• Create Account
Welcome To Body & Mind Training Institute Inc
   KUNG FU TO'A 
Learn Kung Fu TO'A from Master Mostafa Jalilzadeh
We Invite You to Participate in Our Weekly Talk Show
If you really WANT it, you have to LOVE it

 

You are here You are here: Forum
Guestِ, Welcome
Username Password: Remember me

گفتگوی همراهان
(1 viewing) (1) Guest

TOPIC: گفتگوی همراهان

باسخ‌به: گفتگوی همراهان 9 years, 4 months ago #10809

جناب آریا با درود و کسب اجازه از محضر بزرگ استاد جلیل زاده

با سپاس از اینکه گفتگو هایی را برای تبلور اندیشه همراهان ایجاد می فرمایید . همانطور که خواسته شما هست ، من هم نظر خود را نیز چه درست و چه نادرست در اینجا بیان می کنم . ابتدا انتقادی دوستانه دارم و آن اینکه گفتگویی که اکنون ایجاد نموده اید نیاز به دانش بسیار بالایی در چندین زمینه از جمله فلسفه ، فیزیک ، مکانیک ، ریاضیات و ... دارد و با گمان این که شما هموند گرامی این تارنما باید در همه این زمینه ها تا حد زیادی مطالعه داشته باشید که بتوانید در این باره کند و کاش نموده و اکنون نتیجه آن را در اختیار ما بگذارید ، ولی گمان نمی کنم که تعداد زیادی در این تارنما باشند که آنها نیز از چنین دانشی برخوردار باشند تا بتوانند در این گفتگو شرکت کنند یا نظر دهند. بنابراین انتقاد من در اینجا این می شود که برخی کم و بیش چیزی دستگیرشان خواهد شد که شاید هم درست باشد و شاید نادرست و بقیه هم هیچ . همانطور که می دانید متاسفانه خیالپردازی و خیالبافی آنچنان در بین مردم ما رایج است که هرتازه از راه نرسیده ای به این مطلب پی می برد آنچنان از آن سو استفاده نموده و روی ذهن و باورهای بویژه اشخاص مستعد کنترل ایجاد می کند که پیش گیری از آن و جبران صدمات می شود کار حضرت فیل . نمونه آن را در کونگ فو توآ شاهد هستیم . در این مورد مراجعه بفرمایید به مقاله فرقه و فرقه گرایی در همین تارنما (www.kungfutoa.ca/index.php/fa/2012-12-31.../2015-03-21-00-12-59) . بنا براین به نظر من شاید بهتر باشد از ایجاد گفتمانهای عمومی در این باره پرهیز کرد و اینگونه کفتمان در بین کسانی صورت بگیرد که اهل فن باشند . امیدوارم منظور من و این انتقاد دوستانه من قابل درک باشد .
و اما نظر من در مورد انرژی ها . طبق قوانین فیزیک کمیت بنیادین انرژی تعریف شده است (مثلا یکی از تعاریف آن توانایی انجام کار گفته شده ) و اشکال متفاوتی از انرژی وجود دارد که آنها نیز تعریف شده هستند. با تمام این تعاریف دانش آدمی در این مورد کامل نیست . اکنون این پرسش پیش می آید که چگونه با این دانش آدمی که هنوز برابر با صفر است ، ما در این تارنما ابتدا به یک شناخت نسبی جهان هستی برسیم تا بتوانیم نتیجه گیری شما را در این مورد درک کنیم ؟ بهر حال من فقط می توانم به آن بسنده کنم که ثابت شده است . بنا براین انرژی یا واژه ی پارسی آن" نیرو" برای من منفی و مثبت ندارد . من فکر می کنم کاری که با یک نیروی ویژه ای انجام می شود ونتیجه آن می تواند مثبت و یا منفی باشد که آنهم برای ما آدمیان باز نسبی است . مثلا همان زشت و زیبایی را در نظر بگیرید چیزی که برای کسی زشت است ممکن است بنظر دیگری زیبا بیاید . (فقط بعنوان مثال ) شما آیه قرآن را که کلام آفریدگار است سند قرار می دهید ، خوب برای من مسلمان خیلی هم عالی است ولی اکنون تکلیف مثلا یک دوست زرتشتی مان در این میان چه می شود که قرآن نخوانده ولی بوجود آفریدگار جور دیگری پی برده و او را ستایش می کند ؟ پس کار انجام شده یعنی ایجاد این گفتمان در اینجا باعث تولید انرژی شده ، انرژی که برای من مسلمان مثبت می شود ولی برای یک بنده خدای دیگر این تاثیر را نداشته باشد . البته که اجرای فنون در کونگ فو توآ باعث تولید نیرو می شود که مقدار زیادی از آن بصورت گرما از بدن خارج می شود و دقیقا به همین شکل نیز احتمالا گنجه خالی شده ، خالی نمانده و با چیز دیگری (احتمالا شکل دیگری از انرژی ) پر می شود . انرژی در همه جا و همه چیز هست و اینکه آیا ما در کونگ فو توآ با اجرای فنون انرژی های متفاوت را واقعا به چه شکل دفع و یا جذب می کنیم با ابزار کنونی دانش بشر هنوز کاملا قابل اندازه گیری و در نتیجه اثبات نیست . من فکر نمی کنم دانشمندان همه از روی غروربر دانش خود بسیاری چیزها را رد می کنند ، بلکه درک بسیاری از اینها که می فرمایید برای آدمی سخت بوده و یا غیر قابل درک است و برای اینکه بتوانند بسیاری از چیزها را درک کنند از ابزاری که ما آن را علم می نامیم برای اندازه گیری و اثبات استفاده می نماید که البته کامل نیست . در ضمن باید دید چقدر تخیلات ما در آنها نقش دارد . مثلا دانش شما در این زمینه از کجا ناشی می شود ؟ آیا نتیجه بررسی های شما و کند و کاش جنابعالی در نظریه های دیگران است ؟ اگر اینطور است آن دیگران که هستند و آنها دانش خود را از کجا آورده اند ؟ اگر غیر از این است ، پس باید نتیجه اندیشه خود شما باشد . تا چه اندازه می توانید مطمن باشید که آن دیگران درست می گویند و یا مطمئن باشید که اندیشه شما درست است ؟ اینها همه پرسشهایی است که پیش می آید . بهر حال من فکر می کنم بهتر است کونگ فو توآ ابتدا از سوی همراهان بعنوان یک ورزش برای سالم سازی تن و در نتیجه روان دیده شود ، دوم بعنوان یک هنر رزمی ملی ایران به آن نگاه شود که بین هنر های رزمی در جهان حرفی برای گفتن دارد ، سوم به فلسفه زیبای آن توجه شود که تکیه بر خودشناسی ، تذکیه نفس ، ایجاد اندیشه ، چیرگی بر حرکات تن و ایجاد روحیه جوانمردی و پهلوانی دارد ( توجه بفرمایید که فقط ابزاری برای کمک به بهزیستی و پیشرفت در زندگی می شود ) ولی من نوعی از انرژی های کیهانی و اثر آن بر تن خود چه می دانم یا اصلا چه کسی در اینمورد و از کجا چه دانشی کسب کرده است که بتوانم با صد درصد اطمینان به آن رجوع کنم ؟ بنابراین بیش از این جایز نمی دانم در این گفتمان شرکت کنم. البته که من بقیه نوشته های شما را دنبال خواهم نمود ، ولی در صورت ایجاد اندیشه نیز خاموش خواهم ماند . سپاسگزارم که زمان گذاشته و نظر من را بعنوان یک همراه کونگ فو توآ خواندید . توآ
تا در طلب گوهر کانی کانی
تا در هوس لقمه ی نانی نانی
این نکته ی رمز اگر بدانی دانی
هر چیزی که در جستن آنی آنی
The following user(s) said Thank You: Mostafa Jalilzadeh, Assar, حامدعدالتي

