• Create Account
Welcome To Body & Mind Training Institute Inc
   KUNG FU TO'A 
Learn Kung Fu TO'A from Master Mostafa Jalilzadeh
We Invite You to Participate in Our Weekly Talk Show
If you really WANT it, you have to LOVE it

 

You are here You are here: Forum
Guestِ, Welcome
Username Password: Remember me

گفتگوی همراهان
(1 viewing) (1) Guest

TOPIC: گفتگوی همراهان

باسخ‌به: گفتگوی همراهان 9 years, 3 months ago #10825

  • pedram
  • OFFLINE
  • Platinum Boarder
  • Posts: 330
  • Karma: -1
درود بر استاد
استاد سایت ساکت است.حالتان چطور است؟

من نگران شدم.امیدوارم اتفاقی برای سایت و شما و جناب عصار نیافتاده باشه.
ما را بی خبر نگذارید.

سپاسگزارم.
The following user(s) said Thank You: Assar, اکبر

باسخ‌به: گفتگوی همراهان 9 years, 3 months ago #10826

درود بر شما پدرام گرامی،
حال ما خوبه، در جبهه دیگری در حال مبارزه هستیم نتیجه آن را این هفته در گفت و شنود خواهید یافت.
The following user(s) said Thank You: Assar, آريا , اکبر, pedram

