarder
  • ازاد زندگي كن ، سربلند بمير
  • Posts: 512
  • Karma: 5
پاسخ به آقاي حسين -4
به نام خدا
دوست گرامي آقاي حسين درود برشما
و اما در باره شناخت و خود شناسي و خدا شناسي و . . . . .!؟
من در نوشته اولم از شما خواستم كه در اين بحث دين را به كناري بگذاريم تا هر كس بتواند آزادانه حرف خود را بزند.اما شما چون پايه اعتقاديتان دين مبين اسلام است مي خواهيد همه چيز را با آن تأئيد يا رد كنيد. در صورتي كه در اين بحث اين مطلب به كار نمي آيد و من دليلش را خدمتتان عرض خواهم كرد.
وقتي شخصي بحثي را آغاز مي كند مطمئنا در ذهن خود يك اصولي دارد يا اعتقاداتي دارد و يا در باره آن موضوع خاص مطلبي دارد كه مي خواهد در باره آن بحث كند تا درستي يا كذب بودن آن مطلب برايش به اثبات برسد يا اطلاعاتش بيشتر شود.در هرحال سؤال اوّل اين است : آن شخص از كجا مطمئن مي شود كه آن مطلبي كه در ذهن وي موجود است صحيح مي باشد كه مي خواهد در باره آن بحث كند؟ ايا به منبع اصلي دسترسي دارد و يا اينكه منابعي كه وي در اختيار دارد تأييد شده هستند؟ در غيراينصورت نمي توان با تكيه بر مطالبي كه درستي آنها تأييد نشده به بحث و قضاوت نشست.
مثلاً در روزگاران گذشته چون شناخت مردم كم بود فكر مي كردند كه خدا يك انسان غول پيكر است، بنابراين براي او جنسيت قائل شده و زن و فرزند تصور مي كردند.و اين تفكر غلط با شدت براي هزاران سال جريان داشته و مورد قبول مردم بود تا اينكه خداي متعال در سوره توحيد فرمود:خدا نه زائيده شده و نه ميزايد. اين سخن از زبان نبي مكرم جاري شده و سخن خداست، پس فصل الخطاب است.
بنابراين عنايت بفرمائيد، اگرپايه بحث غلط باشد تا ثريا مي رود ديوار كج.
در باره خود شناسي و يا مقوله شناخت كه الحق و الانصاف بحث بسيار سنگيني است و هزاران سال است كه علما در اين باره با يكديگر مباحثه دارند، بنده براي شروع فقط به يك نكته اشاره مي كنم و آن اين است كه ما بايد در ابتدا بدانيم كه 1- شناخت چيست؟ 2- منظور ما چه نوع شناختي است؟ چه چيزي قرار است مورد شناخت قرار بگيرد و ما در باره آن چه اندازه اطلاعات داريم؟
من بحث را از خود شناخت آغاز مي كنم.
شناخت به چه معني است؟ گاهي از ما مي پرسند: فلاني را مي شناسيد؟ ما مي گوئيم بله.آيا شناخت به ظاهر محدود مي شود يا به باطن يا به هر دو؟
به نظرحقير شناخت به اين معني است كه، ما به واقعيت مطلق در باره هر چيزي بطور تام و تمام رسيده باشيم كه به اين، شناخت كامل مي گويند. اما شايد نشود در باره هر مسئله اي انسان به شناخت كامل برسد، بنابراين حداقل شناخت براي شروع يك گفتگو يا قضاوت لازم است.
وقتي ما در باره خود شناسي مي خواهيم بحث كنيم پس در ابتدا بايد معني شناخت را و خود را شناخته باشيم، در غيراين صورت بحث ما بي فايده خواهد بود.زيرا در صورت عدم شناخت مانند شخصي خواهيم بود كه با چشمان بسته در شبي تاريك و در جنگلي ظلماني حركت مي كند.
من براي شما حديث نبوي را مثال زدم كه در حقيقت منظور از اين حديث آن نيست كه مردم فكر مي كنند كه اگر انسان خود را بشناسد خداي خود را خواهد شناخت. بلكه منظور اين است كه انسان هرگز نمي تواند خود را بشناسد در اين صورت خداي خود را هم نمي تواندبشناسد به يك دليل ساده كه بنده در ادامه عرض مي كنم. اما شما از نظر صرف و نحو زبان به اين نتيجه مي رسيد كه اين جمله به اين شكل بيان نشده.
دوست گرامي ما در فارسي نمونه اين حرفها را داريم، مثلاً ما به شخصي مي گوئيم اگر شما توانستي فلان كار را انجام دهي پس مي تواني فلان كار ديگرراهم انجام بدهي، اما در حقيقت منظورما ازگفتن اين اگر آن است كه اگر،يعني تو نمي تواني اين كار را انجام بدهي. متاسفانه آن اگر را نمي توان در نوشتن نشان داد بلكه در صوت معني پيدا مي كند.
