به کانون ورزشی و پرورشی تن و روان خوش آمدید
   KUNG FU TO'A   -   کونگ فو توآ 
قوی شو به برترین نیروها و تواناترین اندیشه ها
 برای رسیدن به معشوق بایستی عاشق بود
آموزش کونگ فو توآ بوسیله استاد مصطفی جلیل زاده

 

You are here شما اینجا هستید: سالن گفتگوی متفرقه خبری
میهمانِ, گرامی، خوش آمدید!
نامِ کاربری گذرواژه: به‌خاطر داشته باش

دانستنیها و فرهنگ عمومی
(1 ، بازدید کننده) (1) میهمان
  • صفحه:
  • 1
  • 2

نامِ بحث: دانستنیها و فرهنگ عمومی

باسخ‌به: دانستنیها و فرهنگ عمومی 11 سال قبل، #4962

  • Jamshid
  • غایب
  • Platinum Boarder
  • تعدادِ ارسال‌ها: 514
  • کارما (امتیازِ ویژه): 15
چگونه فرزندمان را با استعداد پرورش دهیم؟



روشهای پیشنهادی پی آمده شما را در شکوفا کردن استعدادهای کودکتان یاری خواهد داد
شاید شما نتوانید به فرزند خود یاد بدهید که خوشحال باشد ولی فراهم کردن امکانات و بستر مناسب برای خوشبختی، شاد زیستن و بویژه مستعد و باهوش کردنش، هدیه‌ای است که فقط شما میتوانید به فرزندتان بدهید.
دوران کودکی همواره به عنوان بهترین و شادترین دوره زندگی انسان شناخته شده است. بسیاری از بزرگسالان در کشاکش مشکلات زندگی با یاد کردن از دوران خوش کودکی خود، بر بال خاطرات به دنیایی کوچ می کنند که در آن از فشار مسئولیت و مرارت خبری نیست و مسلماً آرزوی هر پدر و مادری فراهم کردن یک چنین دوران کودکی ای برای فرزند دلبندشان خواهد بود اما شادی و نشاط آموختنی نیست و شکوفایی استعدادهای او هم نباید بدون در نظر گرفتن علائق او باشد.
روشهای پیشنهادی پی آمده شما را در شکوفا کردن استعدادهای کودکتان یاری خواهد داد:
۱ – به فرزند خود اجازه دهید علائق خود را کشف کند. به بازی ها و فعالیتهایی که او انتخاب می کند توجه نشان دهید. این گونه بازیها می تواند اطلاعات بسیاری درباره استعدادهای نهفته فرزندتان در اختیار شما قرار دهد.
۲ – فرزند خود را روی طیف وسیعی از تجارب قرار دهید. این امر باعث فعال شدن استعدادهای نهفته می گردد. فکر نکنید چون او علاقه ای نشان نمی دهد، بنابراین استعدادی هم در آن زمینه ندارد.
۳ – بگذارید مرتکب اشتباه شود. اگر همه کارها را به طور کامل و بی نقص انجام دهد، هرگز برای کشف و گسترش یک استعداد، خطر نخواهد کرد.
۴ – سؤال بپرسید. با پرسیدن سؤالهایی از قبیل چرا آسمان آبی است؟ به کودک خود کمک کنید تا با شگفتیهای دنیا مواجه شود. به اتفاق هم پاسخ سؤال را بیابید.
۵ – پروژه های خانوادگی ویژه ای را طرح ریزی نمایید. فعالیتهای مشترک می تواند استعدادهای جدید را بیدار کند و گسترش دهد.
۶ – کودک را مجبور به یادگیری نکنید. این امید که برای پیشرفت و رشد دادن استعدادهای کودکان، باید هر روز درسهای خاصی را به آنان آموخت، ممکن است آنان را مضطرب یا دلزده سازد.
۷ – در انجام کارها، کودک خود را سهیم کنید. بگذارید او با انجام کارها موفقیت را در ذهن خود مجسم کند. بگذارید ببیند که شما درگیر فعالیتهای معنادار هستید و به او اجازه دهید درگیر این فعالیتها شود.
۸ – شور و اشتیاق خود را به یادگیری فعال حفظ کنید.
۹ – کودک خود را با برچسب زدن به او محدود نکنید. این برچسبها ممکن است شرایطی را به او تحمیل نماید که با استعدادهای ذاتی اش همخوانی ندارند.
۱۰ – برای فعالیتهایی نظیر خواندن، گوش دادن به موسیقی و صحبت کردن برنامه زمانی منظم در نظر بگیرید.
۱۱ – مواردی را برای کودک در نظر بگیرید که همواره بتواند با رجوع به آنها به دنیای خود دسترسی داشته باشد.
۱۲ – بگذارید فرزندتان به فعالیتهای گروهی مورد علاقه اش بپردازد.
۱۳ – برای پرورش خلاقیت کودک خود داستانهای طنز آمیز برایش بخوانید.