باسخ‌به: گفتگوی همراهان 9 years, 3 months ago #10831

  • آريا
  • OFFLINE
  • Platinum Boarder
  • ازاد زندگي كن ، سربلند بمير
  • Posts: 512
  • Karma: 5
ادامه مبحث ذن وارتباط و اهميت آن در كونگ فوتوآ
( بخش اوّل )
بنام خدا و با درود خدمت استاد جليل زاده عزيز وبا آرزوي سلامتي كامل و عاجل جهت ايشان و همچنين با درود براستاد عصار گرامي و نازنين و ديگر همراهان گرامي.
بعد از يك وقفه كوتاه مدت كه به دليل كسالت اينجانب روي داد با ياري خدا و اساتيد گرامي و همراهان عزيز سعي مي كنم بحثهايي را كه ناقص مانده بود ادامه داده و كامل نمايم تا كمكي هر چند كوچك باشد در جهت افزايش آگاهي همراهان عزيز و جوان و نوپايي كه به تازگي كونگ فوتوآ را آغاز نموده اند.اما قبل از آن لازم مي دانم گله كوچكي نيز داشته باشم از دوستاني كه داراي فضل و كمالات هستند اما كم لطفي مي كنند و از دانش خود ما و ديگر همراهان را بهره مند نمي سازند. در حالي كه در حديث داريم كه : زكات علم نشر و پراكنده ساختن آن است؛ بگذريم.
پيشتر ها بحث « ذن » را مطرح كرديم كه متاسفانه نيمه تمام ماند و ان شاء الله اين بار سعي مي كنيم آن بحث را كامل سازيم و ناگفته نماند كه بنده ايميلهايي هم ازبعضي همراهان گرامي داشتم كه مصر بودند اين بحث ذن را ادامه دهيم. و از آنجايي كه هدف بنده نيز فقط و فقط افزايش آگاهي همراهان در زمينه مسائل مطرح شده در كونگ فوتوآ و بخصوص مواردي است كه در كتاب « كاراته و ذن كاراته » نوشته يارومه مطرح شده است.زيرا كه آن كتاب در برگيرنده اساس كونگ فوتوآ و دانشكده انشاء تن و روان مي باشد؛ بهمين دليل به خواست اين دسته از عزيزان احترام گذاشته و بحث « ذن » و « تمركز فكر» را كه يكي از پايه هاي مهم توآ را تشكيل مي دهند تا حصول نتيجه ادامه خواهيم داد.
حال با اجازه استاد جليل زاده و استادعصار و همراهان عزيز بحث خود را با « ذن » و ارتباط و اهميت آن در كونگ فوتوآ آغاز مي كنم.
براي شروع توضيح خيلي مختصري در باره « ذن » مي دهيم تا اگر همراهان جديدي به سايت اضافه شده و مطالب قديمي را نخوانده اند يا با اين بحث آشنا نيستندغافگيرنشوند كه ما به يكباره سراغ اين مطلب مي رويم.
در كتاب « ذن كاراته » يارومه پروفسور ابراهيم ميرزايي ، بخشي را به اشنايي با ذن اختصاص داده اند.
ايشان در آنجا تعريف « ذن » را از قول انديشمندان شرقي و غربي و معتقدان به اين مكتب فلسفي آورده و سپس نظر خودشان را نيز نسبت به اين راه و روش شناختي بيان كرده اند.علاقمندان مي توانند با مراجعه به آن كتاب گرانقدر اين بحث را آنجا مطالعه كنند، اما اگر كسي اشنايي با مباحث فلسفي نداشته باشد مسلما از آن بخش از كتاب چيزي دستگيرش نخواهد شد، زيرا يارومه ان بحث را در حقيقت براي كساني مطرح كرده بود كه قرار بود در ادامه كونگ فوتوآ به شال مشكي برسند.بهمين دليل تا درجه راهداني و شال بند سبز اطلاعات مختصري در اين باره در اختيارهمراهان گذاشته شد.
حال ما سعي مي كنيم در حد توان خود اين بحث را باز كرده و به زباني ساده بيان كنيم تا براي تمام دوستان قابل استفاده باشد.بهمين منظور ناگزيريم بحث خود را از علم فلسفه آغاز كنيم زيرا « ذن » يك مكتب شناختي است و بطور مستقيم به فلسفه ارتباط پيدا مي كند.
پس با يك تعريف مختصر در باره فلسفه و مكاتب فلسفي مطلب خود را آغاز مي كنيم.
دانشمندان براساس يافته هاي خود معتقدند كه نژاد انسان هزاران سال قبل و براثر تكامل بر روي زمين بوجود آمد و به تدريج از نظر جسمي و عقلي كاملتر شد تا به اينجايي رسيد كه نسل ما را تشكيل مي دهد.
( البته ناگفته نماند كه درمقابل اين نظريه گروهي هم از دانشمندان و پيروان مذاهب قرار دارند كه معتقدند انسان از نسل آدم و حوا و بهمين شكلي كه الان وجود دارد خلق شده و نظريه تكامل باطل است.عده ديگري ازدانشمندان هم هر دو نظريه را قبول دارند. يعني هم معتقدند كه آدم و حوا وجود داشته اند و هم اينكه به تكامل نسل بشرمعتقدند. اينها بر اين باورند كه اين دو،از هم متفاوتند. اين بحث خيلي شيرين است اما چون به موضوع مورد نظرما مربوط نميشود آن را در همينجا رها مي كنيم).
دانشمنداني كه معتقدند انسان براساس تكامل به اينجا رسيده است نظرخود را براساس شواهد و مدارك علمي بجاي مانده از اجداد ما اظهار مي كنند. براساس اين شواهد و مدارك مشخص مي شود كه اجداد و نياكان ما از ابتدا به اين شكل و شمايل نبوده اند و ابتدا از حالتي حيوان گونه در طي هزاران سال تغييركرده اند تا بدينجا رسيده اند.زماني بوده كه پيشينيان ما نمي توانستند حرف بزنند و يا حتي فكر كنند، بلكه اعمال آنها بيشتربه صورت غريزي بوده و در اين حالت تفاوت زيادي با بقيه حيواناتي كه در اطراف خودشان مي ديدند و در اين سياره زيست مي كردند نداشتند. اما با گذشت هزاران سال كم كم دستگاه عصبي انسان تكامل يافت و همچنين از نظرجسمي نيز رشد كرد و در ابتدا قدرت انديشيدن و برقراري ارتباط با ديگر همنوعان خود را يافت سپس با اختراع زبان و نوشتن توانست حاصل انديشه خود را به صورت مكتوب به بقيه نيزمنتقل نمايد.داستان ما نيزازهمينجا آغاز مي شود.
همانطور كه در سطور پيشين اشاره شد توانايي انديشيدن براي اجداد ما به يكباره حاصل نشد و اين قدرت در طي تكامل به دست آمد.اما موضوع جالب اين است كه انسانها از لحظه اي كه توانستند فكر كنند خيلي سريع شروع به جستجو در اطراف خود كردند. مسلما در ذهن ساده پيشينيان ما سوالاتي كه در بدو امر مطرح شد ابتدا در باره نحوه بهتر ساختن زيست آنها بوده، اما رسيد روزي كه انسانهادر باره خود و خلقت و علت آن و همچنين خالق خود و جهان بيانديشند.
در هر دوره اي بنابر پيشرفتهاي علمي و تكامل ذهن انسان براي اين سوالات كه : ما كيستيم؟ از كجا آمده ايم و حقيقت هستي چيست و ايا اين جهان خالقي دارد يا خير؟ پاسخهاي متفاوتي ارائه ميشد.وهر چقدر كه شناخت انسان نسبت به خود و جهان بيشتر مي شد اين پاسخها هم به حقيقت نزديكتر مي شدند.
روش فكر كردن و يافتن پرسش براي اين سوالات هم موضوع علم « فلسفه » را تشكيل مي دهد.
در حقيقت تعريف فلسفه به زبان ساده اين است كه : فلسفه علمي است كه مي كوشد به پرسشهاي بشردر باره مسائل مختلف خلقت پاسخهاي درستي ارائه دهد.
در حقيقت فيلسوف كسي است كه مي كوشد براي پرسشي مانند : خدا كيست ؟ جواب درستي بيابد.

