درود بر همه شما رهروان طریقت دانایی
ذن
در بهر تفکر فرو رفتن. اندیشیدن متمرکز، بر یک موضوع یا هیچ. هماهنگ کردن و شدن در آگاهی الهی تا به فنا لله رسیدن باتوجه بدان که فردیت انسان هم با آن از بین نرود یعنی همانی که ما را از هندوئیسم ها و بودیسم ها جدا میکند چون آنان بالاترین وصل را در فنالله بودن میدانند ولی ما در ضمن اینکه غرق در خدا میشویم با اندیشیدن متمرکز وآگاهی تمرکز یافته به خود به خد + ا میرسیم همانی که یارومه میفرماید از ره غفلت به گدائی رسی گر به خود آیی به خدایی رسیپس به خودا
و این با به رسیدن به مرحله بی فکری شروع میشود و این تنها آغاز راه است تا به سر حدمقصود رسیدن
شاید برای بسیاری سوال باشد که چطور میشود به هیچ موضوعی نیدیشید آیا اصلا این امر ممکن است جواب مثبت هست ولی با تمرین و اصول اساسی تمرین بی فکری. جناب آقای اعصاربه خوبی در یکی از ارسال هایشان نوشته بودند که ذن یعنی در بهر تفکر فرو رفتن و متمرکز شدن و این حاصل نمیشود مگر با کنترل صحیح تنفس که یارومه فرمان به ذن نای میدهد ولی کنترل تنفس چگونه هست آیا باید نفس های مرتب و شمرده ای بکشیم خیر کنترل صحیح تنفس بدین صورت است
که به حالت ذن به شکل یک هرم مینشینیم و دم از بینی در ابتدای کار، تنفس ما تابه ناف ما می آید و برمیگردد دقت کنیم که نباید تنفسمان ارادی باشد هرگز، عمل دم وبازدم باید غیر ارادی صورت بگیردتا به قسمت کمی ازبالای سینه برسدیعنی نفس ما تا به سینه می آید و با کمی حوصله دیگر عمل تنفس به کوتاه ترین طول خود یعنی فقط در قسمت بینی مان رخ میدهد و این مرحله ای هست که دیگر ذهن شما به هیچ موضوعی نمی اندیشد و اگر احتمالا در دفعات اول فکرتان منحرف شد باز با کنترل تنفس غیر ارادی به مرحله قبل برگردید تا اینکه این مقدار باز هم کاهش یابد و در کوتاه ترین طول خود ناگهان این تنفس به یک نور لحظه ای در تیسراتیل یا همان چشم سوم مان تبدیل میشود که شروعیست با شکوه برای گام گذاشتن به وادی بزرگانی که دست از ماده برداشته و غرق در آگاهی الهی هستند
و شروعیست برای بعلاوه شدن با الف، سرالاسرار آفرین تمام هرآنچه هست.همان آب آفرین ،شه آفرین آری همان آفرین. و انعکاس آگاهی به هرآن مکان و زمان که خود خواهی و قدم گذاشتن به مرحله بی زمانی و بی مکانی
البته در تمام این مدت کنترل تنفس باید متمرکز به چشم سوم شوید نقطه ای در مابین دو ابرو و کمی بالاتر و این تمرین را هر روز روزی یک ربع تا نیم ساعت انجام دهید و اگر امکانش نیست هر دو روز یک بار فقط توجه داشته باشید که تمرینتان بیشتراز نیم ساعت به طول نیجامد چرا که انرژی اتمی که در طول این تمرین تن و روانتان از کائنات میگیرد بیشتر از خرج روزانه شما خواهد بود و این باعث گیجی و شاید هم به پوچی رسیدن شما باشد
چرا که تحمل هضم آن را نخواهید داشت و بیاد داشته باشم که رهرو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود
و این تمرین کاملا علمی و عملی و تجربه شدای هست که نوشتم