Body & Mind Training Center

با سلام
خدمت شما پدرام عزيز چند نکته متذکر مي شوم:
1- فلسفه کونگ توا يعني انشا تن و روان دو بازوي يک علم پس يکي کامل کننده ديگري است روان کامل کننده تن.
2- چناب پرفسور از نظر علمي در سطح بالايي بودند پس روا نيست مغالطه شود.
3- توا يعني خالي کردن انرزي بد خوب اين همان روان و عرفان توا مي باشد مناسب است در نوشته هایتان دقت کنيد نقيض بر کلام شما نباشد.
4- بنده در صدد کشاندن توا به اسلام و قاتل به تواي اسلامي نیستم هر جا سخني و هر نکته مقامي دارد بلکه عرضم عرفان توا عرفان اسلامي است که شما قائل به عرفان توا نيستيد.
5- برادر (من ره را آنچنان رو که دیگران رفتند).
بدرود

حسین عزیز چون حقیقت را ندیدی ره افسانه زدی.پرورش روان با عرفان متفاوت است.ضمنا ما هنوز تو‌مایگاه اول ‌ماندیم شما صحبت از عرفان توا میزنی؟ چرا گونگ فو را از اخر شروع کردی؟عرفان توا فعلا بر اساس مقالات است و ما کسی را که به ان درجه رسیده نداریم .جناب جلیلزاده من فریاد زدم عربده زدم ناله کردم که این صحبتها دردسر ساز است.نگذاریم این سایت محلی برای صحبت در مورد مایگاهای بالاتر شود.خطرناک است.میتوانند پاپوش درست کنند و انگ عرفان نوظهور و ....بزنند.این باب میل اقای بروجنی است.ضمنا من اگر گفتم من را لغو عضو کنیند چون احساس کردنم نظریات من برای استاد دلچسب و جالب نیست.همه روحآحانیون حسین نیستند.ایشان بر اساس نظر شخصی خودش عرفان توا را تاکیید کرده و این الزاما نظر حوزه قم یا نجف نیست.رفتن توی این مسایل در حالی که حتی توی اناتوای افراد با سابقه مشکل داریم جالب نیست.

سلام جناب استاد عزیز
استاد بنده سال 84 یا 85 بود که یک سی دی از استاد یارومه از تهران گرفتم که کپی آن هم برا استادم (جعفری و مقدم) فرستادم در آن سی دی شاید قریب به یک ساعت است که استاد فلسفه ذن کونگ فو را تشریح می کنند که یک چوپابی با عصایش راه میرود اینطور احتمال میدم متاسفانه آن سی دی گم شد بعد هم به تهران رفتم آن را هم نیافتم الان هم قم هستم میسر هم برام نیست به اهواز برم و از استادم آن را تهیه کنم آیا آن فیلم استاد را ملاحظه کردید و اگر موجود است میتوانید راهنمایی کنید چه سایتی را بریم و آیا میتوانید زیپ شده به ایمیل ما بفرستید ممنون می شوم اگر این محبت را انجام بدید با آرزوی سلامتی برای حضرتعالی راستی استاد الان حال شما چطور است بحمدالله خوب هستید سه روز که این سایت را دیدم و فیلم را هم نگاه کردم از وقتی این بیماریتان راگفتید حقیقتا متاثر شدیم بنده یه استادی داشتم که می فرمود راضی باشید به هر چه که برا شما تقدیر شده خدا صلاح بندش را بهتر از بنده اش می داند به امید اینکه هر چه سریعتر خبر سلامتی شما را بشنویم امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء خدایا این سوء را بحق مریض کربلاو به حق رقیه خانم از استاد ما دور بگردان الهی آمین
[email protected]

با درود و سلام
دوستان مجادله در شان یک توآ کار نیست.دوستان به نظر من تا زمانی که در مایگاه اول یا همون مایگاه فعالیت های فیزیکی موندیم به نظر من صحبت از عرفان و کهکشان و فلسفه و.....اینچیز ها دردی را دوا نمیکند به جایش در اوتایمی به تکنیک های خود بپردازید و آن را اصلاح کنید که خیلی خوب و عالیست.
دوستان و همراهان همواره به ترتیب مایگاه ها توجه و دقت داشته باشید که مایگاه اول مایگاه فعالیت های فیزیکی و تکنیک ها است و همانطور که آقای پدرام فرمودند رفتن در عرفان و فلسفه مایگاه های بعدی در حالی که در یک تکنیک ساده موندیم درست نیست .
یارومه هم در دانشکده خطوط و تکنیک را آموزش داده اند و نه مایگاه های فلسفی.
نیکی پناهتان باد.