البته بايد همراهان عزيز به اين نكته توجه داشته باشند كه فلسفه داراي ميدان بازي است و بهمين دليل تعاريف زيادي از اين علم وجود دارد و ما نمي خواهيم دراينجا به صورت تخصصي به آن بپردازيم. بلكه فقط بهمان اندازه اي كه به بحث ما مربوط مي شود و به صورت گذرا از اين موضوع ياد خواهيم كرد.
نكته مهمي كه در اينجا بايد به آن توجه داشت اين است كه همواره رابطه مستقيمي بين فلسفه و مذاهب وجود داشته است. مثلا ما الان فلسفه اسلامي را داريم كه در مقابل فلسفه غيراسلامي مطرح مي شود. ( البته باز هم اين نكته را تذكر مي دهم كه ما اين مباحث را به صورت خيلي ساده مطرح مي كنيم. وگرنه دايره بحث وسيع بوده و مي توانيم ساعتها در اين باره بحث و گفتگو كنيم).
همانطور كه گفته شد پرسشهايي مثل اين كه : ما كيستيم و از كجا آمده ايم ؟ ايا جهان خالقي دارد؟ و مانند اينها ....؟! از مهمترين پرسشهايي است كه از آغاز فكر بشررا به خود مشغول داشته است و در هر دوره اي براي اين پرسشها پاسخهايي از طرف انديشمندان آن زمان ارائه ميشده كه در دوره بعدي همه يا تعدادي از آنها از طرف انديشمندان ديگر رد مي شده و اين جنگ و جدال علمي تا كنون ادامه دارد.
در كنار اين موضوع، بروز و ظهور مذاهب نيز براين مباحث افزوده است.زيرا هر پيامبري كه دين جديدي را با خود مي اورد از طرف همنوعان خود با اين پرسشها مواجه ميشد و لاجرم بايد به آنها جوابي در خورارائه مي داد.اما با مطالعه كتب مذهبي موجود و باقي مانده از دوران قديم مي بينيم كه متاسفانه دراين زمينه پاسخ روشني ارائه نشده است كه احتمالا شايد به دليل عدم فهم مردم در آن دوران بر مي گردد كه نمي توانستند اين مباحث را بخوبي بفهمند و حلاجي كنند.
بعنوان مثال نظرياتي كه امروزه در باب فيزيك كوانتوم و نسبيت و زمان و غيره ارائه مي شود، قابل فهم براي انسانهاي 1400 سال قبل آن هم درشبه جزيره عربستان نبوده. بهمين دليل در كتب مذهبي فقط به اين موضوع پرداخته شده كه ، هستي مخلوق است و خالق جهان و انسان نيزخداست. اين جهان آغازي دارد و پاياني و در انتهاي دنيا اعمال انسانها مورد ارزيابي و قضاوت قرار گرفته و نيك بختان به بهشت و تيره روزان راهي جهنم خواهند شد.
در كنار مذاهب هم فيلسوفان هر يك با راه و روش خاص خود سعي كردند به اين پرسشها پاسخ بدهند و اينگونه بود كه مكاتب فلسفي شكل گرفتند.
« ذن » هم يه نوعي يك مكتب فلسفي بشمار مي ايد اما راه و روش خاصي دارد.
در اين مكتب برخلاف بقيه مكاتب يا مذاهب ، شما مجبور نيستيد كه از همان ابتدا به چيزي معتقد باشيد. بلكه برعكس شما وادار يا تشويق مي شويد تا به صورتي كاملا « بي رنگ» بيانديشيد تا به حقيقت برسيد.به عبارت ديگر « ذن » روش درست انديشيدن براي رسيدن به پاسخ درست است.
بهمين دليل روشي كه يك پيرو مكتب ذن براي رسيدن به حقيقت انتخاب مي كند كاملا در عمل وشيوه با بقيه مذاهب و مكاتب فلسفي متفاوت بوده اما در انتها به پاسخ درست منجر مي شود.زيرا كه حقيقت يكي است .