باسخ‌به: اجرای تکنیک به سمت مشخصی؟ 9 years, 4 months ago #10811

  • آريا
  • OFFLINE
  • Platinum Boarder
  • ازاد زندگي كن ، سربلند بمير
  • Posts: 512
  • Karma: 5
كامنت 10806
با درود بر استاد جليل زاده عزيز و استاد عصار و ديگر همراهان .
همراه گرامي جناب خاوري درود بر شما.
قبل از هر چيز بايد عرض كنم كه شما سؤالهاي خوبي مطرح مي كنيد اما در پاسخ دادن به شما دوستان كمي نامهرباني مي كنند.زيرا مي بينم گاهي پرسشهايي مطرح مي كنيد كه بي پاسخ باقي مي ماند. مثل سوالاتي كه در رابطه با مطالب مطرح شده از سوي راهبر در مجله دختران و پسران مطرح شده بود.كاش جناب فرشيد به آن پرسشها هم نظري مي افكندند.
در هر حال بايد عرض كنم همانطور كه جناب جاودان گفتند، تكنيكها را بايد رو به سوي شمال كار كرد، اين البته به دليل پيچيدگي تكنيكها نيست. چون پيچيدگي تكنيك كه ربطي به جهت ندارد.شما از هر طرف كه بخواهيد مي توانيد تكنيكها را كار كنيد. بلكه دقيقا بخاطر همان فرمايش يارومه است كه در سخنراني خود فرمودند: من تكيكها را در زاويه تابش مخفي طراحي كرده ام. ان شاء الله در ادامه بحث به آن هم خواهيم رسيد. پاينده باشيد.
گنگ خواب ديده
The following user(s) said Thank You: اصغر خاوری

