Body & Mind Training Center

همه میدانیم که در حالت "راتو" پای جلو از زانو خم میشود و حدود شصت هفتاد درصد وزن بدن را تحمل میکند، و میدانیم که همان زانو تقریبا یک زاویه صدوسی یا صدوچهل درجه بخود میگیرد. سوال اینجاست که به چه شکل میتوان این زاویه را بدون هیچ ابزاری بسنجیم و به آن حالت صحیح بایستیم؟

با درود - زاویه پای جلو را می توان با مماس کردن زانو و پنجه پای جلو سنجید. هنگامی که از بالا نگاه می کنیم زانو ازسر پنجه که بداخل خم شده نباید جلوتر و یا عقبتر باشد. زانوی عقب اگر کشیده باشد ، مربع وسط رعایت شده باشد و پنجه پای عقب بسوی جلو رتو درست است ، کوچکی یا بزرگی رتوی صحیح تاثیری در زاویه زانو نخواهد داشت و به این شکل تقریبا 70 درصد وزن روی زانوی جلو است .

با درود آقای جاودان، سپاس برای جواب درست و صحیح. ولیکن توجه داشته باشید, مسائلی که من و تا حدودی شما در مورد راتو نوشتید تماما" برای راتوی معمولی است. یعنی اگر راتوی کوچک یا بزرگ داشته باشیم روی زاویه ی پای جلو اثر میگذارد و آن را باز و یا بسته تر از حد معمول می نماید.

استاد جلیل زاده با سلام متاسفانه روز به روز شاهد کمتر شدن همراهان وعلاقه مندان به توآ ودیگر رشته های رزمی در شهرم وشهرهای همجوار هستم و این موضوع خیلی عذابم می دهد.برای شروع میخواستم راهکاری یا پندی از شما استاد عزیز داشته باشم(شهر محل سکونتم لاهیجان در استان گیلان می باشد)

کونگ = دانايی
فو = طريقت
توآ = انشاء تن و روان
کونگ فو توآ يعن طريقت دانايي، يعني دعوت انسان به سوي تکامل , روشن بيني و درک مجحولات و اسرار جهان انسان و جهان طبيعت است.
طريقت دانايي يعني راه‌ يابي انسان به قدرتهای نهانی خود و همچنين تعالي روح و جسم او در جهت هماهنگي با روح تکاملي جهان وتسريع در آن.
کونگ فو دنياي حرکت است. حرکت براي توانائي. حرکت به عدالت مطلق. زيبايي و خوبي مطلق. حرکت براي سلامتي يک جامعه. و حرکت به ذات انديشه که اسرارش در زبان روح است. در کونگ فو توآ روح به چشم عقل ميرود و زمانه را به هستايش مي‌خواهد. در دنياي کونگ فو انسانها به دادرسي و يگانگي دعوت ميشوند و با دانش و بينش وسيع به جهان حقايق آشنا مي‌شوند. راهبر مي‌کوشد تا انديشه را با بيان روح در همراه روان کند و انسان را پايان ‌ناپذير آزاد و سامان دهنده جلوه دهد.
افسانه زندگي يا (درايما) نقطه حرکت وتولد انديشه آدمي و پيوند روحاني وي با حيات است. انسان از ابتداي زندگي در نبرد با هستي بوده است لذا براي رهايي از چنگال متجاوزين راز علمي بر خود استوار نموده تا عالمانه پايدار بماند و بي جهت به نيستي نرود. زندگي در کونگ فو توآ با جوشش انديشه آغاز و با خاموشي آن تمام ميشود براي اين مبنا حد فاصل اين جوشش و خاموشي زندگيست.
کونگ فو توآ اسرار انسانيست . کونگ فو فرياد عقل است وعقل است که عبور به مرز دانائي و توانائيست . کونگ فو قدرت آشتيست و انسانهاي قدرتمند تجاوزگر نيستند هر چه تجاوزاست و هر چه بيدادگري هست در روح ضعيف انسانهاست. کونگ فو توآ با تعاليم شديد روح انسان را به خود رسائي ميبرد تا هستي به وجود آورد و فرياد زمانه را از طريق انديشه بروح منتقل ميکند.
بشر امروز همواره در انتظار زندگي بهتر هر تولدي را اطاعت نمي کند و مرگ را با انديشه نمي نگرد و بالاخره حاصل تولد و مرگ را از جوشش انديشه فرار ميدهد و اسرار خود که بيان روح از انديشه است ارزان ميفروشد چون گرفتار است.
حقايق امروز را تلخ مينگرد و همين تلخيست که باعث عدم همبستگي و نپيمودن روح دوستي و راستي به معناي زندگيست. در دانشکده انشاء تن وروان توجه فراوان به نهال انسانها ميشود زيرا راهبر کودکان امروز را آينده سازان فردا مي داند.
(دنياي انديشه کونگ فو توآ)
در دانشکده انشاء تن و روان (کونگ فو توآ) اسرار انساني به مکتب فلسفه راز تن و دريائي از انديشه آدمي سوسو ميزند. اين اسرار به آنهائي سپرده مي‌شود که به راز کونگ فو سرسپرده شوند و اين راز رمز پختگي است.
(گربخودآئي بخدائي رسي بخودآ)