۱۴ – فعالیتهایی را که فرزندتان انجام می دهد مورد انتقاد یا قضاوت قرار ندهید. اگر احساس کند مورد ارزشیابی قرار می گیرد، احتمالا” شکوفاسازی استعدادهای خود را پیگیری نخواهد کرد.
۱۵ – با کودک خود بازی کنید و از این طریق سرزندگی و شوخ طبعی خود را به او نشان دهید.
۱۶ – خانواده را در موفقیتهای خود سهیم کنید. درباره اتفاقات خوشایندی که طی روز اتفاق افتاده اند، صحبت کنید تا عزت نفس او از این طریق افزایش یابد.
۱۷ – کاری کنید که فرزندتان به کامپیوتر خانه، مدرسه یا یک کتابخانه عمومی دسترسی داشته باشد.
۱۸ – به صحبتهای کودک خود گوش فرا دهید. چیزهایی که او به آنها اهمیت بسیاری می دهد، می تواند سرنخی از استعدادهای خاصی باشد که از آنها برخوردار است.
۱۹ – فضای خاصی را در خانه برای پرداختن به فعالیتهای خلاقانه در نظر بگیرید.
۲۰ – وقتی کارهای روزمره ای را که به عهده فرزندتان گذاشته اید، با موفقیت انجام می دهد، حس مسئولیتش را در انجام کارهای خانه مورد قدردانی قرار دهید.
۲۱ – بصورت خانوادگی از مکانهای جدید دیدن کنید.
۲۲ – بازی های بازپاسخ به فرزند خود بدهید. اسباب بازی هایی مانند سر هم کردن قطعات و عروسکهای دستی باعث تشویق بازیهای تخیلی می شود.
۲۳ – بگذارید در روز تا حدی به رویاپردازی و کنجکاوی بپردازد.
۲۴ – داستانهای الهام بخشی را بخوانید که قهرمانانشان در زندگی موفقیت هایی را کسب کرده اند.
۲۵ – با دادن جایزه به فرزند خود رشوه ندهید. از مشوقهایی استفاده کنید که به کودک این پیام را منتقل می کنند که یادگیری نباید به خاطر گرفتن جایزه باشد.
۲۶ – اجازه بدهید فرزندتان به گروههای همسالی بپیوندد که همگام با استعدادهای او هستند.
۲۷ – سوگیریهایی جنسیتی را تشویق نکنید. برای کودک خود هم اسباب بازیها و فعالیتهای زنانه و هم مردانه تدارک ببینید.
۲۸ – از مقایسه کودک خود با دیگران اجتناب ورزید. به او کمک کنید تا عملکرد فعلی خود را با عمکرد گذشته اش مقایسه کند.
۲۹ – برای برانگیختن علائق و استعدادهای فرزندتان از موقعیتهای گروهی یا جمعی (خارج از منزل) بهره ببرید. با هم به کتابخانه، موزه، کنسرت، یا مسابقه بروید.
۳۰ – پاداشهایی به فرزندتان بدهید که نقاط قوتش را تقویت می کند.
۳۱ – کودکتان را به صحبت درباره آینده اش تشویق کنید. از دیدگاههای او حمایت کنید بدون آنکه به سمت حیطه یا رشته ای خاص هدایتش نمایید.
۳۲ – کودک خود را با افراد جالب و موفق آشنا کنید.
۳۳ – خانه خود را به عنوان فضایی برای یادگیری تلقی کنید. فضای آشپزخانه و آشپزی برای آموزش ریاضیات و علوم بسیار مناسب است.
۳۴ – در احساسات با یکدیگر سهیم شوید. سرکوبی حوادث می تواند به سرکوبی استعدادهای کودک بیانجامد.
۳۵ – کودک خود را تشویق به خواندن کنید.
۳۶ – با کودک خود فعالیتهایی را انجام دهید که در ارتباط با علائق و استعدادهایش است.
۳۷ – به کودک خود حق انتخاب بدهید. این عمل، قدرت اراده او را مستحکم و حس نوآوری را در وی بیدار می کند.
۳۸ – به کودک خود یاد بدهید که برای شکوفا ساختن استعداد خویش چگونه از کتابها استفاده کند. به عنوان مثال، برای یادگیری “درست کردن چیزی” از کتابهای “چگونه …” استفاده کند.
۳۹ – در گوشه ای از خانه فضایی را برای به نمایش گذاردن ساخته ها و جایزه های کودک اختصاص دهید.
۴۰ – کودک خود را تشویق کنید تا در حیطه هایی که با مشکل مواجه است، دست و پنجه نرم کند و کلنجار برود. به او کمک کنید تا با هر محدودیتی رو در رو شود.
۴۱ – رابط بین دنیای واقعی و استعدادهای خاص کودک خود باشید. به او کمک کنید راهی برای نشان دادن استعدادهایش بیابد.
۴۲ – کودک را با مطالبی آشنا کنید که درباره افتخارات و استعدادهای کودکان است. کتابهایی مانند “مهندس کوچکی که می توانست …” می تواند نگرش “می توانم انجام دهم” را تشویق کند.
۴۳ – کودک خود را همان طور که هست بپذیرید.