باسخ‌به: اجرای تکنیک به سمت مشخصی؟ 9 years, 4 months ago #10812

  • آريا
  • OFFLINE
  • Platinum Boarder
  • ازاد زندگي كن ، سربلند بمير
  • Posts: 512
  • Karma: 5
پاسخ به كامنت 10808
همراه فرشيد درود برشما
قبل از هر چيز من از شما تشكر ويژه دارم بابت همين انتقاداتي كه به نوشته بنده داشتيد. زيرا شما ابتدا وقت گذاشته ايد و آن مطالب را مطالعه كرده ايد و اين خيلي خوب است.كاش بقيه دوستان هم مطالب را بخوانند و با صراحت هر انتقادي دارند بيان كنند تا در ادامه ارزش مطلبي كه از طرف بنده بيان مي شود بهتر مشخص شود. همانطور كه خودتان در ابتداي مطلب بيان كرده ايد نظر خودتان را عنوان نموده ايد حال چه درست چه نادرست. بنده نيزعرض مي كنم چون اينها نظر شخصي شماست من به نظر شما احترام مي گذارم اما بايد عرض كنم تمام انتقادات شما را رد مي كنم. چون مشخص است كه شناخت شما از كونگ فوتوآ چيز ديگري است. در ادامه به آن هم خواهيم رسيد.يكي از اشتباهاتي كه در مطلب شما وجود دارد و فرق بين شناخت حقيقي با شناخت مورد نظر هر فرد را مي رساند همين پاسخي است كه به همراه خاوري داده ايد. ايشان سوال كرده كه تكنيكهاي توآ را ايا بايد به سمت خاصي كار كرد يا خير فرق نمي كند.بعد هم فرموده اند كه استاد ايشان گفته رو به قبله كار كنيد بهتر است. شما پاسخ داده ايد :
(جناب خاوری اجرای فنون و محورها رو به قبله چیز تازه ای است که می شنویم . تا جایی که من می دانم محورها طوری طراحی شده اند که اجرای هر مومای را باید رو به شمال آغاز کرد و یکی از ساده ترین دلایل آن بویژه در خطوط بالای کونگ فو توآ ، تعداد زیاد تکنیک ها و پیچیده بودن ترکیبها و جابجایی در جهت های مختلف است که در صورت رو به شمال آغاز شود ، می توان بهتر جهت یابی کرد . زاویه های متفاوت و دلیل عوض کردن جهت ها یک مبحث دیگر است . توآ )
كاش مي گفتيد دلايل ديگري كه براي اجراي تكنيكها رو به شمال بان شده چيست؟ اين دليل كه بيان كرده ايد رد است.زيرا پيچيدگي تكنيكها ارتباطي به جهت ندارد. همانطو ركه همين الان هزاران كونگ فوكار تكنيكها را به جهت مختلف تمرين مي كنند. اينكه شما مايانه را روبه سمت جنوب يا شمال آغاز كنيد از نظر پيچيدگي چه تفاوتي در آن خط ايجاد مي كند؟ ايا پيچيدگي تكنيك كم مي شود يا زياد؟
پاسخ : هيچكدام . تكنيك تكنيك است. اتفاقا قديم شاگردان را وادار مي كردند تا خط ها را به جهات گوناگون كار كنندو سپس موقع امتحان گرفتن شخص را رو به جهتي قرار مي دادند و مي گفتند از فلانجا تكنيك را اجرا كن، تا ببينند آيا ذهن وي مي تواند جهت يابي كند يا خير.
اين پاسخ اول بنده به مطالب شما.در ادامه بطور مفصل به مطلب شما نيز خواهم پرداخت .پاينده باشيد.
گنگ خواب ديده
The following user(s) said Thank You: حامدعدالتي, اکبر

