• Create Account
Welcome To Body & Mind Training Institute Inc
   KUNG FU TO'A 
Learn Kung Fu TO'A from Master Mostafa Jalilzadeh
We Invite You to Participate in Our Weekly Talk Show
If you really WANT it, you have to LOVE it

 

You are here You are here: Forum
Guestِ, Welcome
Username Password: Remember me

گفتگوی همراهان
(1 viewing) (1) Guest

TOPIC: گفتگوی همراهان

گفتگوی همراهان 9 years, 8 months ago #8744

با درود،
حسین جان من در مسافرت هستم، هم محدودیت اینترنتی دارم و هم زمان و مکان.
اما با این حرف شما که فرمودید منظور یارومه از روان همان عرفان است مخالفم.
خدمتتون عرض کنم که جهان بینی یارومه محدود نبود و هرکس میتونه برداشت خود را نسبت به احتیاج و دانش خود از آن داشته باشد.
The following user(s) said Thank You: mohammad, حامدعدالتي

گفتگوی همراهان 9 years, 8 months ago #8745

  • حسین
  • OFFLINE
  • Platinum Boarder
  • گر به خود آیی به خدایی رسی به خودآ
  • Posts: 374
  • Karma: 0
استاد عزیز هر وقت از مسافرت تشریف آوردید جهت روشنگری بنده بحث را با شما ادامه میدهم

همیشه در صحت و سلامتی باشید
بدرود

گفتگوی همراهان 9 years, 8 months ago #8746

  • حسین
  • OFFLINE
  • Platinum Boarder
  • گر به خود آیی به خدایی رسی به خودآ
  • Posts: 374
  • Karma: 0
بله آقای پدرام عزیز
اخلاق تواکار بله همین است که فرمایش کردید اخلاق پایه عرفان است اما بحثها را با شما داشتم اگر محبت بفرماید رجوع کنید به آن23 صفحه متوجه خواهید شد که بنده قائل به اینکه روان همان عرفان باشد نیست استاد که میفرمایند بنده با این گفتار شما مخالفم که به نظر یارومه روان همان عرفان نیست استاد مشغله آنها زیاد و جواب دادن به این همه متقاضی فقط الان این بحث را دیدند چون در مسافرت به سر می برند انشا الله آن مباحث را به عینه برای ایشان نقل میکنم آنوقت متوجه خواهند شد که عرض بنده روان با عرفان یکی نیست بلکه مقدمه است و اگر یارومه تعبیر به روان کردند این جهت تسامحی دارد شما هم لطف بفرماید مباحث را دنبال کنید بنده و شما از استاد استفاده می کنیم

بدرود

گفتگوی همراهان 9 years, 8 months ago #8747

  • Mahdi
  • OFFLINE
  • Fresh Boarder
  • Posts: 14
  • Karma: 0
With greetings to the dear professor
And to wish health to you, I hope. Have a nice trip.
In the hope that you will be kung fu Federation president
Bye
Mahdi
The following user(s) said Thank You: Mostafa Jalilzadeh

گفتگوی همراهان 9 years, 8 months ago #8748

  • حسین
  • OFFLINE
  • Platinum Boarder
  • گر به خود آیی به خدایی رسی به خودآ
  • Posts: 374
  • Karma: 0
خدمت استاد بزرگوار و عزیز خودمان آقای جلیلزاده
سیر نزولی بحث درباره روان و عرفان را که میان بنده و جناب آقای پدرام می باشد به محضرتتان ارائه می شود باشد با رهنمودهای حضرتعالی مسیر را مشخص و استفاده همراهان دیگر را میسور سازید

پدرام: حسین عزیز چون حقیقت را ندیدی ره افسانه زدی.پرورش روان با عرفان متفاوت است.ضمنا ما هنوز تو‌مایگاه اول ‌ماندیم شما صحبت از عرفان توا میزنی؟ چرا گونگ فو را از اخر شروع کردی؟عرفان توا فعلا بر اساس مقالات است و ما کسی را که به ان درجه رسیده نداریم .