دانشکده انشاء تن و روان جایگاه تعلیم راهدانان طریقت دانائی و مرکز اداره معابد کونگ فوتوآ می باشد.

انسان شاهکار هستي داراي قدرت نامحدود و سلسله اي از زيستگاه فر انديشه است. انسان اشعه پر توان و حاکم بر تاريکيهاي زمان از جوشش تن به روان به فرمول علوم راهي آسمان بيکران و در اندرون عالم کيهان پيش ميرود و به نداي هستي بيرنگ و پيدايش جهان پژوهنده حاکم برآن مي شود
از آنجائی که هدف نهایی این هنر بزرگ و سازنده ، هدایت بشریت به سوی صلح و آرامش و در نهایت ارتقاء به مقام ربوبیت و بندگی خالص خداوند یکتاست، این ورزش بزرگ و فلسفی را طریقت دانایی می نامند . همراهان در این مسیر از ابتداء که با بستن شالبند سفید خود ، پیمانی محکم و راهی بی پایان را شروع می کنند به تدریج که به تقویت قوای جسمانی خویش از طریق تمارین سخت و طاقت فرسا این رشته می پردازند، با فراگیری تعالیم فلسفی و درک هر چه بهتر این آموخته ها به تقویت بعد دیگر این طریقت یعنی "روان " می پردازند .همراهان د رآموزه های خویش مبتنی بر هفت مایگاه " بخش " کونگ فو توآ ، دفاع از آداب ،فرهنگ ، هنر، آئین و رسم پدران خویش را می آموزند و همانگونه که در اتایمی "زمین تعلیم " با همرزمان خویش به نبرد می پردازند در زندگی نیز به نبرد با سختی ها می پردازند و هیچگاه اعتماد به نفس و امید خویش را نمی بازند .و گاهی در زیر ضربات سخت همراهان همرزم خویش ، جهت ساختن عضلاتی مقاوم و بدنی با استقامت فوق العاده بالا به یاد گناهان گذشته خویش افتاده و این ضربات را ریاضتی برای بخشش گناهان هر چند خرد می دانند و پاک و پاکتر از گذشته می شوند .

پرورش روحیه تحقیق به جای روحیه تقلید کورکورانه در همراهان درسیست که راهدانان به خوبی فرا گرفته اند و به خوبی به همراهان تعلیم می دهند و تفکر و تجزیه و تحلیل مسائل از طریق فکری باز و اندیشه ای خلاق راهی بی پایان در این طریقت است .

اینگونه همراهان که با تعالیم فلسفی و تمارین سخت بدنی جهت کمک به همنوع خویش و زنده نگهداشتن رسم مردی و مردانگی و مثمر ثمر بودن برای جامعه تربیت می شوند را "پاسداران انسانیت " می نامیم .

اهداف کلی آموزش کونگ فو توآ فرهنگستانها عبارتست از دستیابی به کلیه اسرار اطوار انسانی و به کار گرفتن کلیه امکانات فیزیو لوژیک، پسیکولوژیک آن در جهت ارتقا ء انسان به مقام خدائی . این راه مبتنی بر یکصد و هفتاد نقاط تلاقی بدن (لکورپس آسترال)و بدن فیزیکی و کنترل جریانهای انرژی (یانگ و ین)و گشودن دریچه ها (چاکراها) نهفته بر نیروهای خفته بدن و دخول از عوالم ترکیبی و عوالم تجریدی و اجرای 73000 تکنیک و ترکیب و عکس العمل سازی و کنترل کلیه عضلات ارادی و غیر ارادی به دست توانائی و خواستاری و رسیدن به مرحله برون فکنی و سیر مستقل روحانی می باشد .