پدرام جان مشکل شما اینه که مباحث را خلط میفرماید اجرای تکنیک یک چیز است و قدرت ذن چیز دیگری ولی من با قدرت ذن تکنیک را بهتر اجرا میکنم ذن هم که تعبیرش مشخص شد اگر من درحین تکنیک اجرا کردن به این فکر میکنم که بیشتر از این مجهولات بیرون بیایم بهتر تکنیک بزنم با توان بالتری از روح و روان تکنیک بزنم این یعنی تفکر و تفکر یعنی عبادت و این تمرینها و اجرای خطوط و تفکرات و غیره رو هم رفته ره عرفان که همان شناخت نفس است شما ملاحظه بفرمایید کسی که خط اول را داره مبتدی است شناخت او از کونگ فو توا چقدر است 10 سال دیگ بیا ببین چقدر است آیا استاد میرزایی بالای سر او بوده استاد میرزایی فقط به او هدف داده خط و مسیر داده با اندوخته های خودش رسیده با تفکر در نفس خودش رسیده و تفکر عبادت است (تفکر از یک سال عبادت بالاتر است)
ثانیا شما در برداشت از اصطلاح عرفان راه اشتباه را می روی عرفان عرفا یک چیز و عرفان توا چیز دیگری است عرض کردم صورتهای مختلفی داره اما مسیر همان شناخت است عرفا با تهذیب نفس ما کونگ فو کارا با تفکر در نفس خویش اگر چه هر دومان بالاخره به یک جاده واحدی میرسیم که شناخت خداست