حسین:فرمودید روان با عرفان فرق داره میگم ما هر نوشته ای را که می خوانیم می گویند روان و روح آدمی روان و روح آدم یک معناست مقصود از پرورش روان چیست اگر تربیت روح و روان آدمی باشد مگر عرفان غیر از این است آیا روان یعنی آماده سازی روح برای رسیدن به کمال است خوب این همان طریقت عرفان است روان یا روح آدمی یا حقیقت آدمی متلبس به این وجودی که به شکل آدمی است می باشد و تحت تربیت نفس ترقی پیدا می کند که به اصطلاح می گویند عرفان نفس آیا غیر از این است یعنی عرفان را مجسم کنیم که هفت مایگاه دارد هفت پله دارد بعد این روان آدمی بیاد این مراحل را دونه به دونه بپیماید سوالم از شما اینه خمیر مایه این روان چیه که آن آمادگی را ایجاد میکنه که نفس این ده مایگاه را بپیماید یعنی مقدمه عرفان روان آدمی است و اگر این مقدمه نباشد پس باید به همه کسانی که روان دارد و لو اینکه دیوانه باشد بگوییم عارف لذا خدمت حضرتعالی متذکر بشوم اگر تعبیر روان در کونگ فو آمده مقصود عرفان توا می باشد نه روان آدمی چون روان آدمی مقدمه است برای عرفان به نظر بنده تعبیر استاد از انشاء تن و روان نظر به همین بوده یعنی تعبیر تعبیر مسامحه ای می باشد و الا باید بگوییم همه مردم کونگ فو کارند چون روان دارند اگر چیزی غیر از این است بفرمایید ما استفاده کنیم

پدرام:روان (Psyche) عملکرد واحد همه اندامهای بدن در یک ارگانیزم واحد بر اساس پروسه‌های شیمیائی، بیوشیمیائی و نویروشیمیائی آنها و فرایند آنها در ارتباط با فعالیت چند بعدی بغرنج مغز می‌باشد.

روان در لغت ظاهراً با روح نیز مترادف است اما لزوماً با آن مفهوم و مصداق یکسانی ندارد. روان هم‌آمیختگی شخصیت انسان است که بیشتر در روانشناسی موضوعیت دارد و بر اثر تلاقی رفتارها و احساسات تشخص می‌یابد و تحقق آن مغفول عنه می‌باشد، در حالیکه روح موجودی مجرد و در تحقق مستقل است و منحصر به بعد مجرد انسان نیست بلکه برای توصیف دیگر موجودات مجرد نیز کاربرد دارد و موضوعی دینی و متافیزیکی است.

نیز گفته شده است از یک دیدگاه کلّی انسان از سه بخش جسم، روان و روح تشکیل شده است و روان، بخش واسط جسم و روح است یا نتایج تعاملات قابل مشاهده آندو است.