حال اگر باز هم شما با حرف بنده مخالف هستي من از شما سؤال مي كنم : خود شناسي يعني چه؟
خود چيست و چگونه مي توان آن را شناخت و در اينجا شناخت به چه منظوري است؟
ما در مكالمات روزانه مدام اين كلمات را بكار مي بريم : خود من – سرمن – پاي من – روح من و الي آخر.
حال سؤال اين است : اين « من » كيست كه همه چيز را منسوب به خود مي كند.آيا شما مي تواين بگويي « خود » شما چيست، از چه ساخته شده؟
نمي توانيد، هرگز نمي توانيد، بهمين شكل است كه انسان نمي تواند خود يا خدا را بشناسد،بلكه فقط مي تواند حضور خود يا خدا را احساس كند. اين حرف بنده تنها نيست، شما كه ماشاء الله خود فاضليد و به گنجهاي منابع فلسفي دسترسي داريد حتما خوانده ايد كه بزرگان ما از اين معني عاجزند. اينجاست كه بايد نشان دهيد تا چه اندازه آزاد انديش هستيد؟
اعتقاد به دين يا يك مكتب فلسفي، دست و پاي انسان را مي بندد.زيرا شما مجبوريد براساس اعتقادات خود فكر كنيد و درستي يا كذب بودن هر مطلبي را در آزمايشگاه مكتبي خود بسنجيد. و اين اشتباه مهلكي است كه هزاران سال است انسان مرتكب مي شود و يارومه ابراهيم ميرزايي در كمال هوشمندي از چنين اشتباهي پرهيزكرد و هرگز هيچكس ندانست كه ايشان به چه دين يا آئيني معتقد بودند.( كه البته اين مطلب هرگز به اين معني نيست كه ايشان لائيك يا بي دين بودند) اما اين در باور شما نمي گنجد كه چگونه مي شود انسان به دين يا آئين خاصي تعلق خاطري نداشته باشد يا بدون در نظرگرفتن معتقدات خود به دنبال شناخت باشد؟ اين همان « انديشه بيرنگ » است. يارومه به فلسفه « توتاي ما» معتقد بودند، يعني آفريدگاران فكر. خداوند متعال راه شناخت را با وجود اينكه در انتها شناختي حاصل نمي شود هرگز به روي كسي نبسته است. در هيچ آيه اي از قران شما نمي توانيد مطلبي پيدا كنيد كه دلالت براين بكند كه انسان عاقبت خداي خود را خواهد شناخت. اگرخداوندمتعال از سوي بشربطور كامل شناخته شود پس جزو دانسته هاي تحت تصرف انسان در مي ايد و اين اجازه هرگز به بشر داده نمي شود. همچنانكه در قران مجيد خطاب به موسي مي فرمايد : لن تراني. تو هرگز نمي تواني مرا ببيني.
اما اينكه يارومه به دنبال چه چيزي بودند؟ اين بحث شيريني است و من در ادامه اين بحث اگر زنده باشم و اجازه داشته باشم به ان هم خواهم پرداخت.
در ضمن در پاسخ يكي از همراهان عزيز عرض كنم بنده آقاي آژيرنيا نيستم. من هرگز ايشان را نديده ام اما خدمت ايشان و تمامي همراهان استاد جليل زاده ارادت دارم.بنده از استان البرز بوده و فعلاً ساكن تهرانم. كونگ فو توآ را بعد ازانقلاب در روستاي محل سكونت خود بايكي از شاگردان آقاي حسن ابراهيمي شروع كردم كه هرگز ايشان را هم نديدم.در اوج بگير و ببند كونگ فو مجبور شديم كار را با مصطفي دهقانيان دروغگو و شاگرد ايشان آقاي حسين امير اعظمي كه خدا رحمتش كند و ببخشد و بيامرزد ادامه داديم. اما من مدت كوتاهي كه با ايشان كار كردم بخاطر طرح سوالاتي در باره سابقه مصطفي دهقانيان ودرگيري با مرحوم اميراعظمي ( جالب است بدانيد كه وقتي از امير اعظمي سؤال كرديم كه چرا مصطفي دهقانيان با يارومه عكسي ندارد اگر شما ادعا مي كنيد كه ايشان شاگرد يارومه مي باشدعكسي مدركي نشان دهيد، ايشان عكس چينوي يارومه را به ما نشان دادند و عكس اقاي علي قاري حقيقت را كه به پشت به دوربين بود نشان داده و گفتند ايشان مصطفي دهقانيان است. و من چون پيگير ماجرا شدم و ثابت كردم كه اين عكس مال كس ديگري است با ايشان درگير شده وباشگاه ايشان را ترك كردم). در ادامه متوجه شديم كه يارومه در ملارد ساكن شده اند و از طريق يكي ازدوستان كه استاد ايشان با يارومه در ارتباط بودند وچون استاد جليل زاده با ايشان مخالفند من اسم ايشان را نمي آورم در هفته يكي دوبارموفق مي شديم به خدمت ايشان برسيم.