حال ما مطلب را در اينجا كوتاه مي كنيم نا از نظرات ديگر همراهان استفاده كنيم. در بخش هاي بعدي در باره روش ذن و انديشه بي رنگ نيز توضيح خواهيم داد. موفق باشيد.
گنگ خواب ديده

باسخ‌به: گفتگوی همراهان 9 years, 3 months ago #10833

  • آريا
  • OFFLINE
  • Platinum Boarder
  • ازاد زندگي كن ، سربلند بمير
  • Posts: 512
  • Karma: 5
ادامه مبحث ذن وارتباط و اهميت آن در كونگ فوتوآ
(بخش دوّم )

بنام خدا و با درود خدمت استاد جليل زاده عزيز وبا آرزوي سلامتي كامل و عاجل جهت شما بزرگوارو همچنين با درود براستاد عصار گرامي و نازنين و ديگر همراهان گرامي.
در بخش اول اين مبحث اين نويد را به شما عزيزان داديم كه به ياري خدا اين بار بحث ذن را بطوركامل به سرانجام برسانيم.پس بدون فوت وقت به سراغ مبحث اصلي مي رويم.
همانطوركه دربخش اول گفته شد « ذن » يك مكتب شناختي است و هدف آن رساندن انسان به ارامش و روشن بيني است كه هر فردي با توسل به اصول ذن مي كوشد به حقيقت عالم دست يابد و ازاين طريق زندگي حقيقي را در پي گيرد.
ارتباط ذن با كونگ فوتوآ
حال از آنجايي كه كونگ فوتوآ هم طريقت دانايي است و مقوله اي فراتر از يك ورزش رزمي است ، بهمين دليل در اينجا رابطه بين ذن و توآ مشخص مي شود. در كونگ فوتوآ هم سعي مي شود كه همراهان را با اصول ذن اشنا سازند و با روشهاي خاص اين مكتب افراد را به ارامش و روشن بيني رهنمون شوند.
ذن در كونگ فوتوا به سه دليل مطرح شده است .
1- ذن بعنوان يك راه پيشرفته براي رسيدن به سرمنزل مقصود و درك حقيقت.
2- ذن بعنوان يك روش درمان و اصلاح اخلاقيات و بطور كلي ارتقائ بهداشت رواني.
3- ذن بعنوان روشي براي ايجاد تمركز فكر در جهت درك و فهم حقايق دروني و كشف قدرتهاي ذاتي انسان و روش استفاده از آنها. ( كاري كه در تاي چي انجام مي شود).