source : Internet
تشکر کننده گان: AliReza Nazari, SAEED, Iradj Teymouraz, m

باسخ‌به: دانستنیها و فرهنگ عمومی 11 سال قبل، #5005

  • mohammad
  • غایب
  • Gold Boarder
  • مهر ، نخستین پدیده دروازه هستی
  • تعدادِ ارسال‌ها: 206
  • کارما (امتیازِ ویژه): 6
تپه سیلک(sialk) کاشان
اولین تمدن تاریخ بشر
سيلك محوطه باستاني وسيعي است در كنار روستاي ديزچه در كنار جاده اي كه كاشان را به فين وصل ميكند.اين محوطه دو تپه شمالي و جنوبي با فاصله 600متر دارد.در اطراف تپه جنوبي دو گورستان قرار دارد. اين منطقه توسط رومن گيرشمن حفاري شده است.در تپه شمالي دو دوره فرهنگي مشخص شد كه قديميترين آثار آن به 7500سال پيش تعلق دارد و حدود 6100سال پيش متروك شده است.درتپه جنوبي نيز از 6100سال پيش زندگي جاري بوده است. دوره ديگري نيز شناخته شده است كه در اين دوره زيگورات سيلك ساخته شده است و به 5000سال تا 4250سال پيش تعلق دارد. دو گورستان به 3500 سال قبل و 3000 سال قبل يعني دوره ماد ها تعلق دارند. اين منطقه را شايد بتوان تنها شهر جهان محسوب كرد كه هفت هزار و پانصد سال در آن زندگي جاري است.خاكسپاري در اين دو گورستان مادي با موارد ديگر خاكسپاري در فلات ايران فرق دارد و نشان از ظهور فرهنگ جديدي دارد. آنها ابتدا گودالي حفر ميكردند و جسد را در آن قرار ميدادند سپس روي آنرا خاك ميريختند تا مانند سقفي شيرواني از سطح زمين بالاتر آيد و روي تپه خاكي را سنگ ميگذاشتند. درون قبرها اشياي سفالي و مفرغي و تزييني قرار ميدادند. در اين زمان هنوز طلا شناخته نشده بود. سفال مادي اين دوره شبيه سفالهاي نوشيجان و گودين و همچنين شبيه سفالهاي فريگ است .سبك ساخت اين سفالها با دوره هاي قبل متفاوت است.در اين ميان ظروف آبخوري با آبريزهاي به شكل منقار پرندگان ديده ميشود كه كاملا نوظهور است. اين ظروف طرحهاي متنوعي دارندو مشابه آنها در شمال غرب ايران ديده شده ولي آنها بدون طرح هستند.

