كامنت 10799
پدرام گرامي درود برشما.
بنده در تهران كسي را ملاقات كردم كه البته در حال حاضرفوت كرده اند. ايشان مدعي بودند كه فلسفه توا اصلا از ايشان بوده است. بقول استاد جليل زاده آب كه سربالا بره قورباغه ابو عطا مي خونه. لساني درحد اين حرفها نيست.اينها اگر تمامشان جمع بشوند نمي توانند يك كاتا يا فرم اصولي ابداع كنند. شايد خب رنداشته باشيد.در دوره اي دهقانيان 11 خط قهوه اي را به قولي ابداع كرد و ادعا نمود كه من اينها را از پروفسورگرفته ام.مدارك آن هم موجود است. البته نزد كساني است كه شاگرد ايشان بوده اند در شهر ري. اما همانها به من مي گفتند به هيچ وجه ما اين داستان را باور نمي كنيم. اينها فرمهاي ووشو است. دوست من شاگردان اين فرد مي دانند حقيقت چيست. اما مسئله اين است كه بازا ركلاشي اينقدر داغ شده، شخص فكر مي كند من پيش اين نباشم يا نزد كس ديگري بروم چه فرقي مي كند پس به زحمت عوض كردن تكنيك نمي ارزد بنابراين نزدش مي مانند. مگر يادتان نيست همين ميلاد چه گفت. وي كه اعتراف كرد كه دهقايان هرگز شاگرد استاد نبوده.شما اگر به استاد خودت اعتقاد داشته باشي حاضري در مقابل هر مبلغ كه بهت بدهند ولو براي نفوذ در دل دشمن او را بي ابرو كني ؟ پس اينها خودشان مي دانند داستان چيست. منتهي اكثرا گير افتاده اند. بايد به لساني گفت مسك آن است كه ببويد نه آنكه عطار گويد.بنده كونگ فو كراپ ايشان را هم ديده ام. اگر اين فرد در ادعاي خود صادق بود پس آن تكنيكهاي مسخره چيست كه ابداع كرده. لااقل همانها را درست بكند ساختن وتكميل كردن تكنيكهاي توا پيشكش. پاينده باشيد توآ