Body & Mind Training Center

درود آقا سعید پاسخ شما در خود پرسش وجود دارد ! بله خط پنج و همه دیگر خطوط توآ شامل ذن دینامیک می باشند . حتی حضور کونگ فو کا در اوتایما و از لحظه ای که احترام را انجام میدهد و وارد فضای تمرین توآ می شود ذن دینامیک برایش شروع می شود . برای درک بهتر موضوع باید دقیقا متوجه شویم منظور از ذن دینامیک و یا استاتیک چیست . البته اینها کمی تئوری است و در عمل برای درک بهتر آن باید آن را تجربه کرد . توجه کنید که اگر کسی به حالت ذنای بنشیند و چشمها را بسته و ساعت ها تنفس صحیح را هم انجام دهد حتما دلیل بر آن نیست که در حال انجام ذن است و یا چیزی از آن را در حال درک کردن است(از جنبه روحی) . بلکه واقعا باید به حالتی از تحول روحی و مدیتیشن برسد که دگرگونی مهمی در وی ایجاد شود وگرنه با انجام تشریفات آن و تظاهر به ذن نمی شود گفت که حتما در حال انجام ذن است ! در مورد فرمها هم چنین است یعنی در هنگام اجرای فرمها باید به حالتی رسید که دیگر از مرحله قضاوت مغز و فکر عبور کرد و حرکات را غریزی انجام داد و کلا از عالم مادی خارج شد و به نوعی خلسه در حال حرکت رسید و بدون شمردن تعداد ضربات و یا انتخاب مسیر و یا زاویه و بدون فکر کردن تکنیکها را درست انجام داد . یعنی فرم به نوعی به صورت شم غریزی در می آید و از این جهان خارج می شویم و در حال ذن بدون فکر کردن تکنیکها را انجام می دهیم ! اینجاست که می توان ادعا کرد در ذن دینامیک در اجرای فرمها قرار داریم . البته این موضوع ایده آل هر رزمی کاری است و رسیدن به آن دشوار است و زحمت دارد ولی غیر ممکن نیست ! یک موضوع دیگر این است که برای درک بهتر فرمها و فلسفه وجودی آنها در کونگ فو توآ سعی کنید هر فرمی را که بدرستی یاد گرفته اید منحنی و شکل هندسی آن را روی کاغذ بکشید و بعد سعی کنید شکل سه بعدی آنها را ترسیم کنید ! بسیاری چیزها دستگیرتان خواهد شد. در ضمن یادتان باشد که شکل سه بعدی که شما می کشید تنها شکل سه بعدی ممکن نیست و ممکن است مثلا دوست شما آن را متفاوت و یا کاملتر از شما ترسیم کند که البته همه اینها اسرار کونگ فو توآ هستند که باید اکتشاف کنیم و به جلو رویم . برای آنکه راه را گم نکنیم بهتر است که به تعریف و توجیح فلسفی هر فرم دقت بیشتری کنیم آنگاه نه تنها رسیدن به آن حالت خلسه و ذن دینامیک در هنگام اجرای فرم راحتر و واضحتر می شود بلکه ترسیم سه بعدی آنها نیز آسانتر می شود .

با سلام و تشکر فراوان خدمت شما اساتید عزیز که با صبر و حوصله به پرسشهای شاگردانی چون این حقیر پاسخ میدهید
از مطالب مفیدتان چیزهای زیادی یاد گرفتم

با سلام و درود
"ذن یعنی درست اندیشیدن ، در بهر تفکر فرو رفتن به منظور آگاهی رسیدن"(مصاحبه پروفسور ابراهیم میرزایی)
اگر امکان دارد یکی از اساتید جمله بالا را تفسیر و شرح دهد
با تشکر فراوان

و اكنون چند داستان كوتاه :


1- نان
رهروی از استاد ام من ( Ummon ) پرسيد : بالاتر از بوداها و بالاتر از پيشوايان چيست ؟
ام من پاسخ داد : نان

2 - كلام بی كلامی
رهرويی از استاد روسو ( Rosso ) پرسيد : كلام بی كلامی چيست ؟
روسو گفت : دهان تو كجاست ؟
رهرو گفت : من دهان ندارم .
رسو پرسيد : پس تو با چه غذا می خوری ؟
رهرو پاسخی نداشت .