گيرشمن كشف كرد كه سازه عظيم سيلك بر روي سكو قرار گرفته است كه بعد از آن در شهرهاي اورارتويي ومادي ميتوان اين نوع سكوها را مشاهده كرد.كاسه هاي با لبه واريخته در اين مكان بسيار ديده ميشوند كه به دوره آغاز نگارش تعلق دارند و بر روي آنها آثاري از نگارش ديده ميشود كه به دوره آغاز نگارش ايلامي تعلق دارند.در حفاري هايي كه در زمستان سال 1380 انجام شد ديوار خشتي سكوي زيگورات نمايان شد و اين زيگورات را ميتوان قديمي ترين زيگورات فلات ايران و بين النهرين ناميد. چهار گوشه زيگورات رو به چهار جهت اصلي جفرافيايي بوده و سه طبقه داشته است.دو برجك قوس دار نيز در بالاترين سطح زيگورات قرار دارند كه رو به سمتي هستند كه در طلوع آفتاب اولين شعاعهاي نور خورشيد را جذب ميكنند. بر بالاي زيگورات نيز اتاقكي قرار داشته است.البته بايد گفت نظرات مختلفي در مورد زيگورات بودن يا نبودن اين سازه بيان شده است و در مورد آن نمي توان نظر قطعي داد، تنها مي توان آنرا به عنوان يك نظريه قبول كرد .

تعداد 32 زيگورات در ايران و بين النهرين شناسايي شده است كه به دوره هاي تاريخي اورنمو موسس سلسله اور در حدود سالهاي 2112پ م تا زمان آشور بانيپال پادشاه آشور در سال 631پ م تعلق دارند. در ايران سه زيگورات شوش،هفت تپه و چغازنبيل قرار دارند.زيگورات سيلك چهارمين زيگورات كشف شده در فلات ايران ميباشد.اين زيگورات كه از بقيه موارد مشابه قديمي تر است در مركز فلات ايران قرار دارد و از اين پس نبايد بناي زيگورات را بنايي سومري تلقي نمود بلكه ميتوان آنرا سبكي معماري فرض كرد كه از مركز فلات ايران برآمده است.

آثار به جا مانده در تپه سیلک نشان می دهد که این ساکنان بومی ایران، از زمان های خیلی دور و حتی هنگامی که در غار زندگی می کردند، به صورت بسیار ابتدایی با سفال و پختن گِل آشنا بوده اند. پس از انتقال به دشت و زندگی یکجانشینی سفال گری توسعه بیشتری یافت و به علت افزایش تقاضا برای سفال و گسترش مبادلات تجاری كه نیاز به وسایل حمل و نقل كالا را بیشتر می كرد، سفالگران سیلك برای تولید سفال انبوه دست به اختراع چرخ سفالگری زدند. این زمان در حدود 4500 ق.م. بود. نکته قابل توجه این است که این سفالینه های ایرانی، با ذوق و هنر خاصی تزیین شده اند. با رنگ مشکی بر زمینه قرمز تیره حیواناتی مثل گراز، آهو و پرندگان در حال پرواز و جست و خیز به تصویر کشیده شده است. در هیچ جای دیگر نظیر این فن شناخته نشده و این می رساند که ایران، زادگاه اصلی ظروف منقوش است.

اما، بزرگترین رویداد در ایجاد تحولات صنعتی، تجاری، سیاسی و اجتماعی در عصر باستان كه راهگشای پیدایش تمدنهای بزرگ و ظهور امپراتوری ها شد، كشف فلز و ذوب آن بود. این تحول عظیم صنعتی نخستین بار و به طور تقریبا" همزمان در دو منطقه مركزی آناتولی در تپه " چایونو " و در فلات مركزی ایران در تپه " قبرستان " قزوین در حدود اواخر نیمه اول هزاره پنجم ق.م. و یكی دو قرن بعد در " تل ابلیس " در استان كرمان به وقوع پیوست. در"سیلك" نیز صنعتگران، با ذوب مس و ریختن آن در قالبهای باز، ابزارها و ادوات متعدد و گوناگون مانند تبر، چكش، كلنگِ یك سر، كلنگِ دو سر، تیغ خنجر، سوزن و سنجاق تولید كردند و آنها را جایگزین نوع مشابه سنگی یا استخوانی آن نمودند.

