منطق قانون,تنظیم کارهای فکر است وهمان فعالیت های ذهنی فکر نامیده میشود
ذهن برای اکتساب علم جدید دو نوع عمل انجام میدهد:
یکی انتخاب ماده یعنی معلومات قبلی ودیگری صنعت فکری یعنی ربط دادن مواد به یکدیگر و تشکیل هیئت صوری. بنابرین این فکر با دو حرکت آنجام می شود حرکت اول وقتی است که ذهن به یکی از مجهولات خود توجه یافته وبرای کشف مجهول به معلومات قبلی خود رجوع نموده واز بین آنها یکی را که مناسب با مجهول فعلی است اختیار می کند واین حرکت از مطلوب به سوی مبادی است.
حرکت دوم بازگشت ذهن از معلوم قبلی به مجهول فعلی است وبه توسط مجموع این دو فعالیت و دو حرکت مجهول کشف می شود ,ملاصدرا
بایسته است بدانیم چرا چنین سخنی , باید بدانیم که تفاوت حدس و فکر چیست، حدس ، فکری است که مجهول است و به حرکت دوم نرسیده، مجمو ع حدس ها میشود حدسیات، چون حدسیات در خود مجموعه خود میماند میشود توهمات، توهمات پایه کامل ندارد، توهمات برهم بافته میشود، حال آنکه فکر به حرکت دوم رسیده و معلوم شده، رابط مجهول به معلوم تناسب است، مجمو ع معلوم میشود معلومات. معلومات سیال است محرک است و تحریک میآفریند، تحریک از ترس حدس است اما تحریک از بینش علم است.
تناسب کران ریاضیات. ریاضیات کلامی ، که اثر ان میماند ، شکل وجود میگیرد ، کلام عدد میشود و عدد کلام ، همه چیز به پایان خود میشود و پایان آغاز.
تناسب کلامی مایه حرکت است، حرکت ترسیمات ،و ترسیمات اشکال را میسازد (هندسی)، آدم با هندسی خود آرایی میکند (کلمه) ، طلب (خواست) میکند ،طالب(دانشجو) میشود.
پا به چرای گاه(اشاره زمانی) مجهولات میگذرد،از مکان به مکان میشود زمان اندیشه دارد(ریاضیات ) ، میداند که ریاضیات و ترکیبات بر کلام است ( اندیشه تجربه شده)، اول خط او بر قامت است چون ، الف ،آلفا، آ ، کلام اول از درد است، کنون صدا میشناسد ،بر صدا می خواند، بر ریاضیات میسازد ، آنکه میخواهد بداند بر نی نای وی دمی و باز دمی از روان دانایی خوانده میشود، پایدار باشید .