روانشناسی مطالعه رفتار و تجلیات روان است. اصولاً روان برآیند کلی رفتار است و لزوماً بمعنی روح که منشا متافیزیکی اعمال انسان است نمی‌باشد هر چند در حقیقت به تاثیر و تاثرات آنرا اشاره دارد.
برگرفته از ویکی پدیا
پرورش روان در کونگ فو توا بر اساس علمی است.هیبنوتیزم و ذن و نرمشها و تکنیکها همه در زمره مباحث علمی هستند.در دانشگاههای معتبر همین هیبنوتیزم را به صورت علمی درس میدهند.انجام این کارها اگر طبق اصول باشد میتواند باعث فعل و انفعالاتی در مغز و گردش خون و هورمونها و تمام اعضای بدن داشته باشد که نتیجه ان سلامتی و نشاط و ذهنی ارام است ضمن اینکه تا حدودی قوی شدن باعث اعتماد به نفس میشود که همین اعتماد به نفس تاثیر خوبی در ارام کردن روانهای پریشان دارد.من‌ در چند متن قبلی در پیشتهادم گفتم که باید از روشهای روز روانشناسی در پرورش روان استفاده کرد.
اما عرفان متفاوت از این مباحث است.البنه اگر عرفان عرفان درستی باشد ان هم میتواند بر روان انسان تاثیر درست و شگفت انگیز بگذارد.عرفان یعنی شناخت.منتها نظر من این است که در عرفان توا مقصود کشف مجهولات است و ما چیزهای تازه به دست میاوریم ولی در عرفان اسلامی رسیدن و درک به دانستهایی است که از قبل ان را دیگران پیدا کردند.و ما فقط به ان نقطه میرسیم.ولی اصلا مهم نیست .چون فعلا ما در مایگاه اول ماندیم.و صحبت کردن در این مورد بی فایده است.
ضمنا در ره رسیدن به کمال و عرفان نیاز به استاد و همراه است و تنها عارف توا اگر موجود باشد خود یارومه است .توصیه از به شما توصیه که راه عرفان را بدون حضور استاد نروید چون بسیار احتمال گمراهی وجود دارد و خدای ناکرده حتی مشکلات روحی و مغزی و یا دیوانگی .اگر به من اطمینان ندارید از اساتید دینی حوضه بپرسید.همه این نکته را میدانند.به نظر من عرفانی که در مقالات و مصاحبه ها صحبت از ان شده رسیدن به ان سخت و یا ناممکن است چون در راه سوالات بیشماری برای شما ایجاد میشود که کسی که جواب ان را دارد در دسترس نیست غیر یارومه هم کس دیگری را نداریم که بداند.

حسین: بنده تازه فهمیدم مقصود شما از روان و عرفان چه می باشد بله حق باشماست طبق این چیزی که از کلام شما فهمیدم و طبق تجربه ورزشی روان (اگر طبق اصول باشد میتواند باعث فعل و انفعالاتی در مغز و گردش خون و هورمونها و تمام اعضای بدن داشته باشد که نتیجه ان سلامتی و نشاط و ذهنی ارام است ضمن اینکه تا حدودی قوی شدن باعث اعتماد به نفس میشود که همین اعتماد به نفس تاثیر خوبی در ارام کردن روانهای پریشان دارد) و همین علم روانشناسی است و عرفان شناخت پس عرفان غیر از روان است بله با این نوشتهاتان قانع شدم اگر چه در این زمینه روانشناسی بنده مطالعه نداشته و فقط از منظر و دیدگاه علوم حوزوی بنده جواب شما را میدادم عرفان یعنی شناخت مطلق است ولی از دیدگاه حوزه شناخت خدا بر پایه شناخت نفس حال سوال آیا استاد یارومه نظر به شناخت مطلق داشته یعنی هر چیزی که توان رزمی او را بالا ببره می شود جزء موضوع شناخت حال چه فیزیکی چه متافیزیکی چه اینکه آن مقوله شناخت از مقولات دین باشد طبعا همینطور است چون استاد شخص بی سوادی نبودن علم روانشناسی هم داشتند شنیدم هم علم هیپنوتیزم هم داشتند خوب این را هیچ کس نمیتونه منکر بشه که شناخت و عرفان توا عمومیت دارد بله حتما به نظر بنده استاد عرفان توا را این مد نظرش بوده یعنی هر چه که ما را در درک حقیقت خودمان یاری بده می شود جزء موضوع شناخت و عرفان توا البته نه شناخت و عرفان کاذب که با پلیدی نفس همراه است که عرفان و شناخت یعنی انسانیت که مبراست از این پلیدی بنده با نظر شما موافقم اما در عرفان اسلام آن مساله که عرض کردم بلکه قداست آن بالاتر از این مسائل است اینجا فرق عرفان توا و عرفان اسلامی را خدمتتان متذکر می شوم عرفان اسلامی یعنی وصول به محبوب با شناخت خود در سایه انجام واجبات و ترک محرمات که وقتی سالک به مقصود رسید دیگر کار تمام است چون عین الشهود است که سلمان فارسی این ده پله ایمان را پیموده و سلمان منا اهلبیت شد پس عرفان اسلامی شناخت حق تعالی با ساده ترین راهها با سختیرین مراقبتها از انجام واجبات و ترک محرمات سالک گناه نمی کند پلیدی ندارد اما عرفان توا کمک گرفتن از سایر شناختها است و لو شناخت اسلامی چون بنیه ورزش رزمی است بعد سیر مراحل مایگاهها و در آخر اگر این عرفان به عرفان اسلامی منتهی شود دیگر کار تمام است چون اسلام همه چیز را در شناخت نفس می داند برا همین است عرضم که شناخت عرفان توا همان شناخت عرفان اسلام خوب شعار همین است من عرف نفسه فقد عرف ربه و لو از هر شناختی حتی اگر شناخت اسلامی باشد خوب میفرماید کشف مجهولات مجهولات چی هستند ناشناختهایی که دست نیافتیم و اسلام همه مجهولات را بیان کرده پس با این حساب توا مجهولاتی دارد که اسلام ندارد در حالی که اسلام علم اولین و آخرین است همه مجهولات را بیان کرده حتی مجهولات توا را فقط باید کوشش از طرف ما باشد تا برسیم هرچه هست در قرآن است علم اولین و آخرین فقط ما باید آن را پیدا کنیم فک کنم باید خیلی از مباحث بحث شود تا متوجه بشوید