تبار ساکنان سیلک
پایه نخستین آزمایش‌های تبارشناسی مولکولی صورت گرفته بر روی نمومه‌های انسانی سیلک، مارکر R1a (شاخص مردمان هندو ایرانی (آریایی) در یک نمونه 6000 ساله مشاهده شد. این مورد، می تواند دلالت گر نادرستی فرضیه رایج مهاجرت آریایی‌ها در هزاره‌های دوم و سوم پیش از میلاد به فلات ایران و نا آریایی بودن تمدن‌های فلات ایران به شمار آید.
ضمیمه ها:
تشکر کننده گان: Jamshid, ابراهیم, حمید بروجنی

باسخ‌به: دانستنیها و فرهنگ عمومی 11 سال قبل، #5006

  • mohammad
  • غایب
  • Gold Boarder
  • مهر ، نخستین پدیده دروازه هستی
  • تعدادِ ارسال‌ها: 206
  • کارما (امتیازِ ویژه): 6
قديمي ترين ظاهر انسان آسياني بر روي استخواني در سيلك 4000 ق م با شب كلاه و لنگ كشف شده است
ضمیمه ها:
تشکر کننده گان: ابراهیم, حمید بروجنی

شاهین 10 سال, 3 ماه قبل، #6678

  • mohammad
  • غایب
  • Gold Boarder
  • مهر ، نخستین پدیده دروازه هستی
  • تعدادِ ارسال‌ها: 206
  • کارما (امتیازِ ویژه): 6
معرفی كاشی لاجوردی با نقش عقاب دوره هخامنشی

می‌دانیم كه در روزگار هخامنشیان برخی از حیوانات و پرندگان محترم و مقدس شمرده می‌شد هنرمندان نقش آنها را سمبل قرار داده و روی دیوار كاخها و معابد بصورت نقش برجسته عرضه می‌كردند. علاوه بر نقش برجسته‌ها این حیوانات و پرندگان مقدس را نیز از سنگ – نقره – طلا و مفرغ می‌ساختند و یا نقش برجسته آنها را روی آثار هنری خود ایجاد می‌كردند.
این حیوانات عبارت بودند از شیر، گاو، اسب، بز و عقاب یا شاهین كه غالباً تك تك و زمانی با هم در یك اثر هنری جلوه‌گری می‌كنند. این حیوانات بیشتر متناسب با هیكل طبیعی و در نقش واقعی خود ظاهر شده و گاهی نیز تلفیقاً با هم تركیب شده و سر یكی را با بدن دیگری پیوند زده و ارائه داده‌اند و موجودی عجیب‌الخلقه افسانه‌ای بوجود آورده‌اند.