همچنين ذن از نظر كاربرد به دو بخش ، نظري و عملي تقسيم مي شود.
در بخش نظري شما با اصول ذن و تئوري هاي آن آشنا مي شويد و در بخش عملي شما بايد آن اصول را به كار بنديد.
اين چيزي بود كه قرار بود درادامه كونگ فوتوآ به رهروان تعليم داده شود. اما متاسفانه تندباد حوادث اجازه اين كار را به يارومه نداد.
اكثر همراهان با شنيدن كلمه ذن در توا به ياد نشستن چهار زانو و تمركز فكر مي افتند.در حالي كه اين حالت فقط نوع نشستن به طريقه ذن است كه آن را « ذا ذن » و يا « چن » مي نامند.
تمرينات تمركزي و تنفسي هم شاخه اي از ذن را تشكيل مي دهد. براي ارتقاء سلامتي و دست يابي به قدرتهاي دروني.
در ادامه مطلب ودربخشهاي بعدي در اين باره بيشتر توضيح خواهيم داد كه انسان داراي چه نوع نيروهاي دروني مي باشد؟
ذن بعنوان يك مكتب شناختي در دوران ما ابتدا در ژاپن مطرح شد، امادر حقيقت بايد بدانيد كه اين مكتب از سابقه چندين هزار ساله برخوردار است.
روش انديشيدن در اين مكتب به اين شكل است كه از ابتدا هيچ چيزي در باره ساختار جهان يا خالق و مطالبي از اين دست به رهروان آموخته نمي شود، بلكه استاد سعي مي كند در عمل سوالاتي را مطرح كند و دانسته هاي شاگردان را به چالش بكشد تا هر كس در ادامه راه به اين مطلب برسد كه چيزهايي را كه قبلا در باره پيدايش جهان و يا هر مطلب ديگري مربوط به اين مقوله آموخته بوده و باور داشته ، تا چه حد درست يا غلط است؟
اين روش بهترين شيوه آموزشي است. زيرا اگر شما بخواهيد انديشه غلطي را كه فردي در باره هر موضوعي دارد به صورت مستقيم اصلاح كنيد مسلما با مقاومت آن فرد روبرو خواهيد شد.زيرا تا زماني كه فردي فكر مي كند كه انديشه اش نسبت به چيزي برحق است هرگز حاضر به تغيير آن نخواهد شد.( اين نكته بسيار مهمي است كه من تقاضا دارم دوستان به آن توجه كنند و در باره آن بيانديشند.زيرا تقريبا تمام بحث و جدلها فقط به اين صورت بوجود آمده و كش داده مي شود كه طرفين هر دو معتقدند سخن آنها و باور و افكار آنها درست است و بس ). اما اگر كسي خودش با تفكر شخصي به اين نتيجه برسد كه فلان اعتقادش غلط است ، چون خودش بدون هيچ فشار و اجباري به اين نكته رسيده است راحت تر دست از ان انديشه غلط برمي دارد.اين همان روش دين مبين اسلام است كه در داستان حضرت ابراهيم بعنوان يك روش آموزشي از طرف ايشان به كار گرفته شد.
روش آموزشي ذن با تمام مكاتب فلسفي و اديان شناخته شده متفاوت است.زيرا در هر ديني يا مكتب فلسفي شما بايد از ابتدا مطالبي را بعنوان باور ديني يا اعتقادات مذهبي بپذيريد.اما در ذن اينگونه نيست و فرد مجبور نيست هيچ چيزي را تا زماني كه درستي آن براي وي معلوم نشده اجباراً بپذيرد. اين معناي همان آيه از قران كريم است كه مي فرمايد : لا اكراه في الدين . ( در پذيرش دين اجباري نيست).
راهبركونگ فوتوا پروفسورابراهيم ميرزايي در زندگي خود روش عملي ذن را به صورت اشكارا به نمايش گذاشت. به نوعي كه رفتار او در مقابله با اتفاقات و حوادث مي تواند سرمشقي عالي براي همراهان باشد. ايشان در هر امري به گونه اي واكنش نشان مي دادند كه گويا در باره آن ساعتها فكر كرده بودند.
تعاليم تمركزي ذن در كونگ فوتوآ با حالت نشستن ذن و طريقه تنفس صحيح و تمركز شروع مي شود كه در ادامه به آن نيزخواهيم پرداخت. اما لازم است همراهان عزيز بدانند كه در توا ذن به عنوان يك مكتب شناختي پذيرفته شده و در صدر برنامه هاي آموزشي مايگاه يكم و همچنين هفتم قرار مي گيرد.
قبلا گفتيم كه در ذن همراه يا رهرو با انديشيدن ازاد به تفكر در پيرامون معماهاي هستي مي پردازد. اين نوع انديشيدن را « انديشه بي رنگ » مي نامند.زيرا متعلق به هيچ مكتب فكري نيست و رنگ تعلقات بخود نپذيرفته و همچنين اساس آن برعدم پذيرش يك انديشه خاص بنا شده است.
اين بخش از ذن هم اكنون حتي بعنوان يك دين در كشورهايي مثل ژاپن و چين مطرح شده و مورد قبول عده زيادي از مردم آن دو كشور و حتي افراد زيادي از كشورهاي اروپايي و امريكا نيز قرار گرفته است.
البته من مايلم توجه دوستان عزيز را به اين موضوع جلب كنم با اينكه همواره سعي شده ذن را با دين بودايي مخلوط سازند، بايد عرض كنم كه ذن يك مكتب ازاد است و به هيچ ديني تعلق ندارد.
بهمين دليل يك مسيحي و يك مسلمان و يا يهودي و پيرو هر دين يا مكتب فلسفي مي تواند در زمره همراهان يا رهروان اين مكتب قرار گيرد.
اين بخش از ذن هرگز در توآ تدريس نشد. بهمين علت ما نيزاز تدريس آن در اينجا خود داري مي كنيم.