نیما:
با سلام خدمت همه همراهان و استاد گرانقدر بااجازه منم در بحث شرکت میکنم...
در توآ فلسفه ذن اینطور آورده شده که:(البته با ذکر چکیده ای از آن):

در جهان امروز روابط خاص سياسي و اقتصادي و تداخل فرهنگها پذيرش بسياري از آرا و نظرات پيشگامان عقيدتها نه تنها در خور تامل است، بلكه با توجه به روابط انسانها و نزديكي فرهنگهاي متفاوت بيكديگر تمايل ملتها به پيشرفت روز افزون و ..... ناگزير به پس زدن و رد بسياري از نظرات هستيم. هدف اصلي ما دست يافتن به ذني است كه بتواند بشر مثبت را راضي نمايد و در عين حال او را بيجهت به نيستي نكشاند. ذن مورد نظر ما زندگي است يا به يك معني شيوه زندگي است. با اصول روشها، ‌گرايشها و موازين خاص خود كه شايسته و مورد قبول جامعه جهاني آينده با ارگانيزم خاص خود ميباشد،‌ذن مقبول ما، ذني است كه قادر باشد انسانها را به آنجا برساند كه وراء انديشه مي باشد.

------← و باز در جایی دیگه اینجور بیان شده:
با ايمان به ارزش و تاثير عامل زمان نه مايلم زمانم را بيجهت از دست بدهم و نه قصد دارم كه زمان تورا بدزدم. بر اين پايه هرچه زودتر انتقاداتي را كه بر ذن بودئيسم دارم برايت مينويسم به آنچه كه هم مي نويسم ايمان كامل دارم. پيشتر هم گفتم هدف من دست دادن به ذني است كه با محيط كنوني و افرادش و جهان آينده هم آميز و منطق باشد چه طبيعي است جنبه هاي غير علمي،‌منفي و يا سكرآور هر انديشه و نهادي بي هيچ ترديد مردود و غير قابل پذيرش است.
...←بنابراین یارومه بر ذن بوداییسمی انتقاد داشتن و توآ راه بودایی نیست.