گاو را به سبب مفید بودنش، اسب را بخاطر نجابت ذاتی و سودمند بودنش، شیر را به سبب نیرومندی و حاكم جنگل بودنش و شاهین را بخاطر بلند پروازیها و چابكی و تیزهوشی و تیزچنگ بودنش دوست می‌داشتند و هنرمندان به‌همین مناسبت از این موجودات الهام می‌گرفتند، الهامی آاسمانی و خداپسندانه، الهامی‌كه رضایت خاطر آنها را نیز فراهم می‌كرد، الهامی ‌كه هدفشان را نیز روشن می‌ساخت. شاهین الهام‌بخش اوج و ترقی آنها بود. آنها می‌خواستند همیشه در آسمانها سیر كنند و بالی شاهین‌وار دراز و قوی داشته باشند كه شكست‌ناپذیر است و اقوام دیگر از داشتن آن محروم هستند. هخامنشیان شاهین را نشانه اقتدار و توانائی و مظهر جلال و عظمت می‌دانستند. پرستش این پرنده بزرگ و قوی را بفال نیك می‌گرفتند تا آنجا كه مورخ یونانی معتقد است كه خاندان هخامنشی را عقاب پرورش داده است. (الیان Aelian این عقیده را دارد.)
سخن در اینجا معرفی یك قطعه كاشی مربعی شكل لاجوردی از دوران پرشكوه هخامنشی است كه در سال 1327 شمسی از كاخ آپادانای تخت‌جمشید پیدا شده است. این قطعه كاشی لاجوردی كه بشماره 2436 در سال 1338 در دفتر بخش تاریخی موزه ایران باستان ثبت شده است دارای نقش شاهین است. اندازه آن 5/12×5/12 سانتیمتر است و دور تا دور آن را با مثلث‌های كوچك فرو رفته زینت داده‌اند. در هر طرف از اضلاع این كاشی 13 مثلث كوچك فرورفته قرار دارد و 4 مثلث كوچك نیز در چهار گوشه‌آن موجود است. داخل مثلث‌ها به رنگهای سبز و سفید و سرخ آرایش شده است.


نقش شاهین كه در وسط كاشی بین مثلث‌های تزئینی قرار گرفته است بسیار زیبا است. هنرمندی كه این نقش را آفریده بال و پر شاهین را با خطوط متنوع زینت داده است. در دو سوی بالا و پائین این كاشی دو سوراخ جهت میخ كردن آن به چوب وجود دارد.
در تعریف این نقش در حقیقت می‌توانیم شاهین را معرفی كنیم. این مرغ بلند پرواز كه مدتها است نظر انسان را به خود جلب كرده چگونه پرنده‌ای است؟

از شاهین هر چه گوئیم كم گفته‌ایم. همینقدر می‌دانیم كه عقاب یا شاهین پرنده‌ای است بزرگ و تیزچنگ و با هوش و سبكسر و تند نگاه. در فرهنگهای لغت این پرنده را چنین توصیف نموده‌اند: این پرنده شكارچی در شكارش حتی از جانوران بزرگتر از خود هم روی نگردانده و زمانی هم از ربودن بچه‌های انسان باكی ندارد، یكصدسال زیست می‌كند و در توانائی و شكوه سرآمد پرندگان و شاه مرغان است. هوشیار و چالاك و سهمگین و ستبرنوك و بلند آشیان و بی‌رحم است(1).
در این نقش عقاب در چنگالش دو گوی را گرفته است و گوی دیگر هم بر بالای سر دارد. به درستی بر ما روشن نیست هدف هنرمند از نقش عقاب و سه گوی مثلث‌های فرو رفته چه بوده است؟ شاید تنها به خاطر زیبایی و بهتر جلوه دادن آن، و یا هدفی جز رضای خاطر خویش نداشته است. شاید این نقوش جنبه مذهبی داشته باشد یا هدف عالی‌تری را بیان كند. مثلاً دو گوی كه در چنگال شاهین اسیر شده ممكن است دو دنیای مادی و معنوی (دنیا و آخرت) باشند و یا دو سیاره شبیه زمین و گوی سوم كه بر سر دارد و اشاره‌ای به نشانه قدرت آسمانی عقاب باشد.


ظاهراً این شاهین شهپر گشاده مظهری از اهورامزدا است یا نمایشگر فرشته‌ای از میان فرشتگان مقرب آسمانی است. بالهایش مظهری از بال فرشتگان و دمش نیز همانند آن.
دو سوراخ بالا و پایین این كاشی لاجوردی وجود پرچم بودن این كاشی را ثابت می‌كند. زیرا درباره درفش زرین دوران هخامنشی زیاد خوانده و شنیده‌ایم كه نقشی از عقاب داشته است و ممكن است كه این كاشی لاجوردی نیز پرچم پیروزی و افتخار بوده و از این رو حمل آن را در پیشاپیش لشگر به فال نیك می‌گرفته‌اند.
منبع متن: اینترنت
ضمیمه ها:
تشکر کننده گان: Mostafa Jalilzadeh
  • صفحه:
  • 1
  • 2
این صفحه در: 0.19 ثانیه ایجاد شده است