Body & Mind Training Center

با سلام به همه اساتید و همراهان.
جناب آریا شما لطف دارید. من هر آنچه که گفتم نقل قول بود ای کاش مثل شماها سوادشو داشتم و می تونستم با شما گفت وگو کنم.
اما همه شما رو دعوت می کنم که فایل صوتی زیر که مربوط به سخنرانی استاد بزگمان دکتر دینانی است، حتما گوش دهید بحث بسیار شیرینیه در مورد زمان و اینکه زمان اتفاقا یک مسسئله ی دینی است و... قبلا هم در مورد کتاب معمای زمان و حدوث جهان نوشته ایشون گفتم، که این سخنرانی به نوعی خلاصه شده ی آن کتاب است و بحث جامع و کامل را در آن کتاب ذکر کرده است. کتاب فوق العاده سنگینی است برای امثال من، ولی مطمئنم که جناب آریا و جناب حسین که تخصصشون فلسفه ی اسلامی است خیلی خوب خواهند فهمید و اگر وقت و حوصله اش راداشته باشند به ما هم توضیح خواهند داد. همونطور که می دونید دکتر دینانی فلسفه ی اسلامی خوانده اند و همین بس که ایشون شاگرد علامه طباطبایی بوده اند. این سخنرانی به نظریه بیگ بنگ هم می پردازد.
لینک سخنرانی: www.4shared.com/mp3/TOWZwphFba/_-___.html

گزیده هایی از سخرانی:
زمان، مسئله ی پیچیده ای است، در حال حاضر دانشمندان فیزیک کوانتوم یک نوع گرفتارند و فلاسفه به توعی دیگر.
زمان نه تنها یک مسئله شدیدا فلسفی است بلکه دینی هم هست یکی از دینی ترین مسائل مسئله ی زمان است.
هر کاری که ما می کنیم باید یک رجحانی داشته باشد.
اگر تصادفی وجود داشته باشد دیگر راهی برای اثبات خداوند موجود نیست. خدا را از روی نظم و عقل اثبات می کنیم، عالم نظام و حسابی دارد، اگر عالم بی حساب و کتاب باشد یعنی ترجیح بلا مرجّح جایز می باشد و حساب و کتابی نمی باشد و در این صورت چطور می شود خدا را ثابت کرد؟ چه طوری ممکن است ؟
اگر نظام علت و معلول نباشد چطور می توان گفت خدا هست؟ پس لابد تصادفه آره، آیا چنین است؟ و خدا تصادفی کارها را انجام می دهد؟
در ضمن سخنرانی به تمثیل خر یا الاغ بوریدان اشاره می شود که از ویکی پدیا در زیر برایتان نقل کردم:
(موضوع خر بوریدان یکی از ناسازه‌ها (پارادوکس‌ها) است. موضوع مسأله این است که الاغی گرسنه را به فاصله مساوی از دو کپه یونجه در نظر می‌گیرند، برخی استدلال می‌کنند که الاغ مزبور به سبب ناتوانی اراده به عمل، خواهد مُرد. این مسئله را ژان بوریدان در فلسفه مدرسی مطرح کرده است که البته ابتدا ارسطو آن را به شکلی در نجوم مطرح کرده بود. همچنین به مضمون این مسأله، افلاطون، غزالی، ابن سینا، دانته و ... اشاره داشته‌اند.
ژان بوریدان گفته بود: «میل و اراده وقتی با امری که دارای دو شق است روبه رو می‌شود آن چیز را که عقل ارجح می‌داند انتخاب می‌کند. به عبارت دیگر انسان در مواجهه با دو خط مشی آنرا اختیار می‌کند که به نظر او برای وی متضمن خیر برتر است. آدمی قادر است اختیار را معلق ساخته در غرض از عمل نظر و تأمل کند.» کم کم تمثیل خر ژان بوریدان که در مباحث مربوط به «انگیزهٔ عمل» به کار می‌رفت، بر سر زبان‌ها افتاد. (گرچه در آثار وی مستقیماً به آن اشاره نشده‌است.) مثال بالا اینگونه نیز روایت شده که خری شدت گرسنگی و تشنگی او به یک اندازه‌است و در فاصلهٔ مساوی از او یک سطل آب و مقداری جو قرار دارد، چون فاصلهٔ هر دو از او مساوی است وگرسنگی وتشنگی او به یک اندازه‌است، نخواهد توانست یکی را بردیگری ترجیح دهد و سراَنجام ازشدت گرسنگی و تشنگی خواهد مرد. با استفاده از این مسأله می‌گویند ترجیح بلامرجح محال است.)
همیشه سلامت باشید.