همچنين بحثهايي در باره ذن پويا و ايستا يا ذن ديناميك و استاتيك مطرح شده است كه چون ارتباط به اين بحث ندارد از آن مي گذريم و سعي مي كنيم ذن را از آن منظر بيشتر مطرح كنيم كه همراهان در توا با آن بيشتر اشنا هستند.
كونگ فوتوافقط يك ورزش رزمي تنها نيست. دليل اين مسئله نيز مطرح شدن بحث ذن و همچنين فلسفه و روانشناسي و جامعه شناسي در اين ورزش است.
يكي ازسمبلهاي كونگ فوتوآ مشتي ايستاده در كنارمغز و قلب است.
اين امر نشان دهنده آن است كه در توا فقط انديشه پاك و خون سرخ است كه مهم است. مهم نيست كه فردي سياه پوست يا ايراني يا افغاني و يا از نژاد ديگري باشد. كونگ فوتوا طريقت دانايي است و متعلق به تمام انسانهاي كره زمين است. لذا روش رسيدن به انديشه پاك نيز بايد در برگيرنده تمام نژاد ها باشد و از اين روست كه در توا روي هيچ مذهبي تاكيد نمي شود اما روي ذن چرا.زيرا ذن راهي مستقيم براي رسيدن به هدف است.
در اين روش عالي يارومه سعي داشت اصول اخلاقي مورد نظرخود را هم به صورت نظري و هم به شكل عملي به همراهان خود بياموزد. اما روزگار نگذاشت كه اين كار به ان شكلي كه راهبر آن مي خواست به پايان برسد و در عين حال در آن فرصت كمي كه در اختيارايشان بود تا جايي كه مي شد انديشه ذن را با عمل خود در روح رهروان خويش دميد.
قبلا گفتيم كه كونگ فوتوا طريقت دانايي و انشاء تن و روان است.
در اينجا منظور از انشاء، رشد دادن و به كمال رساندن انسان است و براي تحقق چنين امر خطيري بايد از انديشه والايي استفاده شود. اين انديشه والا همان ذن است. شعارتوا اين است كه : قوي شو به برترين نيروها و تواناترين انديشه ها.
ما در ادامه اين بحث خواهيم كوشيد كه اين مطلب را باز كنيم تا مشخص شود كه منظور از انديشه والا چگونه انديشه اي است و چگونه مي توان به آن رسيد و بعداز رسيدن به آن چه بايد كرد؟ اين بحث بسيار شيرين است و من از دوستان تقاضا مي كنم حتما آن را تا به آخر دنبال كنند.
ادامه مطلب در بخشهاي بعدي. پاينده باشيد.

گنگ خواب ديده
Last Edit: 9 years, 3 months ago by Mostafa Jalilzadeh.

باسخ‌به: گفتگوی همراهان 9 years, 3 months ago #10834

  • pedram
  • OFFLINE
  • Platinum Boarder
  • Posts: 330
  • Karma: -1
با درورد بر استاد جلیلزاده و جناب اریا و همداهان گرامی
استاد گفت و شنود جدید را دیدم .جواب خوبی به ان اقا دادبد.هرچند با تمام احترامی که برای اسرا داریم اما منکر بعضی اشتباهات نیستیم.
امیدوارم ایشان مسیر درست را انتخاب کنند و همانند دوران اسارت با خلوص نیت کار کنند و در دام انسانهای سودجو نیفتند.

جناب اریا از شما هم ممنون که به ادامه مبحث مهم ذن و جنبه های ان پرداختید .ما میخوانیم و در بحث شرکت میکنیم همراه با اندیشه.امیدوارم دیگران هم وارد شوند چه موافق و چه مخالف.

لطفا ادامه دهید.
The following user(s) said Thank You: Mostafa Jalilzadeh, Assar, آريا , اکبر, پویا اقتداریان

باسخ‌به: گفتگوی همراهان 9 years, 3 months ago #10835

  • mohammad
  • OFFLINE
  • Gold Boarder
  • مهر ، نخستین پدیده دروازه هستی
  • Posts: 206
  • Karma: 6
درود
خواستم سلامی عرض کنم خدمت استاد خوبم استاد جلیل زاده عزیز، ما همیشه به یاد شما و دعاگوی شما هستیم.
اگر حضورم کم رنگ است از مشغله زیاده وگرنه ما همیشه همراهیم.
توآ
The following user(s) said Thank You: Mostafa Jalilzadeh, Assar
Time to create page: 0.47 seconds