باسخ‌به: گفتگوی همراهان 9 years, 4 months ago #10813

  • آريا
  • OFFLINE
  • Platinum Boarder
  • ازاد زندگي كن ، سربلند بمير
  • Posts: 512
  • Karma: 5
همراه فرشيد درود برشما
من پاسخگويي به انتقادات شما را فقط ازاين جهت انجام مي دهم كه هم تشكري از شما كرده باشم بابت اينكه زحمت كشيديد و مطالب بنده را مطالعه كرديد و خوب بالاخره مي خواهيد بدانيد موضع بنده نسبت به آنها چيست. و هم اينكه به همراهان ديگر نشان دهم كه چقدر تفاوت دارد بين ديدگاهها.
زيرا هركس درتحليل مسائل براي خود روشي دارد و درست يا غلط بودن آن روش زماني مشخص مي شود كه به بوته نقد گذاشته شود. شايد تمام مطالبي كه بنده مي نويسم غلط باشد شايد درست. اين زماني مشخص مي شود كه يك ناقد زبر دست از آنها انتقاد كند.پس انتقاد كردن چيز خوبي است.
خوب، بنده نوشته هاي شما را تكه به تكه نقل كرده و پاسخ مي دهم. اولين انتقاد شما اين است كه فرموده ايد:
گفتگویی که اکنون ایجاد نموده اید نیاز به دانش بسیار بالایی در چندین زمینه از جمله فلسفه ، فیزیک ، مکانیک ، ریاضیات و ... دارد و با گمان این که شما هموند گرامی این تارنما باید در همه این زمینه ها تا حد زیادی مطالعه داشته باشید که بتوانید در این باره کند و کاش نموده و اکنون نتیجه آن را در اختیار ما بگذارید ، ولی گمان نمی کنم که تعداد زیادی در این تارنما باشند که آنها نیز از چنین دانشی برخوردار باشند تا بتوانند در این گفتگو شرکت کنند یا نظر دهند. بنابراین انتقاد من در اینجا این می شود که برخی کم و بیش چیزی دستگیرشان خواهد شد که شاید هم درست باشد و شاید نادرست و بقیه هم هیچ .
و اما پاسخ من. فرموده ايد :
( گفتگویی که اکنون ایجاد نموده اید نیاز به دانش بسیار بالایی در چندین زمینه از جمله فلسفه ، فیزیک ، مکانیک ، ریاضیات و ... دارد.)
دوست گرامي، اگر شما ابتداي مطلب بنده را مطالعه مي كرديد عرض كرده ام كه دوستان بارها از من خواستند تا صحت اين مطلب را برايشان بيان كنم كه ايا ، مسئله انرژي و ارتباط آن با تكنيكهاي توآ واقعيت دارد يا خير؟ همين.
يعني بنده فقط مي خواهم پاسخ اين سوال را بدهم وجواب‌هم ازفرمايشات يارومه است. ايشان در يك سخنراني فرمودند كه تكنيها را براساس انرژي و زاويه هاي مخفي تابش كيهاني طراحي كرده اند.
حال اولين مطلب:
شما مي گوييد كه اين مسئله به دانش بالايي نياز دارد.
بنده عرض مي كنم تا حدودي حق با شماست. يعني تا حدي كه خواننده بداند كه منظور ازانرژي چيست و اصلا بحث در چه رابطه است. در غيراين صورت اين انتقاد به يارومه وارد است كه چرا بايد سخني را كه مردم نمي فهمند به زبان بياورد؟ مگر تمام همراهان مهندس فيزيك و رياضيدان و اتم شناس هستند؟
پس در اين صورت بايد نتيجه گيري كنيم كه اصولا كار يارومه اشتباه بوده است.زيرا حتي در صورت تأسيس دانشكده هم همه همراهان كه قادر به فهم اين مسائل نبودند پس در اين صورت يارومه مي خواست با كسي كه از نظرتكنيكي شالبند قهوه اي يا مشكي شده اما از نظر سواد آكادميك فهم مطالب دشوار علمي را ندارد چه بكند؟

