Body & Mind Training Center

اگر در معبد شایولین و مکتب بودا به رهبانیت تاکید شده است به نظر نمیاید که سرچشمه ان از ذن باشد.باز استاد و دیگر اعضا مطلع بهتر میدانند.ذن نوعی روش مشاهده محیط اطراف و تفکر در مورد ان است.

با درود ،
بنظر من ذن در کونگ فو توآ وسیله ای است برای تمرکز گرفتن ، در بحر تفکر فرو رفتن تا به آرامش و روشن بینی رسیدن . خود را مرور کردن ، با اندیشه خود به بحث و مجادله نشستن.
تمام این مسایل را در هر سبکی و مرامی میشه بکار برد . حتی میشه به ذن نشست و با خدای خود راز و نیاز کرد . در ذن میشه نماز و روزه خود را سبک سنگین کرد ، اعتقاد خود را قضاوت کرد ، انسانیت خود را به چالش کشید ، نقاط ضعف و قوت خویش را بررسی کرد ، دورنمای زندگی و اهداف خود را سنجید ، به مبارزات و تکنیکهای خود فکر کرد و قابلیتهای خود را سبک سنگین کرد و ......
پس همانطور که عرض کردم ذن در کونگ فو توآ یک وسیله است برای خودسازی روانی و درونی ما ، نه یک عقیده یا نیایش .
اضافه کنم خود کونگ فو توآ هم برای من یک وسیله است ، وسیله ای برای سالم ماندن ، برای مثبت بودن ، برای تلاش کردن - تلاش برای بهبودی زندگی خود ، تلاش برای بهزیستی جوانان وطنم و تلاش برای سربلندی مملکتم .

سه چیز باید از هم متمایز شوند و در‌مورد ان بحث شود
۱_گونگ فو توا به عنوان ورزش رزمی برای مبارزه و مسابقه و دفاع شخصی
۲_عرفان توا
۳_مدرسه یا دانشکده تن و روان
به نظر من الزاما هر چیزی که در دانشکده تدریس میشود نباید فقط قسمتی از کونگ فو توا بتشد مثلا مقابله با حوادث طبیعی و....
استاد ایا سلاحهایی که شما در دانشکده اموختید جزو توا بوده یا جزو دروس دانشکده؟
ایا عرفان توا هم اموزش داده میشده یا فقط در مقالات و مصاحبه ها گفته میشده؟

سلام استاد
ان شخصی که اولین فیزیک بدن مخصوص تکنیکها را داشت اقای شهرام مفید است.
سپاس.

جناب استاد عزیز با عرض سلام
طبق فرمایش حضرتعالی ذن یعنی وسیله ای است برای تمرکز گرفتن ، در بحر تفکر فرو رفتن تا به آرامش و روشن بینی رسیدن . خود را مرور کردن ، با اندیشه خود به بحث و مجادله نشستن.خوب مرحبا بناصرنا خوب این همان اطمئنانی هست که اسلام آن را با یاد خدا قلمداد میکنه (الا بذکر الله تطمئن القلوب) با یاد خدا دلها آرامش پیدا میکند پس با ضرس قاطع میگویم فلسفه ذن استاد یارومه همان به خود رسیدن و در بحر تفکر فرو رفتن و به آرامش رسیدن در سایه تفکر در نفس خویش یعنی من عرف نفسه فقط عرف ربه این همان عرفان نفس تکاملی است یعنی هرچند همراه در تعالیم کونگ فو بیشتر تعمق کند به نایافته های حقیقت خویش دست پیدا میکند چون تجربه اش اضافه می شود مسیر مسیر رزمی با اندوخته های عرفانی نفس این همان مجاهدت نفس است که من جاهد فینا لنهدینه سبلنا یعنی هر که در این راه مجاهدت کند ما راه را به او نشان خواهیم داد فقط باید معرفت خویش را بیشتر بیابد تاکید بنده بر همین عرفان است که در سایه چنین مجاهدت انسان انسانیت او نیل به کمال پیدا میکند پس عرفان نظری وعملی کونگ فو رسیدن به کمال است که حتما استاد یارومه مد نظر داشته اند لاشک و لا شبهه اما احساس میکنم آن حلقه مفقوده را استاد به خود ما واگذار کرده و فرموده هر کس با معرفت خویش این راه را بپیماید پس کسی فکر نکند ترسیم عرفان ذن استاد یعنی شناخت قوای درونی و لو از هر راهی و لو اینکه مرتاضی قطاری را نگه دارد لامپی ترکیده شود و غیره بلکه مساله قداستش از این مسال بالاست یعنی شناخت نفس بر پایه به خود آمدن از طرق متعارف دینی حتما استاد این مد نظرش بوده رهبانیت اصلا مدنظرش نبوده چون اگر بوده باید تا حال اظهار نظری میکرد کمتر کسانی میتوانند به قداست این مساله دست پیدا کنند چون این ذن قداست دارد برا همین است که تا الان پابرجاست کور باد چشمی که نتواند این قداست را ببیند این همان تعالیم آموزه های اسلام است به خود آمدن فقط استاد وقت تشریح نداشتند خدا آنها را نبخشد اگر دانسته در حق او ظلم کردند کونگ فو صبغه الهی دارد و من احسن من الله صبغه یعنی کونگ فو رنگ و لعاب الهی دارد چون مسیر الهی است و شناختن نفس است و ای کاش راهدانان ما در این مسیر می کوشیدند و ما از این مرز جهالت رهایی می دادند که نابخردان چه از کونگ فو میدانند که اصلا تفسیرمعنای تن و روان را نمیدانند خوب است به خود بیاییم و مسیر درست را که ترسم شده مجسم کنیم وبوسیله آموزه های دینی بیشتر تفکر کنیم که بزرگان ما این راه را رفتند شما در حالات علما سیر کنید ببینید چه کرامتها که با همین عرفان نفس به دست آوردند به امید اینکه چنین جامعه کونگ فوی داشته باشیم

با درود و سلام ،
حسین عزیز و گرامی سپاسگزارم از نوشته اخیرتان ، چقدر زیبا ذن و کونگ فوی ما را تشریح کردید، این همان گفته های استاد است که سالها در کلاسها و سخنرانی های خود سعی میکرد به همراهان و مشتاقان خود بگوید و توجیه کند. استاد میرزایی راهبر بودن خود را صرفا برای اتحاد و تشکلی عنوان کردند که قادر به تشکیل دانشکده انشاء تن و روان بشوند تا این ورزش ملی را از نظر علمی هم نهادینه کنند.
بهرحال از حسن توجه شما دوست گرامی خوشحالم وخواهان موفقیت و پیروزی برای تمام توآ کاران اصیل از درگاه ایزد یکتا هستم.
شاد و شادکام باشید