آقای پدرام برادر من این چه حرفهایی است که میزنید عرفان توا از آخر و عرفان نوظهور و غیره بنده صراحتا خدمت شما عرض کنم ره هفت مایگاه را نمی دانم چیه نمی دانم در حد کلمات و شعار این راه را نرفتم تا اظهار نظری کنم مگر شما این راه را رفتید که این قدر با اطمینان میگویید عرفان نوظهور برادر عزیز در این حد بگویم اگر عرفان کونگ فو گر به خود آیی به خدایی رسی که عبارت اخری (من عرف نفسه فقد عرف ربه ) باشد این نظر حوزه می باشد این را یقین بدانید اصلا شناخت نفس را اسلام تنها وصول به حق میداند حال سوال آیا با هر وسیله ای و هر عرفانی خیر عرض کردم عرفانی که از طرق متعارف اسلامی باشد به قول پرویز پرستویی رههای رسیدن به خدا زیاد است بله زیاد است ولی به عنوان مقدمه است یکی با مطالعه در ادیان به این حقیقت میرسد و دوست دارد در راه گام بردارد این همان طریقت عرفان اسلامی است یکی با چله گرفتن و تهذیب نفس دوست دارد این راه را بپیماید این طریقت عرفان اسلامی است یکی بانماز و روزه گرفتن دوست دارد این راه را بپماید این طریقت عرفان اسلامی یکی هم در بحر تفکر فرو رفتن و شناخت نفس این هم طریقت عرفان اسلامی اینها به عنوان مقدمه است فقط اسلام کوتاهترین راه را پیشنهاد میکند که عرفان اسلامی واقعی همان اجتناب از محرمات و انجام واجبات است اینه که اسلام ترسیم کرده پس همه کسانی که این طرق را می پیمایند اول راهند باید با مجاهدت نفس و تهذیب گامهایی بزگتر برداشت شناخت بیشتر پیدا کرد و به حق واصل شد که اگر شخص واقعا بخواهد این راه را بپیماید خدا دست او را میگیره این نکته را عرض کردم که کونگ فو به این خاطر است که دوام دارد چون مجاهدت نفس است مجاهدت با پلیدیها رسیدن به انسانیت سوال پس چرا عرفانهای کاذب دوام نداشتند چون ریشه الهی نیست ریشه نفسانی است حب الشهوات است پلیدی نفس است حال استاد یارومه چقدر به این عرفان رسیدن را من نمیدانم فقط این را میدانم مسیرش مسیر درستی بود نه عرفان دروغین و نه حب نفس بلکه عرفان نفس و شناخت واقیت و خیلی افراد را داریم که مانند استاد میرزایی این راه را رفتند و به دنبال حقیقت بودند و رسیدند چون اسلام این سفارش را میکند مطمئن باش هر کس غیر از این عرفان عرفان دیگری را برود به بم بست میرسد چون چیزی نیست چون واقعا عرفان نیست کذب محض است همین عرفانهای فرقه ضاله علی پرستها را ببین که چقدر گمراهند علی خداست همین انگ را به میرزایی زدند که در عرفان آنها طریقت ملاک است نه شریعت یعنی هر چی که شما را به خدا برساند حق است و لو با دیدن پسر زیبارویی نعوذ بالله مرحله هفت یا به مزاح مایگاه هفتم آنها فناء فی الله است که ولوج ودخول در پستوی اندرونی اتاق که پیر و مرشد آنها افسد فاسدین است حال انصافا استاد یارومه این چنین بودند مشاهدات از استاد این را تایید نمی کند خدا نبخشد کسی که به او از این تهمتها میزند باید مدرک و دلیل داشت ما بهترین مدرکمان استاد جلیل زاده شاگرد راستین پرفسور که با مشاهدات عینی خودش صدق این مدعاست فک کنم مطلب رای شما روشن شد دیگه اگر مطلب قابل هضم نیست بفرمایید تا جواب دهم بنده هم از شما استفاده میکنم چون احساس وظیفه کردم این مطالب را نوشتم

با سلام
فرمودید روان با عرفان فرق داره میگم ما هر نوشته ای را که می خوانیم می گویند روان و روح آدمی روان و روح آدم یک معناست مقصود از پرورش روان چیست اگر تربیت روح و روان آدمی باشد مگر عرفان غیر از این است آیا روان یعنی آماده سازی روح برای رسیدن به کمال است خوب این همان طریقت عرفان است روان یا روح آدمی یا حقیقت آدمی متلبس به این وجودی که به شکل آدمی است می باشد و تحت تربیت نفس ترقی پیدا می کند که به اصطلاح می گویند عرفان نفس آیا غیر از این است یعنی عرفان را مجسم کنیم که هفت مایگاه دارد هفت پله دارد بعد این روان آدمی بیاد این مراحل را دونه به دونه بپیماید سوالم از شما اینه خمیر مایه این روان چیه که آن آمادگی را ایجاد میکنه که نفس این ده مایگاه را بپیماید یعنی مقدمه عرفان روان آدمی است و اگر این مقدمه نباشد پس باید به همه کسانی که روان دارد و لو اینکه دیوانه باشد بگوییم عارف لذا خدمت حضرتعالی متذکر بشوم اگر تعبیر روان در کونگ فو آمده مقصود عرفان توا می باشد نه روان آدمی چون روان آدمی مقدمه است برای عرفان به نظر بنده تعبیر استاد از انشاء تن و روان نظر به همین بوده یعنی تعبیر تعبیر مسامحه ای می باشد و الا باید بگوییم همه مردم کونگ فو کارند چون روان دارند اگر چیزی غیر از این است بفرمایید ما استفاده کنیم
بدرود