و يا اينكه فرض كنيم كه الان يارومه در ميان ماست و يك همراه كه سواد كمي دارد از وي در باره همين مسئله پرسش مي كرد.يارومه چگونه بايد اين مطلب به قول شما دشوار علمي را براي وي بيان مي كرد؟
دوست عزيزمن، هدف بنده از طرح اين مطلب در درجه اول پاسخ به سوال دوستان در رد يا اثبات اين موضوع بود و در درجه دوم خواستم با ساده ترين بيان اين موضوع را توضيح بدهم. ايكاش شما صبرمي كرديد تا مطالب بنده تمام بشود انوقت مشخص ميشد كه ايا من موفق شدم اين مطلب را باز كنم يا خير؟ يعني قصاص قبل از جنايت كه نبايد كرد.
و مطلب آخر اينكه بنده برخلاف شما فكر مي كنم فهم اسرار هستي به هيچ وجه به اين نياز ندارد كه انسان فيزيك كوانتوم خوانده باشد. مگر عطار نيشابوري يا مولوي فيزيكدان بوده اند. اسرار هستي با شناخت به دست مي ايد و علم بيان كننده آن شناخت است.
در ادامه فرموده ايد:
( و با گمان این که شما هموند گرامی این تارنما باید درهمه این زمینه ها تا حد زیادی مطالعه داشته باشید که بتوانید در این باره کند و کاش نموده و اکنون نتیجه آن را در اختیار ما بگذارید ، ولی گمان نمی کنم که تعداد زیادی در این تارنما باشند که آنها نیز از چنین دانشی برخوردار باشند تا بتوانند در این گفتگو شرکت کنند یا نظر دهند. بنابراین انتقاد من در اینجا این می شود که برخی کم و بیش چیزی دستگیرشان خواهد شد که شاید هم درست باشد و شاید نادرست و بقیه هم هیچ ) .
اينكه سواد بنده تا چه حد است و يا اينكه ايا توانايي ادامه اين بحث را دارم يا خير؟ اينها همه مطالبي است كه در اينده مشخص مي شود. اماد بايدعرض كنم ، بنده دانشگاه نرفته ام و ديپلمه قديمي هستم. اما اجداد حقير همگي درويش بوده و مراتب سيرو سلوك عرفاني داشته اند و من نيز از دوران كودكي تحت تعليم همان بزرگان بوده ام و خود نيز متجاوز از سي سال است كه مطالعات گسترده اي در باره موضوعات مختلف علمي و بخصوص فلسفه و عرفان داتشه ام. پس شايد بتوانم درحد خودم اين موضوع را بفهمم و باز به سهم خود به ساده ترين بيان آن را براي ديگران شرح بدهم. اگر قرار باشد منتظر بمانيم تا شخصي يافت بشود كه در تمام اين زمنيه ها اطلاعات كامل داشته باشد ممكن است هرگز شانس يافتن چنين شخصي دست ندهد.يارومه هم كه خود را بطور كلي كنار كشيده اند. در اين صورت چگوه مي خواهيد پاسخ همراهاني را كه اين سوالات را مطرح مي كنند بدهيد در جايي كه ما همه مدعيان را مي كوبيم.پس بايد نشان دهيم كه از تعاليم بنيانگذار چيزي عايدمان شده است. نبايد نگران اين شد كه مردم چه مي فهمند.
مگر موقعي كه يارومه اين صحبتها را بيان ميكرد همه فهميدند كه وي چه مي گويد؟ در اين صورت اگر بيان كردن اين موضوع اشتباه باشد اين اشتباه را در درجه اول بنيانگذار اين هنر مرتكب شده است كه چرا بايد مطائلي را بيان مي كرد كه بغيراز خودش كس ديگري آنها را درست نمي فهمد ودر آينده باعث ايجاد سوء تفاهم خواهد شد.
و موضوع آخر اينكه شما نگران اين هستيد كه ديگران چه خواهند فهميد. اجازه بدهيد اين را خودشان تشخيص بدهند.من يا شما در دل ديگران نيستيم كه بدانيم آنها چه مي فهمند.از نظرات و پاسخهاي همراهان مشخص خواهد شد كه ايا اين موضوع خوب بيان شده و ايا همه آن را درست متوجه شده اند ياخير؟ در ثاني كدام روش آموزشي وجود دارد كه تضمين كند كه مطلبي را كه يك معلم بيان مي كند تمام شاگردان مثل هم بفهمند. درجه پذيرش همه عين هم نيست. اما اين مسئله باعث نمي شود تا اساتيد از گفتن نظريات خود باز بمانند.در هر كلاسي دو يا سه نفر شاگرد ممتاز مي شوند و بقيه در درجات مختلفي يا نمره قبولي مي گرند يا رد مي شوند.ايا يارومه به اين موضوع فكر نكرده بود؟ وظيفه بنده و شما بيان درست مسائل است. اما اگر كسي گمان مي كند كه بنده توانايي بيان اين مسائل را ندارم . بسيار خوب هر كسي كه فكر مي كند از سواد و دانش بالاتري برخوردار است بيايد و هم اين مسائل را بيان كند و هم به سوالات ما در زمينه هاي ديگر پاسخ بدهد. من به شخصه خوشحال خواهم شد و با افتخار پاي صحبت آن بزگوار خواهم نشست.
اين از بخش اول. دركامنت بعدي قسمت ديگري ازنوشته شما را بررسي كرده و پاسخ خواهيم داد.
پاينده باشيد.
گنگ خواب ديده
The following user(s) said Thank You: Assar, حامدعدالتي, اکبر