بنده در آنجا نامه نگاريهايي را با يارومه آغاز كردم و هر بار چند پرسش فلسفي را مطرح كرده و پاسخ خود را با دست خط ايشان در يافت مي كردم و اين رابطه تا خروج ايشان از ايران برجاي خود باقي بود.در همين ايام دوباره از خط يك كار را با همان شخص ادامه داده وبه پايان رساندم. كليه مدارك شالبند سبزهاي آن زمان را يارومه امضاء كردند اما در متن مدرك اين چنين مرقوم ميكردند به تأئيد فلاني من شالبند سبز را به آقاي فلان مي دهم.البته استاد جليل زاده عزيز اين مسائل را قبول ندارند و بنده هم براي ايشان احترام خاصي قائلم. فقط چون دوستان كنجكاو شده بودند كه حقير را بشناسند عرض كردم.البته همانگونه كه مي دانيد در ادامه به دليل مسائل خاصي يارومه در آلمان شخص مذكور را طرد كردند.همانگونه كه همايون خوشگوي را و دهها نفر قبل از او را و بعد از وي را طرد خواهند كرد.در اين كار سرّي وجود دارد كه بعداً اگر اجازه داشته باشم مفصلاً به آن هم خواهم پرداخت.
فقط در پايان ذكر يك نكته را لازم مي دانم و آن اين است كه مشاهده مي كنم همراهان زيادي در باره يارومه مي پرسند كه چرا ايشان از كونگ فو توا كناره گرفت. استاد جليل زاده عزيز و بقيه اساتيد مطمئنا مي دانند كه علت چيست، اما تواضع مي كنند و نمي گويند. اما بنده حقير خدمت شما عرض مي كنم كه ابداع كونگ فوتوا از اول تا به امروزبر اساس يك نقشه خاص تكاملي در راستاي حقيقت يابي بوده و تمام اعمال يارومه آگاهانه است وايشان هرگز توآ را بحال خود رها نكرده اند.
ما از كجا مي دانيم كه ايشان مرتب با استاد جليل زاده يا اشخاص دلسوز ديگر درتماس نيستند. من فقط به ذكر يك نكته بسنده مي كنيم و ما بقي را شما خود حدس بزنيد.
بنظر شما اگر يارومه دخالت مستقيم داشت، ايا شما هرگز مي توانستيد از ماهيت شوم افرادي مثل: سلامي ، بهرامي نژاد، دهقانيان و بقيه مطلع شويد؟ اينها سالها ادعاي دوستي با يارومه را داشتند و حتي سلامي در ملارد هم با يارومه مكاتبه داشت. اما وقتي يارومه يك روزنه كوچكي باز كرد تا اينها به خيال خودشان احساس ازادي كردند ديديد كه چه شد.
راهبر با انتخابي هوشمندانه ديگران را به حال خود واگذاشت تا سره از ناسره مشخص شود. اگر ايشان سلامي را از خود طرد مي كرد همه و حتي خود سلامي مي پرسيدند مگر ايشان چه كرده است؟ اماالان هيچكس در گناهكار بودن ايشان ترديدي بخود راه نمي دهد.
و يا اگر يارومه به همايون خوشگوي مي گويد متو بزني گناه كردي، درست مي گويد. ايشان اين حرف را به همايون مي زند، چون مي بيند كه اين شخص هم جنبه ندارد و نمي تواند به صراط مستقيم باشد.به قول معروف: هر كسي از ظن خودشد يار من، از درون من نجست اسرار من.
شايد استاد جليل زاده و بعضي از اساتيد دلسوز و قديمي بعضي موقعها از برخي ازموضعگيري هاي يارومه عصباني و دلگير بشوند،اما من به عنوان كوچكترين عضواز خانواده توا به شما اطمينان مي دهم كه هرگز يارومه حسابها را با هم قاطي نمي كند. اگر چنين كند ديگر نمي تواند راهبر اين راه باشد. مطمئن باشيد يارومه به وجود افرادي چون استاد جليل زاده و ديگرهمراهاني كه به عهد و پيمان خود وفادار مانده اند افتخار مي كند. اما موضوع همان است كه استاد سر لوحه سابت خود قرار داده اند. براي رسيدن به معشوق بايد عاشق بود.
نازو نوازش استاد با تنبيه او يك معنا دارد. موفق باشيد بدرود
گنگ خواب ديده

