پاسخ به آقاي حسين -3
به نام خدا
دوست گرامي آقاي حسين درود برشما
با تشكر از شما كه زحمت كشيده و مطالبي را درجواب حقير نگاشته ايد، قبل از هر چيز بايد عرض كنم كه متأسفانه شما به مطلب قبلي بنده كه من آن را ويرايش كردم ولي فعلاً روي سايت درج نشده توجه نكرديد. بنده در آنجا از شما خواستم يك مطلب را به صورت خاص مشخص كنيد تا بحث روي آن انجام پذيرد.يعني بهمان شكلي كه در حوزه يا دانشگاه يا هرمكان فرهنگي ديگرانجامميشود. اما خوب شما دهها مسئله را با هم مطرح مي كنيد و الحمدلله بنده توانايي پاسخگويي به آنها را دارم اما براي همراهي كه مي خواهد وقت بگذارد و از اين وقت گذاشتن چيزي عايدش شود سخت خواهد بود.بنابراين بنده تصميم گرفتم دو كار بكنم.
اوّل : حاصل يك عمر تحقيق و پژوهش در باره فلسفه كانگ فو را طي سلسله مقالاتي براي استاد جليل زاده بفرستم تا اگر ايشان صلاح دانستند آنها را براي استفاده همراهان در سايت قرار دهند.
دوّم : بحث پخته اي رابه ياري خدا و با كسب اجازه از استاد جليل زاده عزيز با شما آغاز مي كنيم و اميدوارم خروجي اين بحث چيز مفيدي باشد.زيرا ما مردم ايران عادت كرده ايم كه درهر بحثي به دنبال كوبيدن نفر مقابل باشيم. اما در اينجا حقيقتا منظور بنده اين است كه نسل جوان با حقايق كونگ فو توآ آشنا شوند.بنابراين من مجبورم بحث خودم را از نقطه صفر آغاز كنم و اين ممكن است به طول بيانجامد.پس خواهش مي كنم حوصله كنيد.
من نقطه شروع را سخنان خود شما قرار مي دهم.
شما حسين عزيزبحث را از عرفان توا آغاز كرده ايد.بنده مي خواهم در همين ابتدا يادآور شوم كه آغاز يك بحث در باره هر موضوعي مستلزم اين است كه انسان به چند مطلب اشراف كامل يا حداقل نسبي داشته باشد.
وقتي كه شخصي در باره عرفان توآ يا عرفان يارومه مي خواهد مطلب بنويسد قبل از آن بايد از حصول چند مطلب مطمئن باشد.
1- آيا اصلاً يارومه فرد عرفاني بوده است يا خير؟ اگر بوده يا نبوده چگونه مي توان اين مطلب را اثبات كرد؟آيا مي توان در غيبت ايشان از زبان ايشان مطلب نوشت يا خير؟
به عبارت ديگر بحث كردن يعني قضاوت كردن در باره چيزي، حال براي قضاوت شما بهتر مي دانيد كه بايد ادله ي قانع كننده اي در دست باشد. حال با عنايت به اينكه يارومه در هيچ كجا حتي يك خط ازعرفان سخن نگفته اند شما از كجا به عرفان يارومه پي برده ايد؟ بايد توضيح دهم كه منظور بنده در اينجا آموزش شيوه بحث كردن به شما كه مشخص است از فضلاي حوزه هستيد نيست؛ بلكه بيشتر نسل جوان رامد نظر دارم كه ياد بگيرند چگونه بحث كنند. زيرا بطور مكرر مي بينم كه در سايتها از قول يارومه مطالبي مطرح مي شود كه روح ايشان هم از آن خبرندارد اما ديگران آنها را به اسم وي مي زنند. در حالي كه يارومه به قول آقاي عصار هرچه فرمودند آشكارا بود. بنابراين از آنجايي كه كونگ فو توآ كه حاصل عمر ايشان است وكتاب يارومه و سخنان وي ملاك تأئيد يا تكذيب سخنان منسوب به وي بايد باشد، حتي حقير هم اگر مطلبي را ادعا مي كنم كه با اين ملاكها مطابقت نكند نبايد آن را پذيرفت و انصاف هم همين است.
2- و مطلب دوّم اين است كه وقتي مي خواهيم در باره عرفان در توآ بحث كنيم بايد ديد كه آيا اصلا كونگ فو توآ عرفان دارد يا خير؟ يعني بايد مشخص شود كه كونگ فو توآ چه چيز است؟ ايا دين است ؟ آيا مكتب فكري و فلسفي است؟ ايا شاخه اي از ذن است ؟
شما فعلاً به اين دو مطلب پاسخي مرقوم بفرمائيد تا بنده بقيه بحث با شما را ادامه بدهم.
اما مطلبي در باره شناخت دارم كه آن را در ادامه اين مطلب عرض مي كنم. فعلا خدا حافظَ