باسخ‌به: گفتگوی همراهان 9 years, 4 months ago #10814

  • آريا
  • OFFLINE
  • Platinum Boarder
  • ازاد زندگي كن ، سربلند بمير
  • Posts: 512
  • Karma: 5
پاسخ به انتقادات همراه جاودان - قسمت دوم
همراه فرشيد درود برشما
در ادامه انتقادات خودتان فرموده ايد:
(همانطور که می دانید متاسفانه خیالپردازی و خیالبافی آنچنان در بین مردم ما رایج است که هرتازه از راه نرسیده ای به این مطلب پی می برد آنچنان از آن سو استفاده نموده و روی ذهن و باورهای بویژه اشخاص مستعد کنترل ایجاد می کند که پیش گیری از آن و جبران صدمات می شود کار حضرت فیل . نمونه آن را در کونگ فو توآ شاهد هستیم . در این مورد مراجعه بفرمایید به مقاله فرقه و فرقه گرایی در همین تارنما (www.kungfutoa.ca/index.php/fa/2012-12-31.../2015-03-21-00-12-59) . بنا براین به نظر من شاید بهتر باشد از ایجاد گفتمانهای عمومی در این باره پرهیز کرد و اینگونه کفتمان در بین کسانی صورت بگیرد که اهل فن باشند).
و اما پاسخ بنده :
در باره خيالبافي گفته ايد. عرض مي كنم :
دوست گرامي، شما كه نمي توانيد جلوي فكر كردن مردم را بگيريد. الان چندين نفردر ايران مدعي هستند كه جانشنين راهبرند و برخي از آنها مثل ( ياشا پارسا) تا حدي جلو رفته اند كه تمام مطالب فلسفي كه يارومه بيان كرده را با جزئيات تمام شرح مي دهد و تفسير مي كند و براي خود كيا و بيايي دارد.
اين مشكل همراهان نيست كه كونگ فوتوآ يك مكتب يا يك فرقه مذهبي يا يك ورزش عرفاني و فلسفي و علمي معرفي شده است. بلكه اين تفاسير چه درست چه غلط از فرمايشات يارومه استنباط شده و حال كه ايشان نيست يكي بايد بيايد و به سوالات مردم پاسخ بدهد. شما آن اهل فن را كه مي گوييد معرفي كنيد تا ما هم از او چيز بياموزيم.
هيچ مي دانيد همين شيوه پاسخگويي شما و امثال حضرتعالي است كه باعث مي شود تا افراد به سمت حقه بازاني مثل دهقانيان جلب شوند.
شما تا كي مي خواهيد سوال همراهان خود را مسكوت باقي بگذاريد؟ البته بنده شما را نمي شناسم واز جايگاه شما در كانون بي خبرم. اما از اين جهت تأسف مي خورم كه اگر در بين دوستان شما هستند كساني كه به اسرار آگاهند چراحضور پيدا نمي كنند و پاسخ ديگران را نمي دهند.
اگر همراهي سوال فلسفي دارداستاد جليل زاده به تنهايي نمي تواند كه در همه عرصه ها وارد شود.
شما كونگ فوتوا را فقط به عنوان يك ورزش رزمي در نظرگرفته ايد اما راهبر مطالبي مي گويد كه كاملا خلاف اين است. بعد همراهان كه اين مطالب را مي شنوند پيش خود مي گويند ازچه كسي سوال كنيم كه پاسخ درست بگيريم؟ لاجرم به اينجا هدايت مي شوند. اگر قرار باشد اينجا هم ما به آنها پاسخ ندهيم پس به چه كسي بايد مراجعه كنند.
من نيز مطلعم و مي دانم كه در اين سايت تمام تمركز و عمده توجه دوستان روي تكنيكهاست. بنده اين توجه را ارج مي نهم. اما به اعتقاد حقيركافي نيست. به قول مولوي :
ماهي از سر گنده گردد ني زدم
انسان از ناحيه انديشه است كه اسيب مي بيند. تكنيك را مي شود با مقداري تمرين درست كرد. اما ذهن اگر فاسد بشود ديگر نمي توان يا بايد بابت اصلاح آن‌هزينه هاي سنگين‌ پرداخت. مگر عمده مبارزه ي استاد جليل زاده با افكار دشمنانش نيست؟
وقتي كه شما به همراه نمي گوئيد كه چرا بايد تكنيك را رو به سمت شمال اجرا كند آنوقت يكي مثل گازراني پيدا مي شود مي گويد بايد رو به سمت قبله اجرا كرد؟!
بايد يك كمي دايره اي را كه به دور خود كشيده ايد گشاد تر كنيد و اجازه بدهيد كه بقيه دوستان هم در آن جا بگيرند. همين الان بنده در اين سايت فردي را مي شناسم كه دانش زيادي در باره عرفان و مسائل فلسفي و حتي انرژي و موضوعاتي مانند آن دارد. اما از ترس همين صحبتهاست كه راضي نمي شود مطلب بنويسد.
دوست من. به نظرمن بايد كونگ فوتوا را به دو دوره تقسيم كرد.
1- دوره اي كه توا فقط متمركز روي مايگاه يكم شده بود. اين دوره از ابتداي بنيانگذاري آن تا سال 58 و زمان تيرخوردن يارومه مي باشد.
2- دوره اي كه فلسفه ( كون كفو توان) از طرف بنيانگذار مطرح شد.بطور حتم شما در اين دوره حضور نداشته ايد لذا تمام دانسته هاي شما به همان دوره اول ختم ميشود.در حالي كه سوالات همراهان بيشتر در باره همين دوره است.
به نظرشما ما بايد چكار كنيم؟ همراهان ازبنده به صورت خصوصي پرسشهايي را مطرح مي كنند كه اگر در سايت مطرح شود و كسي به آنها پاسخ ندهد،مسلما باعث سرخوردگي افراد شده و زمينه جلب آنها را به سوي اشخاص دروغگو و متقلب فراهم خواهد نمود.
به نظرمن بهتر است اجازه دهيد تا همه نظر خود را مطرح كنند و پاسخ بگيرند. اگر هم موردي وجود دارد كه پاسخ آن را نمي دانيم در نهايت راستي خواهيم گفت نمي دانيم.
شما نگران طرح موضوع انرژي در اين سايت نباشيد. زيرادر باره كونگ فوتوا به اندازه كامل در بيرون شايعات و مسائلي مطرح است كه اين قضيه در مقابل آنها اصلا به حساب نمي ايد.
و موضوع آخراينكه بنده هيچگاه ادعا نكردم كه در باره نوع انرژي و رابطه آن با تكنيكهاي كونگ فوتوآ به همه اسرار آن واقفم. بلكه فقط و فقط ما تاجايي مي توانيم پيش برويم كه نشان دهيم اين ادعاي راهبر صحيح است.همين.بقيه مطلب را بايد خود راهبر توضيح دهد كه از كجا به وجود اين انرژي پي برده و چگونه آنها را در قالب تكنيكها جاي داده و بقيه سوالها ؟!
در باره فرقه گرايي هم بنده در بخش بعدي پاسخ خواهم داد.
پاينده باشيد.
گنگ خواب ديده
The following user(s) said Thank You: Assar, حامدعدالتي, اکبر