گفتگوی همراهان 9 years, 8 months ago #8781

  • حسین
  • OFFLINE
  • Platinum Boarder
  • گر به خود آیی به خدایی رسی به خودآ
  • Posts: 374
  • Karma: 0
سلام و درود


جناب آقای آریای عزیز حضرتعالی که مدعی هستید از نزدیک یارومه را دیدید و از ایشان بهره ها بردید لطف بفرماید جواب سوالهای بنده را بدهید چون شما خواهان گفتگو درباره ذن بودید بنده و بقیه همراهان مشتاق شنیدن اندوخته های حضرتعالی که از زمان یارومه به دست آوردید هستیم سزوار است با این قدمت در پی جوابهای مستند و منطقی و قانع کننده باشید بنده و همراهان از شما استفاده می کنیم


آقای پدرام شما که می فرماید جناب آقای آریا نظرات خوب و پخته ای دارند لطف بفرمایید به سوالهای ایشان در آخر مطلب جواب دهید باشد با جواب دادن شما و بقیه همراهان ما را بی نصیب نگذارید

بدرود

گفتگوی همراهان 9 years, 8 months ago #8782

  • Assar
  • OFFLINE
  • Administrator
  • Posts: 414
  • Karma: 27
با درود،

برای شرکت در گفتگو ها از گزینه حقیقی خود استفاده کنید، با تشکر
دگر مرد رهي ميان خون بايد رفت
از پاي فتاده سرنگون بايد رفت
تو پاي به ره بنه دگر هيچ مپرس
خود راه بگويدت كه چون بايد رفت

گفتگوی همراهان 9 years, 8 months ago #8783

  • حسین
  • OFFLINE
  • Platinum Boarder
  • گر به خود آیی به خدایی رسی به خودآ
  • Posts: 374
  • Karma: 0
با سلام و درود
بالاخره ما که جواب را درنیافتیم پرسش های بنده را ببینید با دیده انصاف جواب دهید آقای Assar شاید شما جوابی داشته باشید

گفتگوی همراهان 9 years, 8 months ago #8784

  • حسین
  • OFFLINE
  • Platinum Boarder
  • گر به خود آیی به خدایی رسی به خودآ
  • Posts: 374
  • Karma: 0
آقای Assarعزیز سلام

بله من هم با شما موافقم
Time to create page: 0.38 seconds