جناب آقا مهدی درود
فرموده شما
ولی مطمئنم که جناب آریا و جناب حسین که تخصصشون فلسفه ی اسلامی است خیلی خوب خواهند فهمید و اگر وقت و حوصله اش راداشته باشند به ما هم توضیح خواهند داد. همونطور که می دونید دکتر دینانی فلسفه ی اسلامی خوانده اند و همین بس که ایشون شاگرد علامه طباطبایی بوده اند. این سخنرانی به نظریه بیگ بنگ هم می پردازد.


اگر شما فلسفه می دانیذد نباید بفرماید جناب ایشان(اریا) تخصص فلسفه دارند ایشان از فلسفه چیزی نمی دانند اگه می خواهید امتحانش کنید مسائل فلسفی از ایشان بپرسید تازه ایشان هم به علامه طباطبایی اشکال می کنند وامصیبتا
اینجا چون دفاع از علماء و علم فلسفه را جایز دانستم این متن را گذاشتم

بدرود عزیز

با درود،

با درود، حسین عزیز،

اینجانب همیشه صحبت حتی خود را که مینویسم رفرنس به منبع ان میکنم، خیر با شما موافق نیستم که اگر در اینترنت است میتوانیم به نام خود در جای دیگر بگذاریم باز هم یاد آور میشوم که برای حفظ احترام و رعایت حق تحقیق نویسنده باید منبع ذکر شود حتی اگر نویسنده تمام کتابهای خود را رایگان در دسترس دیگران گذاشته باشد، یکی از دلایلی ما نمیتوانیم کتابخانه سایت را راه اندازی کنیم همین است. شما ممکن است که مطلبی را شخصی از جایی بگیرید ولی زمانی که به صورت عمومی از ان استفاده میشوید رعایت کلام لازم است. این به خواننده امکان میدهد که کل مطلب را مطالعه کند نه جز ان را.



با درود مهدی عزیز

بسیار زیبا گفته شده؛
"گر تصادفی وجود داشته باشد دیگر راهی برای اثبات خداوند موجود نیست. خدا را از روی نظم و عقل اثبات می کنیم، عالم نظام و حسابی دارد، اگر عالم بی حساب و کتاب باشد یعنی ترجیح بلا مرجّح جایز می باشد و حساب و کتابی نمی باشد و در این صورت چطور می شود خدا را ثابت کرد؟ چه طوری ممکن است ؟
اگر نظام علت و معلول نباشد چطور می توان گفت خدا هست؟ پس لابد تصادفه آره، آیا چنین است؟ و خدا تصادفی کارها را انجام می دهد؟"

با درود بر استاد و همراهان

به نظر من تصادفی وجود ندارد.تصادف یک مفهوم ذهنی است که از حدس ناشی میشود.
مثلا وقتی شما تاس میاندازی ۶ می اید میگویید تصادف بوده و اینکه حدس بزنید چقدر احتمال ان است با در نظر گرفتن اینکه از همه شرایط بیخبریم با ریاضیات به دست میاید.

اما وقتی شرایط را دقیقا بدانید دیگر حدس نمیزنید و مطمین خواهید شد .اگر شرایط را نصف بدانید باز احتمال دارید اینبار فقط بین چند عدد از ۶ عدد.مثلا ۲یا ۵ میاید.و.....
شما یک موشک وقتی به خاک دشمن پرتاپ میکنی اگر بی حساب کتاب پرتاب کنی هر جایی ممکن است بیافتد.اما اگر شرایط موشک و جو و جغرافیا را بدانی دقیقا یا با حدود میتوانی بگویی کجا می افتد.پس احتمال ناشی از عدم اگاهی ماست و اگر اگاهی پیدا کنید حوزه احتمال شما کم و اطمینان شما زیاد خواهد شد و اگر این اگاهی زیاد شود اطمینان شما هم زیادتر خواهد شد تا جایی که به یقین میرسید.

در مو رد ان خر هم جواب موجود است اما به صلاح نیست در سایت مطرح شود.

پاینده باشید.

با سلام.
حسین آقای عزیز باید خدمتتون عرض کنم که متاسفانه چیزی از فلسفه نمیدانم ولی مباحث فلسفی را دوست دارم. آن چیزی را هم که حقیر گفتم با توجه به آنچه در این تالار شاهدش بودم گفتم و وظیفه خودم میدونم که به همه شما احترام بگذارم چون هم از لحاظ سنی هم از لحاظ تجربه و هم از لحظ علمی خیلی از شماها پایین ترم. خواهش میکنم از کودک نوپایی همچون من که تازه دارد راه رفتن را یاد میگیرد هیچ انتظاری نداشته باشید.