اما در مورد اینکه توآ به سیاست یا عرفان ویا غیره باید بپردازد یا نه باز در فلسفه ذن یارومه گفته شده:
ذني با جهان امروز ميتواند هم آهنگ و هم صدا گردد كه از هيچ مسئله اي غافل نباشد. امروز هيچ رويداد و تصميم و تاركي جدا از مسائل اجتماعي، اقتصادي، سياسي نخواهد بود. با اين اساس سمتي كه منتج از مسائل مشي زندگي افراد قرار گيرد،‌سمتي ماليخوليائي و نوعي واژگونگي و جبن است. سمتي است كه موجوديت انسان آزاد را شديداً به مخاطره مي اندازد، سمتي بهره كشي از انسانها و تحميق آنرا بصورتي دير پا در خواهد آورد. چنين سمتي يا ركساني است كه هدفشان وطن فروشي و تاخت و تاز به تمام شئون انساني و تاراج ثروت ملتهاست. بدين خاطر من و تو موظف و ناگزيريم آگاه باشيم و آگاه كنيم.
.....← دوستان اینها راه راهبر توآست.هدف ایشون هست بنابراین تز ایشون هم که کونگ فو توآست مطمينا در راستای همین اهداف بوده.
عرفان به معنی شناخت هست؟خب بخودآ هم همون دعوت به شناخت و مسیری برای شناختن هستش.


حسین:احسنت بارک الله خوب همین هم نظر ماست نه کونگ فو توا بودایی است و نه اینکه از زمانه خودش عقبه بله درهر مساله ای در جهت پیشرفت خودش استفاده می کند اجتماعی سیاسی اقتصادی و غیره فقط در بحث عرفان که همان شناخت باشد در نکته اخیر بنده به جناب پدرام متذکر شدم که حتما جناب استا شناخت مطلق را مد نظر داشتند و لو این شناخت شناخت اسلامی باشد که بالاخره مجهولات کونگ فو وقتی به عرفان اسلامی منتهی می شود دیگر مجهولی نخواهد بود بلکه عین واقعیت است لذا اگر تعبیر استاد در معنی کونگ فو توا یعنی انشا تن و روان باشد مقصود استاد بلا شک از روان همان عرفان توا می باشد که تعبیر استاد تعبیر مسامحه ای می باشد روان یعنی عرفان زیرا روان مقدمه عرفان است بنده در مباحث قبل این بحث را نمودیم رجوع بفرمایید متوجه می شوید.

حال استاد عزیز نظر بدید بنده نظر پدرام را در آخر قبول کردم که روان یک چیز و عرفان چیز دیگر اما همین روان مقدمه است برای عرفان و اگر تعبیر یارومه به روان کردند تعبیر مسامحه ای می باشد لطفا با نظرتان ما را یاری بفرمایید

ممکن است کسی قائل شود که این مباحث به فلسفه غربی هم منتهی می شود چه بهتر که تک تک فقرات ذن در کونگ فو از این جهت بحث شود که مباحث معرفت شناسی را به دنبال دارد ولی مهم این است دیدگاه آن از نظر یارومه چی بوده آیا مباحث در ذن صرفا اخلاقی بوده یا عرفانی بوده یا مخلوطی از اخلاق و عرفان و روان
استاد سر حوصله جواب دهید عجله ای نیست قصد آذار و اذیت شما را نداریم
بدرود
The following user(s) said Thank You: pedram

گفتگوی همراهان 9 years, 8 months ago #8749

  • آريا
  • OFFLINE
  • Platinum Boarder
  • ازاد زندگي كن ، سربلند بمير
  • Posts: 512
  • Karma: 5
با سلام و ارزوي سلامتي براي شما استاد گرامي. اقاي جليل زاده عزيز حواستان به اين حسين باشد.مشخص است كه اين شخص يك نفوذي بوده و مي خواهد بحث را به جايي كه مي خواهد بكشد و از آن نتيجه گيري دلخواه خود را بكند. اگر مايل بوديد بنده حاضرم پوز اين شخص را به خاك بمالم. ايميل حقير را داريد بنابراين اگر خواستيد مقالات مفصلي را در باب عرفان توآ برايتان مي فرستم در جواب اين جوجه طلبه در سايت بگذاريد تا روش كم بشه.شما شخصا در بحث شركت نكنيد.زيرا اين شخص مي خواهد از شما حرف بكشد و بعد بگويد كه شما از عرفان توآ چيزي نمي دانيد.هميشه سالم باشيد. اراداتمند شما. رهنما آريا
گنگ خواب ديده
Time to create page: 0.38 seconds