باسخ‌به: گفتگوی همراهان 9 years, 4 months ago #10815

  • آريا
  • OFFLINE
  • Platinum Boarder
  • ازاد زندگي كن ، سربلند بمير
  • Posts: 512
  • Karma: 5
پاسخ به انتقادات همراه جاودان
( قسمت سوم)
فرشيد گرامي درود بشما
در باره فرقه گرايي فرموديد و مقاله اي كه در سايت وجود دارد.
بايد عرض كنم كه بنده آن مقاله را بطوركامل رد مي كنم.( البته با عرض پوزش از استاد جليل زاده و نويسنده محترم آن ). حتما مي پرسيد چرا؟ عرض مي كنم.
همراه گرامي اين را بدانيد كه همين علوم مادي ثابت كرده كه بشرهيچگاه از نزد خود چيزي را نمي آفريند. بقول قديمي ها :
تا نباشد چيزكي،مردم نگويند چيزها
راهدانان قديمي اعم از وفادار و غير وفادار هرگز نمي توانستند از پيش خود مطلبي راجع به وجود عرفان در توا يا مسائل فوق رواني نقل كنند. بايد بدانيد راهبر از همان ابتدا كه فلسفه ي توآ را بنيان گذاري كرد به اين مطلب اشاره كرد كه همه چيز در حال تكامل خواهد بود.همه چيز. اعم از تكنيكها و مسائل فلسفي. بهمين دليل بود كه از كاراته شروع شد و به كونفوكاراتو و تا او و توآ رسيد.بعد فلسفه « كون كفو توآن » مطرح شد و بعد از آن ... !! تا فقط به يك حرف رسيد و من نمي توانم بگويم ان حرف چه بود.
مطالب زيادي است كه بنده قصد ورود در آن را ندارم.زيرا دشمنان ما از آن سوء استفاده خواهند كرد. همچنين از آنجايي كه بنده به استاد جليل زاده علاقه زيادي دارم به خودم قول داده ام از طرح مسائلي كه موجب ناراحتي ايشان را فراهم كند خود داري كنم. اما بدانيد كه همه چيزهايي كه ديگران مي گويند دروغ نيست. منتهي عيب كار در اينجاست كه يارومه حرفي زد و ديگران به اشتباه افتادند.
مثلاً، يارومه در تعريف كون كفو توان فرمودند : ( نس پس پيش كن فيكون. كون كفو توآن بنيان )
ايا شما معني دقيق اين كلمات را مي دانيد؟
اگر شما معني ان را بدانيد مطمئنا آن مقاله را كه گفتيد را رد خواهيد كرد.
يارومه ميرزايي هرگز در فكر بنيان گذاري يك ورزش نبود.
كونگ فوتوا اگرفقط يك ورزش رزمي بود، بنابراين :
1- دانشكده در آن چه جايگاهي داشت؟
2- آن هم دانشكده اي براساس هفت مايگاه.
3- مسئله روح و روان و راز مجهولات جهان را چگونه توجيه مي كنيد؟
دوست عزيزو ناديده من، متاسفانه مطالبي رامن مي دانم كه مستند نيست ولي حقيقت مطلق است. آنها را نمي توان در سايت مطرح كرد. حقيتقت اين است كه اگر يارومه الان درصحنه حاضر بودند شما مي ديديد كه تما حرفهاي بنده واقعيت دارد. يارومه هرگز در پي ساخت يك مذهب جديد نبود. اما مسلما راه نويي براي فهم اسرار اين جهان يافته و در صدد بود آن راه را براي ديگران گشوده نگه دارد. بنظر شما فهم اسرار جهان فقط با تكنيك امكان پذير است؟
اين را بدانيد كه يارومه براي اين كار انتخاب شده است. خودشان مي فرمايند : من قطره درشتي از باران ابرها هستم.
يارومه بنيان گذار يك مكتب عالي فكري – فلسفي و شناختي بود. اما اين را اجبارا با رزم مخلوط كرد به اين دلايل.
1- قدرت چيزي است كه همه طالب انند.بخصوص جوانان.
2- رزم و دفاع از خود مسئله اي است كه انسان در تمام برهه هاي تاريخي به آن نياز دارد.
3- مسئله انرژيهاي كيهاني بود. يارومه خواست با خلق تكنيكها كاري كند كه همراهان با اجراي آنها به سلامتي بيشترجسمي و روحي دست يابند. و البته اين موضوعي بود كه بايد بمرور تكميل تر ميشد.زيرا تكنيكهاي اوليه با عجله ساخته شده بود. بهمين دليل بود كه جاي خطها تغيير مي كرد. خلاصه قرار بود همه چيز روز بروز به سمت عالي شدن پيش برود.

حال اينكه يك عده از انديشه والاي وي به نفع خود بهره برداري مي كنند.اينكه ديگر تقصير يارومه نيست. و نبايد باعث از اين بشود كه ما هم بياييم و واقعيتها را كتمان كنيم.
اين درست نيست كه بخاطر سوء استفاده دشمنان اصل ماجرا را زير سؤال برده و بگوئيم كه يارومه فقط مي خواست يك ورزش رزمي درست كند.
اگر اينگونه بود، چرا يارومه كار را همان قبل از انقلاب تمام نكرد؟ مگر ايشان روي سينه خود 21 خط نصب نكرده بود. حتي قبل از اينكه كونگ فوتوا را اعلام بكند. بلكه در همان زماني كه كاراته گوجوريو كار مي كرد هم همان خطوط روي سينه وي بودند. پس چرا به سرعت تكنيكها را به استاد جليل زاده و ديگران انتقال نداد؟
پاسخ همان است كه قبلا عرض شد. يارومه هم خود را ارتقاء مي داد و هم انديشه خود را.
پس مسئله فرقه گرايي به اين معني كه يارومه يك دين جديد يا فرقه مذهبي جديد بوجودآورده است را رد كرده اما اين مطلب را از طرف خودم عنوان مي كنم كه ايشان يك راه شناختي نوين و مكتب عرفاني جديد و قوي اي را بنيان گذاري كرده بودند كه تكنيكها هم جزئي از آن بود و نه همه آن.
و بالاخره اينكه به ياد داشته باشيد كه يارومه بنا به جبر زمان فقط فرصت يافتند تا از مايگاه تن مقداري تكنيك را بيان كنند. اگر كار درستي روي مسئله تزكيه و تذهيب همراهان انجام شده بود ما بلافاصله شاهد اين نبوديم كه با رفتن يارومه تعداد زيادي از شاگردان ارشد وي چنين نسبت به راهبرخود ناسپاس باشند و فقط عده كمي، همچون استاد جليل زاده و دوستانشان بخاطر علاقه اي كه به راهبر داشتند و غيرتي كه در خونشان بود نسبت به وي وفادار بمانند.
گنگ خواب ديده
The following user(s) said Thank You: Assar, حامدعدالتي, اکبر
Time to create page: 0.48 seconds