جناب حسین منظور من، شما بودید که تحصیلات فلسفه اسلامی دارید. و در مورد جناب آریا اینکه خودشون گفتند که تحصیلات دانشگاهی ندارند ولی ایشون با پشتکار خود به فراگیری علم بدون رفتن به دانشگاه و یا حوزه، پرداخته اند و واقعا چنین پشتکاری جای ستایش دارد و هر دوی شما استاد بنده هستید. من از شما دو تن خیلی چیزها آموختم و خیلی دوست دارم مانند اوایل تالار که خیلی زیبا و منطقی یحث میکردید، بحث کنید.
من که در برابر جهان علما مانند ذره ی غباری هستم چگونه می تونم خدایی نکرده در مورد آنها نظر دهم واقعا ما خیلی به آنها مدیونیم و به نظرم هر کاری هم کنیم نمی تونیم از پس جبران کارهای بزرگ آنها بربیایم.
نمی دونید که همین حرفا رو هم باچه وسواسی نوشتم که یه موقع قضاوت نابخردانه ای نکرده باشم چون واقعا من در جایگاهی نیستم که بتوانم قضاوت کنم و نظر بدم، لااقلش اینه که باید هم سطح شماها باشم که متاسفانه اینطور نیست. به نظر من استاد جلیل زاده و استاد عصار و دیگر اساتید بزرگوار هستند که باید نظر دهند.

اساتید و دوستان عزیز آیا این سخرانی را گوش دادید فکر کنم خیلی از ابهامات را حل کند.

استاد عصار با شما موافقم، دکتر دینانی واقعا زیبا صحبت می کنند.

دوستار همیشگی شما.

استاد عصار عزیز
درود فراوان
بله عرض شما در اینکه با منبع ذکر شود درست است تا سردگمی برای خواننده نداشته باشد عرض بنده این نبود مطلب را اشتباهی برداشت کردید بلکه مقصودم از نقل مطالب و کپی برداری آنها اگر با اجازه نویسنده باشد که نمونه اش همین مطالب اینترنت که نویسنده در باره آنها منع تصرف نداده است شرعا اشکال ندارد اما اگر بدون اجازه و اینکه ماتن اجازه تصرف را ممنوع کرده باشد در اینصورت اشکال دارد
و این یک حکم شرعی است و استفتاء شده است

اما فرموده شما در ذکر منبع خوب صحیح است اما درباره فرموده شما در این نوشته من که به نقل از پاسخگویی در شبهات دینی می باشد به عرض برسانم منبع خود فلسفه اسلامی است کسی که فلسفه خوانده می فهمد بنده چه عرض میکنم ذکر منبع در اینجا معنا ندارد چون هر فلسفه خونی می داند حادث چیست عله العلل چیست هر معلولی احتیاج به علت دارد هر محدثی حادثی میخواهد و قس علی هذا ...... اینجا منبع خود فلسفه اسلامی است که می توان به فلسفه علامه طباطبایی و آقای مصباح یزدی رجوع کرد و این نظریه (بینگ بنگ) اگر قائل آن این اعتقادش را داشته باشد که همه چیز بطور تصادفی و نه از عله العلل بوجود آمده غلط است که اسلام این را رد میکند اما اگر این نظریه به این شکل عنوان شود که ریز زرات اتم که باز اتم الان به علم امروزی همان ریز زراتش هم قابل تجزیه هستند و علم هم به این نتیجه رسیده است و از آنجا این آسمان و زمین کالدخان بوده و لکن بر اثر محدث العله و عله العلل بوجود آمده یعنی در این تصادف اثر محدث دیده شود خوب این با نظریه اسلام که همه علتها به عله العلل سرانجام دارد برسد همسو و قابل قبول است از این جهت اسلام این نظریه را قبول دارد نه از جهت اینکه جهان بطور تصادفی بدون حادثی و بدون عله العللی بوجود آمده است لذا عرضم برا همین بود که این آقا فلسفه نمی دانند رجوع به ایشان و تایید کلام ایشان غلط است اصلا بنده با فلسفه جواب دادم اگرچه کپی برداری بود باشد کپی برداری باشد چه اشکالی دارد اما مطلب رافهمیده یا نه این خود جای سوال دارد

پاینده باشید