3- برنج در ديگ
رهروی از استاد كان كی ( Kankei ) پرسيد ؟ منظور از آمدن دارومه از غرب چيست ؟ او پاسخ داد : برنج در كاسه ، در ديگ می جوشد . رهرو گفت : من نمی فهمم .
كان كی گفت : تا زمانی كه گرسنه هستيد بخوريد ، وقتی كه سير شديد از خوردن دست بكشيد .

4- گلها باز نمی گردند
رهروی از استاد كگون (Kegon ) پرسيد : چگونه است وقتی يك فرد به روشنی رسيده ، دوباره به اوهام باز می گردد ؟ كگون گفت : يك آينه ی شكسته ديگر بازتابی ندارد ، گل افتاده از شاخه هرگز باز نمی گردد .

5- يك تكه ابر
رهروی از استاد شوذان ( Shozan ) پرسيد : آيا جمله ای وجود دارد كه درگير قلمرو درست و نادرست ، بودن و نبودن ، نباشد ؟ شوذان گفت : بله .
رهرو پرسيد : آن چيست ؟
شوذان پاسخ داد : يك تكه ابر در آسمان شناور است .

6- اجازه هست بپرسم ؟
رهروی به استاد سپو ( Seppo ) گفت : نگرش سرشت واقعی يك رهرو مثل خيره شدن به ماه در شب است و ديدن يك فرد روشنی يافته مانند نگريستن به خورشيد در روز . اكنون اجازه هست بپرسم كه ديد شما در مورد طبيعت خودتان چگونه است ؟
سپو او را سه بار با عصايش زد .
سپس رهرو نزد استاد گانتو ( Ganto ) رفت و همين سوال را پرسيد . گانتو او را سه بار سيلی زد .

7- مگس كش
رهروی از استاد گنشا ( Gensha ) پرسيد : آيا وقتی استادان قديمی مگس كش خود را بلند می كردند می خواستند به اين طريق اصل ذن را نشان دهند ؟
گنشا گفت : نه اين طور نيست ؟
سپس رهرو پرسيد : مفهوم اين عمل آنها چه بود ؟
گنشا مگس كش خود را بلند كرد .
رهرو پرسيد : اصل و ريشه ی ذن چيست ؟
گنشا گفت : هر وقت به اشراق رسيدی خواهی فهميد .

8 - عدم قضاوت
رهرویی به استاد سپو (Seppo ) گفت : سرم را تراشيده ام ، جامه ی سياه رهروی بر تن كرده و تمام شرايط و پيمان ها را پذيرفته ام ، پس چرا يك بودا نيستم ؟
سپو گفت : هيچ چيز بهتر از عدم قضاوت وجود ندارد .

9- يك سر مو اختلاف
رهروی از استاد جوشو ( Joshu ) پرسيد : يك سر مو اختلاف ؛ چه اتفاقی می افتد ؟
جوشو پاسخ داد : آسمان و زمين خيلی از هم دور هستند .
رهرو گفت : و هنگامی كه يك سر مو اختلاف نباشد ؟
جوشو گفت : آسمان و زمين خيلی از هم دور هستند .

10 ـ معبد در حال فرو ريختن است
طرز مردن استاد ياكوسان ( Yakusan ) هم قسمتی از زندگيش بود . هنگامی كه در شرف مرگ بود فرياد كشيد : معبد در حال فرو ريختن است ، معبد در حال فرو ريختن است ! رهروان وسايل مختلفی برای نگهداشتن معبد آوردند . ياكوسان دستهايش را بالا برد و گفت : هيچكدام از شما مرا نفهمديد . و مرد .

با تشکر فراوان از شما جناب آقای رحیم و سایر دوستان

همراه سعید ,ذن یعنی درست اندیشیدن (بی رنگی)، در بهر تفکر فرو رفتن ( آرامش) به منظور آگاهی رسیدن (تحول), ........پایدار باشید و پرتوان